نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطرات دفاع مقدس
شهید "قیدی زارعي" بيست‌وچهارم اسفند 1363 در شرق دجله به شهادت رسيد.پیکر ایشان بعد از 14 سال تفحص، کشف و به خاک سپرده شد.به مناسبت سالگرد این شهید بزرگوار زندگینامه وی تقدیم حضورتان می گردد.
کد خبر: ۴۷۵۵۴۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۱۴

به مناسبت سالگرد شهادت شهید "ابراهیم زارع‌پور" که چهاردهم اسفند 1365 در شلمچه پر گشود زندگینامه وی برای علاقمندان ایثار و شهادت منتشر می گردد.
کد خبر: ۴۷۵۴۹۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۱۳

طلبه شهید "نصرالله روشي" چهاردهم اسفند 1365 در شلمچه به شهادت رسيد. نوید شاهد هرمزگان به بهانه سالگرد شهادت نگاه کوتاهی به زندگی این شهید گرانقدر داشته است که در ادامه مشاهده می کنید.
کد خبر: ۴۷۵۴۹۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۱۳

شهید گرانقدر "ناصر روان­هادي" پانزدهم اسفند 1365 در شلمچه بر اثر اصابت تركش به سينه، شهيد شد. به مناسبت سالگرد شهادت وی برگی از زندگینامه ایشان تقدیم حضورتان می گردد.
کد خبر: ۴۷۵۴۹۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۱۳

«من رو جایی بشورین که شهدا را شستن! کمتر از آرزو ها و خواسته هایش حرف می زد، اما این جمله را جوری گفت که حس کردم شبیه وصیت است. بر خودم لرزیدم و گفتم:مادر جان! الآن شهید کجا بود که تو را اونجا بشورن؟ چیزی نگفت. اما می دانست لحظات آخر است...» آنچه خواندید بخشی از خاطرات مادر شهید "مرتضی طحان چوب مسجدی" است. نوید شاهد سمنان به مناسبت شهادت جانباز شهید"مرتضی طحان چوب مسجدی" در دو بخش خاطراتی از ایشان را برای علاقمندان منتشر می کند که توجه شما را به بخش نخست این خاطرات که به نقل از مادر این شهید بزرگوار است جلب می کنیم.
کد خبر: ۴۷۵۴۳۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۱۳

همرزم شهید"کاظم عاملو"نقل می کند:«از درون می لرزید و به خود می پیچید. عرق از سر و رویش قطره قطره می چکید. چندبار صدایش زدم. حالت عادی نداشت. انگار توی عالم دیگری بود و صدای ما را نمی شنید...اتفاق عجیبی داشت رخ می داد!!» نوید شاهد سمنان در دو بخش خاطراتی از این شهید والامقام را برای علاقمندان منتشر می کند که "تفریح عجیب" یکی از این مجموعه خاطرات است. شما را به مطالعه بخش دوم این خاطرات دعوت می کنیم.
کد خبر: ۴۷۵۲۷۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۱۰

برادر زاده شهید"قربانعلی عرب حسن آبادی" نقل می کند:« وقتی عمو به سربازی رفت کار بنایی مادر بزرگم ناتمام ماند. همه منتظر بودیم تا از خدمت برگردد و کار ساختمان را تمام کند اما با شهادت او کار خانه هم ناتمام ماند...بنا هر روز بهانه می آورد اما گویی قرار بود معجزه دیگری اتفاق بیفتد!! » نوید شاهد سمنان توجه شما را به مطالعه ادامه این خاطره جلب می کند.
کد خبر: ۴۷۵۱۲۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۰۷

شهید "کاظم عاملو" شهیدی از خطه کویر ایران، سمنان است. او اسفند سال 66 در ماووت عراق شربت شهادت نوشید. به همین مناسبت نوید شاهد سمنان در دو بخش خاطراتی از این شهید والامقام را برای علاقمندان منتشر می کند که "بوی پیراهن یوسف" یکی از این مجموعه خاطرات است. شما را به مطالعه بخش نخست این خاطرات دعوت می کنیم.
کد خبر: ۴۷۵۰۸۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۰۷

