نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطرات دفاع مقدس
سال 61 اواخر فروردین و اوایل اردیبهشت ماه بود که در پادگان شهید بهشتی بجنورد حدود بیست و دو روز آموزش دیدم بعد فرستادند مشهد و از آنجا اعزام شدم به ایلام غرب ، پادگان ظفر ، تیپ 21 امام رضا (ع) دسته 2، و در آنجا آموزش ویژه را دیدم بعد از آن اعزام شدم به قرار گاه کربلا در هفت کیلومتری دشمن ، در قرار گاه کربلا به عنوان تک تیر انداز و کمک آر پی چی زن زن تعیین شدم و بیست و چهار ساعت بعد مارا فوری بردند به خط مقدم که از دویست و پنجاه متر بیشتر با دشمن فاصله نداشت.
کد خبر: ۴۴۶۵۷۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۲۲

خاطراتی از شهید احمد امی
پیروزی، این کلمه ای است که مردم بعد از سالها استعمار و خفقان به آستانه آن رسیدند. بعد از 2روز مبارزه سخت بین گارد جاویدان و سربازان نیروی هوایی که مردم به آنها کمک می کردند بسیاری از سربازان و مقامات ارتش به مردم پیوستند و چند پادگان و پاسگاه پلیس به دست مردم افتاد .
کد خبر: ۴۴۶۱۱۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۱۶

مراسم شب خاطره رزمندگان عملیات کربلای ۵ در رشت برگزار می شود.
کد خبر: ۴۴۵۸۹۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۱۱

طی مراسمی از روایان نهضت خاطره‌گویی دفاع مقدس تجلیل به عمل آمد.
کد خبر: ۴۴۴۹۵۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۲۸

خاطراتی از شهید محمد هادی مخلصی
نوید شاهد سمنان: محمدهادی مخلصی بیستم خرداد 1334، در شهرستان سمنان چشم به جهان گشود. پدرش علی‏محمد و مادرش طلعت نام داشت. تا پايان دوره کارشناسی در رشته ریاضی درس خواند. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. هجدهم آذر1359، در سوسنگرد بر اثر اصابت ترکش توپ به شهادت رسید. اثری از پیکرش به دست نیامد.
کد خبر: ۴۴۴۳۷۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۲۰

خاطراتی از شهید رحیم ذبیحی
نوید شاهد سمنان: رحیم ذبیحی بیست و هفتم شهریور 1331، در شهرستان سمنان به دنیا آمد. پدرش قاسمعلی و مادرش خورشید نام داشت. تا سوم ابتدایی درس خواند. راننده بود. از سوی جهاد سازندگی در جبهه حضور یافت. بیستم آذر 1364، با سمت راننده کامیون در هورالعظیم عراق بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای امامزاده یحیای زادگاهش قرار دارد.
کد خبر: ۴۴۴۳۷۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۲۰

خاطره یک روز جنگ با ضدانقلاب در کردستان در گفت‌وگویی با جانباز سیدمهدی حسینی
آن لحظه نمی‌دانستم کسی را که می‌بینم دوست دوران مدرسه‌ام سیدمحمد حسینی است. همان رزمنده‌ای که روز قبل اسیر ضدانقلاب شده بود. کسی که از سال‌ها قبل می‌شناختمش، چنان بلایی سرش آورده بودند که نتوانستم بشناسمش. با دیدن پیکر حالم دگرگون شد
کد خبر: ۴۴۴۲۰۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۱۷

سردار شهید حاج حسن شوکت پور مردی که رحلت امام را تاب نیاورد
جواب داد:‌رسول خيلي دلم مي‌خواهد استراحت كنم ولي نمي‌شود. بدون اين كه بخواهم در زندگي براي عده‌اي تكيه گاه شده‌ام. مي‌ترسم من بيفتم آنها هم بيفتند. مجبورم تا آخرين لحظه‌اي كه زنده‌ام سر پا بايستم. بعد هم رسول جان! خدا يك برگ مأموريت به ما داده كه باشيم. وقتي هم برگ مرخصي را داد كه خوب مي‌رويم
کد خبر: ۴۴۴۰۱۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۱۴

