وصیت نامه شهید هاشم بخشایش
بسم الله الرحمن الرحیم
ربنا افرغ علینا صبرا و ثبت اقدامنا و انصرنا علی القوم الکافرین
آنقدر به جبهه می روم و می جنگم تا شهید شوم.
1- اولین وصیتم به برادران نوجوان خود این است که ای جوانان نکند در رخ خود این است
1- ا علی القوم الکارفین امضاءز بدهند و بقیه را در هر راهی،چه روزه باشدال شوند و نگذارید که ستخواب ذلت بمیرید که حسین(ع) در میدان نبرد شهید شد و مبادا در غفلت بمیرید که علی(ع) در محراب شهید شد و مبادا در بی تفاوتی بمیرید که علی اکبر حسین(ع)در راه حسین(ع) و با هدف شهید شد.
2- ای برادران و خواهران همانگونه که حسین(ع)سید الشهداء میفرماید:که خود را برای تحمل رنجها و مصیبت ها و ناکامی ها و ناروائیها آماده سازید.دل قوی دارید که قادر یکتا پشتیبان و نگهبان شماست و تنها اوست که شما را از شر دشمنان نجات می بخشد و این مصیبت ها و سختی ها زود گذر و تمام شدنی ست ولی پاداش این جانفشانی ها و فداکاریها به نعمت های ابدی و بی پایان خداوندی خواهید رسید.
3- ای پدر ومادر عزیز از شما می خواهم که صبر پیشه کنید که همانگونه زینب(س)در مقابل 72تن شهید صبر کرده و خداوند صبر کنندگان را دوست می دارد.
4- وصیتی که به پدر و مادر و برادر و خواهرانم دارم این است که:از شما می خواهم که اگر از من خطائی سرزده و نافرمانی کرده ام مرا خواهید بخشید و از خدا برایم طلب آمرزش کنید که خداوند مرا بیامرزد وگناهانم را مورد عفو و بخشش قرار دهد زیرا خداوند ارحم الراحمین است.
5- از برادران می خواهم که حضورشان را در جبهه های حق علیه باطل ثابت نگه دارند و در امام بیشتر دقت نمائید و سعی کنند عظمت او را بیابند و خود را تسلیم او سازند و صداقت و اخلاص خود را همچنان حفظ نمایند و اگر فیض شهادت نصیبم گشت،آنانکه پیرو خط سرخ امام خمینی نیستند و به ولایت او اعتقاد ندارند و قانون او را زیر پا میگذارند بر من نگریند و بر سر جنازه من حاضر نشوند اما باشد که دعاء شهدا آنها را متحول سازد و به رحمت الهی نزدیکشان سازد.
6- ای پدران و ای مادران مبادا از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگیری کنید که فردا در محضر خدا نخواهید توانست جواب زینب(س) را بدهید که تحمل 72تن شهید را نمود و همه مثل خاندان وهب جوانانتان را به جبهه نبرد بفرستید و حتی جسد او را هم تحویل نگیرید، زیرا مادر وهب فرمود: سری را که در راه خدا داده ام پس نمی گیرم.
7- از برادران و خواهرانم می خواهم که چنانچه از من خطائی دیده اند مرا ببخشند و از خداوند برایم طلب آمرزش بخواهند که خداوند گناهانم را بیامرزد که نکند گناهکار از این دنیا بروم.
8- پدر ، مادر، خواهر و برادرم می خواهم که اگر انشاءالله شهادت نصیبم گردید برای من حتی یک قطره اشک نریزید زیرا من راضی نیستم نمی خواهم دشمنان و منافقین اسلام بخاطر گریه شما خوسحال شوند . نگذارید ستون پنجم از این وضع سوءاستفاده نمایند.
9- سلام مرا به امام برسانید و بگوئید که اگر هزاران مرتبه کشته شوم و باز زنده گردم دست از دین خدا برنخواهم داشت و در زیر پرچم ولی عصر امام زمان(عج) خواهم جنگید تا کافران از میان برداشته شوند.
10- برادران و خواهران استغفار و دعا را از یاد نبرید که بهترین درمان ها برای تسکین دردهاست و همیشه به یاد خدا باشید و در راه او قدم بردارید که خداوند در انجام کارهای خیر یاریتان نماید.
11-از سپاه می خواهم که بابت من پولی یا چیزی به خانواده ام ندهد زیرا من نه به قصد پول و نه به قصد کشورگشائی به جبهه رفته ام بلکه بخاطر الله و عشقم به شهادت بوده است.
12- به برادران و خواهرانم بگوئید که 25 روز، روزه قرض دارم.اگر توانستند آنها را بگیرند و انشاءالله که خداوند آنها را یاری نماید و در انجام این کار خیر پاداش خیر به ایشان عطا بفرماید.
والسلام
خداوند به همه ما توفیق عنایت بفرماید انشاءالله هاشم بخشایش2/1/1365
منبع : اداره اسناد و انتشارات اداره کل بنیادشهید و امور ایثارگران خراسان جنوبی