برادر شهید "حسن صنعتی" نقل می کند:«ما نمی دانستیم که در آخرین مرخصی اش است، اما او می دانست. متوجه هم نشدیم که داخل اتاقش چه کار می کند. بعدها فهمیدیم در این آخرین مرخصی اش نواری را پر کرده بود. در آن نوار گفته بود:دیگه برنمی گردم، در صورتی برمی گردم که شهید شده باشم با سرخونین. همین طور هم شد.» نوید شاهد سمنان در دو بخش خاطراتی از این شهید بزرگوار را برای علاقمندان منتشر می کند که شما را به مطالعه بخش دوم این خاطرات دعوت می کنیم.
کد خبر: ۴۷۴۹۹۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۰۶

دایی شهید "ناصر محمدی" نقل می کند:«طبق معمول، منتظر ماندند تا همه بخوابند. پیت نفت ها را برداشتند و راهی شدند. بعد از چند لحظه به خانه ای رسیدند. در آن را زدند و مقداری نفت پشت در گذاشتند و خود به گوشه ای رفتند. وقتی آن مرد از داخل خانه بیرون آمد، نفت را که دید خوشحال شد و آن را برداشت...» نوید شاهد شما را به مطالعه خاطراتی از این شهید گرانقدر دعوت می کند.
کد خبر: ۴۷۴۷۶۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۰۴

شهید "سیامک افرادی" شهیدی از خطه پایتخت ایران،تهران بزرگ است. او بهمن سال 64 در فاو عراق شربت شهادت نوشید. در ادامه نوید شاهد سمنان شما را به خواندن خاطراتی از این شهید گرانقدر دعوت می کند. این خاطرات از مادر،خواهر و همرزم این شهید گرانقدر نقل شده و "ماجرای اشک های ارزشمند" یکی از این مجموعه خاطرات است که در ادامه تقدیم حضورتان می شود.
کد خبر: ۴۷۴۱۱۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۲۴

«یکسری از اسرای عراقی را سوار کمپرسی کردیم. یک بچه سیزده چهارده ساله را برای حفاظت از اسرا روی تاج کمپرسی گذاشته بودیم. زمانی که ماشین به طرف شهر در حال حرکت بود، این برادر از بالا پرت شد میان عراقی ها. آنها هم این بچه را بلند می کنند و دوباره او را می گذارند روی تاج کمپرسی.» آنچه خواندید مصاحبه رادیویی با شهید رضاعلی اعرابیان است که نوید شاهد سمنان شما را به خواندن این مصاحبه دعوت می کند.
کد خبر: ۴۷۴۰۰۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۲۳

«مصاحبه کننده پرسید:نماز ظهر چند رکعته؟ پاسخ داد: چهار رکعت. نماز مغرب؟ سه رکعت. نماز صبح؟ خوب دو رکعت. نماز شکسته عشا چند رکعته؟ دو رکعت. نماز شکسته مغرب چند رکعته؟ تأملی کرد و محکم جواب داد: خوب معلومه دو رکعت. همه خندیدیم. مصاحبه کننده گفت: اخوی! نماز مغرب شکسته نداره.» آنچه خواندید به نقل از برادر شهید "محمدرضا معینیان" است که نوید شاهد شما را به مطالعه این خاطره خواندنی دعوت می کند.
کد خبر: ۴۷۳۹۷۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۲۳

هم دانشگاهی شهید "مجتبی مداح" نقل می کند:« شب از نیمه گذشته بود. از خواب پریدم. دیدم مجتبی سر جایش نیست. توجهی نکردم. دوباره خوابیدم. بعدها متوجه شدم که وقتی همه خوابند، مجتبی از اتاق بیرون می رود، گفتم: ناقلا حتماً جای دنجی گیر آورده و درس می خونه، قرارمون این نبود. باید سر از کارش در میاوردم. یک شب خودم را به خواب زدم. طبق معمول، سر ساعت از اتاق رفت بیرون. ظاهراً کتابی هم دستش نبود. شکّم بیشتر شد... » نوید شاهد شما را به مطالعه خاطراتی از این شهید والامقام دعوت می کند.
کد خبر: ۴۷۳۸۸۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۲۱