گزیده خاطرات خواهرانه و مادرانه ای از شهید عبدالهادی قرغی و قطعه شعری از دل برخواسته مادر مکرمه شهید
کد خبر: ۴۴۳۱۷۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۰۳

روایت بهرام سعیدی از غسل شهادت شش نفره؛
با تعجب گفتم:«هر شش نفرتان احتياج به غسل داريد؟»، اسماعيل خنده كنان گفت:«نخير، غسل واجب نيست، غسل مستحب مي كنيم، چون عمليات در پيش است غسل شهادت مي كنيم.»
کد خبر: ۴۴۱۹۷۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۱۴

خاطرات رزمندگان واحد اطلاعات و عمليات لشکر ثارالله؛
مجدداً با روشن شدن منور بعدي او را به زمين انداختم . تـرکش هاي خمپاره به بدنم خورد و خون از پشت سر و گردنم روان شد، نکته‌ي جالب اين است که آن شب بدون قطب نما و به رغم اين که مسير را 90 درجه تغيير داده بودم ، توانستم به همان نقطه برسم .
کد خبر: ۴۴۰۷۸۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۲۶

خاطرات جهادگران کرمانی از دوران دفاع مقدس:
كومله هاي جنايتكار تعدادي از بچه هاي سپاه اروميه را به طرز فجيعي به شهادت رساندند و به ما پيغام دادند كه براي تحويل جسد ها بايد اسراي ما را گروهي از نيروهاي ضدانقلاب در كردستان آزاد كنيد.
کد خبر: ۴۴۰۷۶۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۲۶

خاطراتی از شهید والامقام عباسعلی فیض
فریادش در پاسگاه پیچید و دستور بازداشت عباسعلی را داد. روز بعد او در میان صلوات مردم آزاد شد. مردم جلوی پاسگاه منتظر او نشسته بودند.
کد خبر: ۴۴۰۶۷۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۲۵

علي القاعده من بايد ظرف ها را بشويم و سنگر را تميز كنم، ولي هر وقت نگاه مي كنم، مي بينم احمد اين كارها را كرده است.»
کد خبر: ۴۳۹۴۳۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۰۸

همزمان با هفته دفاع مقدس و سالروز شکست حصر آبادان سه کتاب در حوزه مقاومت رونمایی می‌شود‌.
کد خبر: ۴۳۹۰۸۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۰۴

به نقل از کتاب سجده در ام الرصاص
واقعا نمی شود حق مطلب را ادا کرد و یک به هزار آنجه را که بر شهدا و رزمندگان گردان غواص در تمرینات، شبهای عملیات و حتی بعد از آگاهی از شهادت دوستانشان رفته است، بیان نمود.
کد خبر: ۴۳۹۰۶۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۰۴

خاطرات جبهه
کد خبر: ۴۳۸۲۲۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۶/۲۴

خاطرات جانباز اکبر وحیدی
جزء گروه تخریب بودم و باید با تعدادی دیگر از رزمندگان به سمت مین های کار گذاشته شده می رفتم تا راه را برای نیروهایی که از پشت سر می آیند باز می کردیم.
کد خبر: ۴۳۸۱۶۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۶/۲۴

خاطرات دکتر کرامت یوسفی از دوران دفاع مقدس؛
وسط محوطه ی بیمارستان. یک یخچال وسط محوطه بود، دیدم یک کاسه با مایع قرمز رنگی که در آن بود، در یخچال قرار دارد و روی آن نوشته شده، نیاشامید، خطرناک است. تعجب کردم!
کد خبر: ۴۳۷۲۰۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۶/۱۳

خاطرات واحد اطلاعات و عمليات تيپ ثارالله؛
هر قدمي كه بر مي‌داشتم به اندازه ي ده قدم زمين جلو مي آمد و با هر خيز ده‌ها متر پيش مي رفتم . شايد الان باور كردن اين حرف براي خواننده مشكل باشد، ولي خدا را شاهد مي گيرم كه آن شب من خودم نمي‌دويدم ، مرا مي‌بردند.
کد خبر: ۴۳۵۸۸۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۲۸