سید سعید طلبه ای متدین، هنرمند،باذوق و مخلص

نبوغ و استعداد دینی ، هنری و تحصیلی

با آغاز دوران تحصیل، به موفقیت های زیادی دست یافت. دوران تحصیل را در شهر زادگاهش گذراند. علاقه و استعداد سعید در زمینه نقاشی چشمگیر بود و علی الخصوص با به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی طرح های زیادی در رابطه با مسایل و رویدادهای مهم انقلاب کشیده و در اختیار واحدهای تبلیغاتی و انجمن اسلامی قرار می داد. همچنین وی از کودکی به فراگیری قرآن و احادیث اهل بیت پرداخته و مدت ها قبل از وجوب نماز و روزه به انجام آن ها پرداخت. او همواره سعی می نمود نماز اول وقت، بالاخص نماز جماعت را ترک نکند و اکثراً روزهای دوشنبه و پنج شنبه را روزه دار بود. علاقه زیادی به علوم دینی داشت و از صفات برجسته وی، اخلاق بسیار خوب و تواضعی که او را به قله صعود رساند، بود. سید سعید در مسائل دینی و شرعی بسیار مداقه می کرد و در رابطه با مطالعه کتب اسلامی تأکید فراوان داشت. معتقد بود که مطالعه، ذهن را پرورش داده و قدرت درک انسان را بالا می برد و ضمن تشویق به مطالعه، در همه ابعاد آن همواره می گفت: « صرفاً برای دنیا تلاش و کوشیدن ارزشی ندارد. برای خدا کار کنید و در راه خدا قدم بردارید و حتی غذا را هم برای خدا بخورید. »

فعالیتهای انقلابی

با آغاز حرکت توفنده انقلاب اسلامی، در راهپیمایی ها و برنامه های ضد رژیم شرکت فعال داشت و گاهی همراه دوستانش به شعارنویسی روی دیوارها می پرداخت. از همان شروع انقلاب، همگام با درسش، در تظاهرات و راهپیمایی ها و در پخش اعلامیه ها و تکثیر نوارهای امام کوشا بود. وی طلبه ای هنرمند بود که طرح های جالبی در زمینه های گوناگون از وی به یادگار مانده است. فعالیت گسترده ای در شعار نویسی و تبلیغات علیه رژیم پهلوی داشت و در اغلب فعالیت های سیاسی شرکت می کرد. پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی برای کسب فضایل معنوی و ادامه تحصیل به حوزه علمیه قم رفت. و در مدرسه رسالت قم به فراگیری علوم اسلامی مشغول شد. او خالصانه در کمیته انقلاب اسلامی و سپس در سپاه پاسداران به فعالیت پرداخت و عضو انجمن اسلامی دانش آموزان نیز بود.

جبهه و شهادت

با شروع جنگ تحمیلی، علاقه زیادی برای رفتن به جبهه داشت و با شهادت برادرش، آرام و قرار از وی ربوده شده بود و اصرار او برای حضور در جبهه های نبرد حق علیه باطل شدت یافت. او واقعاً عاشق شهادت بود. شهادت را وسیله ای برای رسیدن به هدف، یعنی لقاءالله می دانست.

وقتی جنگ آغاز شد و مردم برای دفاع از اسلام و جمهوری اسلامی ایران بسیج شدند در سال 61 با وجود آنکه سال چهارم دبیرستان را طی می کرد، عازم جبهه شد و حدود سه ماه در جبهه بود. پس از بازگشت از جبهه با وجود اینکه قسمت های زیادی از کتب درسی اش را نخوانده بود، با مطالعه و تلاش مداوم در امتحانات نهایی موفق شد و سپس جهت ادامه تحصیل، راهی حوزه علمیه قم گشت، ولی روح بی قرار او هنوز آرام نگرفته بود. لذا مجدداً در مهر ماه سال 1362 به مدت یک ماه، با تعدادی از برادران طلبه راهی جبهه شد و پس از مراجعت، در قم به ادامه تحصیل پرداخت. سرانجام در پی صدور فرمانی، مبنی بر حضور فعال روحانیون و طلاب در جبهه ها، مجدداً تصمیم گرفت به جبهه برود. لذا جهت دیدار خانواده و خداحافظی راهی بیرجند شد و بعد از یک روز به قم برگشته و همراه تعدادی از برادران طلبه، از طریق ستاد تبلیغات قم، رهسپار جبهه گردید و به عنوان مُبَلِّغ، همراه لشکر 5 نصر راهی جبهه شد. سرانجام پس از مدتی جهاد و مبارزه، روز شانزدهم اسفند ماه 1362 در عملیات پیروزمندانه خیبر، واقع در منطقه عملیاتی جزیره مجنون، به سوی معبودش پر کشید و به دیار عاشقان عروج کرد. پیکر گلگون و عطرآگین شهید، پس از تشییع بر دوش مردم انقلابی و شهیدپرور شهرستان بیرجند، در گلزار شهدای این شهرستان به خاک سپرده شد. روحش شاد و هدفش جاوید.

منبع : اداره اسناد و انتشارات اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران خراسان جنوبی