خواهر شهید "محمود مقبلی" نقل می کند: «شهید مجتبی مداح یکی از دوستان برادرم بود که در دانشگاه تهران درس می خواند. در حالی که او حدود چهارده سال داشت. به او می گفتیم: چرا دوستانت را از بزرگ ترها انتخاب می کنی؟ می گفت: تنها به خاطر بزرگ بودنشون نیست. من دوستانم را از بین آدم های دین دار گلچین می کنم. بعضی از اونا بزرگتر از من درمیان، بعضی ها هم کوچکتر. اگه نظرتون به مجتبی است، اون از من خیلی جلوتره،خلاصه که مجتبی زودتر از او شهید شد و محمود بعد از شهادت مجتبی آرام و قرارش را از دست داده بود.» نوید شاهد شما را به مطالعه خاطراتی از این شهید گرانقدر دعوت می کند.
کد خبر: ۴۷۳۸۱۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۲۱

«چند بار رفت وسط آتش تنور نشست و سالم بیرون آمد. آتش تنور را هم به جای چوب، با دست به هم می زد. مادر با تعجب گفت: حسین جان چرا اینجوری می کنی؟ یه وقت می سوزی، گفت: ببین مادر جان من سالمم و نسوختم، مگه ندیدی که رفتم توی آتش؟ اینقدر آتش، آتش نکن مادر! از صبح تا حالا گریه کردی و گفتی من رفتم توی آتش، امشب اومدم به شما بگم که در آتش نیستم. همانطور که خدا حضرت ابراهیم را از آتش نجات داد، ما هم نجات یافته هستیم.» آنچه خواندید گزیده ای از خاطرات مادر شهید "حسین خانی" است که نوید شاهد شما رابه خواندن بخشی از این خاطرات دعوت می کند.
کد خبر: ۴۷۳۵۴۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۱۹

مادر شهید مفقودالجسد " محمدابراهیم صندوقدار" در خاطرات خود چنین نقل می کند:«شرطش را به مادر و عروس خانم گفته بود، ما گفته اش را جدی نگرفتیم. اما همسرش خیلی جدی شرطش را پذیرفته بود. به ایشان گفته بود: من یک آدم معمولی نیستم که مثل خیلی از مردها ازدواج کنم، بچه دار بشم و به پیری برسم.» نوید شاهد شما را به مطالعه خاطراتی از این شهید گرانقدر دعوت می کند.
کد خبر: ۴۷۳۴۹۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۱۹

مادر شهید "نجفعلی معینیان" نقل می کند: « در کلاس سوم ابتدایی درس می خواند. یک روز دوان دوان به خانه آمد. وقتی صدایم زد، گفتم:خوش خبر باشی! گفت:امروز داشتم یک گوشه نماز می خوندم. وقتی نمازم تموم شد، مدیر که گوشه ای ایستاده بود، جلو آمد و گفت: آفرین به تو! از فردا تو رو به عنوان امام جماعت مدرسه انتخاب می کنم.» نوید شاهد سمنان در دو بخش خاطراتی از این شهید بزرگوار را برای علاقمندان منتشر می کند که توجه شما را به بخش نخست این خاطرات دعوت می کنیم.
کد خبر: ۴۷۳۲۹۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۱۶

نویسنده کتاب «شب‌های بمباران» گفت: در کتاب «دشت شقایق‌ها» به قدم زدن سربازی پرداخته‌ام که در منطقه‌ای پر از گل‌های شقایق متفکرانه قدم می‌زند از آنجا که در مناطق دشت آزادگان، دهلران، فکه و نهرعنبر، فصل بهار زودتر خود را نشان می‌دهد جذابیت چند برابر می‌شود.
کد خبر: ۴۷۲۹۰۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۱۲

برادر شهید "حسن رامه ای"نقل می کند:« تاج الدین، همرزم برادرم می گفت: آن شب بعد از نماز، دعا داشتیم. مثل وقـت هـاي دیگـر نبـود. زار مـیزد! کسی تا به حال گریه او را با صداي بلند نشنیده بود. همه فهمیدند که حالش تغییر کرده است. بعد از شام، بچه ها طبق معمول شوخی میکردند. براي اولـین بار بود که شیخ حسن با صداي بلند میخندید. باز هم غیرطبیعی بـود! روز بعـد وقتی با خیرالله گیلوری روي مین رفتند فهمیدم که انگار دیشب پاسـخ خواسـته اش را داده اند.»در ادامه، شما را به خواندن خاطراتی از این شهید عزیز، دعوت می کنیم.
کد خبر: ۴۷۲۷۸۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۱۰