شهدای استان فارس - صفحه 56

آخرین اخبار:
شهدای استان فارس

میوه دل پدر، به خدا سپردمت

نوید شاهد - شهید "ناصر نامداری نوجینی" در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «واقعا حق داشت، من تنها پسر او بودم. خیلی آرزوها داشت بعد از چند لحظه ای به یاد خدا افتاد و گفت پسرم تو که از علی اکبر بهتر نیستی، تو را به خدا سپردم. من خداحافظی کردم و پدرم درحالی که جلوی در ایستاده بود...» ادامه متن خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

گلزار شهدا، آرام بخش جان

نوید شاهد - شهید "ناصر نامداری نوجینی" در وصیت نامه خود می نویسد: «مادرم، امکان دارد اتفاقی بیافتد و جنازه من به دست شما نرسد آنگاه به یاد شهدای کربلا بیفتید و ناراحتی به خود راه ندهید...» متن کامل وصیت نامه این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

سقای روزه داران

نوید شاهد - شهید "ناصر نامداری نوجینی" اردیبهشت سال 1343 دیده به جهان گشود. «او در دوران نوجوانی هر روز به مسجد می رفت و پس از نماز جماعت در بین روزه داران سقایی می کرد و...» متن کامل زندگی نامه این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

عملیات لو رفته بود

نوید شاهد - همرزم شهید "ناصر نامداری نوجینی" در خاطره ای می گوید: «همه آماده شده بودیم برای رفتن به سوی محل عملیات. دیدم ناصر با یکی از همشهریان گوشه‌ای ایستاده و حرف میزند...» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
خاطره روز نوشت شهید "صدرالله ارجمند" «1»

جشن سردوشی

نوید شاهد - شهید "صدرالله ارجمند ده شیبی" در دفتر خاطرات خود می نویسد: «...بعد از این مدت ۵ روز به شهرستان رفتم مادرم هنوز کمی ناراحت بود ولی دلش محکم تر شده بود به کرمان بازگشتم و به اردو رفتم اردو را تمام کردیم باز هم جشن سردوشی را گرفتم از عشق سردوشی را فوراً زدیم و به مرخصی پایان دوره رفتم...» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

دیدار با خوبان در عالم رویا

نوید شاهد - همرزم شهید "امامعلی حسینی" در خاطره‌ای روایت می‌کند: «سال 1367 بود و من به همراه عزیزان بسیجی و سپاهی در منطقه خدمت می‌کردیم که از طرف فرماندهی گروهان اعلام کردند، همه بچه‌ها را جمع کنید تا درباره عملیات با آنها صحبت شود.» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

آینده‌ای روشن در انتظار محمود

نوید شاهد - مادر شهید "محمود فیروزی" در خاطره‌ای روایت می‌کند: «سال‌ها پیش وقتی پسرم محمود کودکی بیش نبود، همسرم از من خواست تا از شیراز به استهبان برویم و در آن جا زندگی کنیم، اما من موافق نبودم و با هم اختلاف داشتیم...» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

سلاح بُرنده یک رزمنده

نوید شاهد - شهید "ابراهیم غلام زاده" در نامه ای می نویسد: « ديگر صداى گروهک ها بالا نمى آيد و فقط تكيه شان به اسلحه است اما سلاح ما خيلى برنده تر از سلاح آن است...» متن نامه این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

اینجاست که انسان‌ها فولاد می‌شوند

نوید شاهد - شهید "ابراهیم غلام زاده" در نامه‌ای می‌نویسد: «درباره ی جبهه هر چه بگویم کم گفته ام، اینجاست که انسان ها، فولاد می شوند و فولادها در ترحمی که خدا به آنها می کند آبدیده می شوند و من...» متن نامه این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

تجسم عینی حقیقت در جبهه های جنگ

نوید شاهد - شهید "ابراهیم غلام زاده" تیر سال 1340 در شیراز به دنیا آمد. "شهید غلامزاده" در نامه ای خطاب به خانواده می نویسد: «سلاح ما، ايمان و قاطعيت و آشتى ناپذيرى و شهادت كسانى چون آيت الله بهشتى و محمد منتظرى هاست و اگر آنان بخواهند تا اين حد آگاهانه پيش روند...» متن زندگی نامه این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

تصاویر منتشر نشده شهید "ابراهیم غلام زاده"

نوید شاهد - شهید "ابراهیم غلام زاده" تیر ماه 1340 در شیراز دیده به جهان گشود و تیر ماه 1360 در جبهه ذوالفقاري به شهادت رسید.
خاطره خودنوشت شهید عسکر زمانی «16»

اردوگاه هزار دره

شهید «عسکر زمانی» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «بعد از اردوگاه هزار دره کلاس‌های ما شنبه شروع شد که هر روز به جز روز‌های پنج‌شنبه و جمعه 3 کلاس داریم، که دو کلاس آن قبل از نماز ظهر و یک کلاس آن بعد از نهار برگزار می‌شود و...» متن خاطره شانزدهم این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
خاطره خودنوشت شهید "عسکر زمانی"

آرامش آخرت پدر و مادرم

نوید شاهد - شهید مدافع حرم "عسکر زمانی" در دفتر خاطرات خود می نویسد: «دوری پدر و مادر و فکر کردن به آن‌ها و دل‌ تنگی بدون آن‌ها حال و هوای خاص خودش را دارد. شاید دوری از پدر و مادر دل‌گیرترین دوری‌های این دنیا، بعد از دوری امام عصر باشد.» متن کامل خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
خاطره خودنوشت شهید عسکر زمانی «15»

عملیات باتلاق

شهید «عسکر زمانی» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: « اردوگاه فردا صبح به اتمام می‌رسد و همین طور تا چند 10 دقیقه دیگر عملیات آموزشی باتلاق را داریم و...» متن خاطره پانزدهم این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
خاطره خودنوشت شهید عسکر زمانی «14»

دعای کمیل و حس و حال دوران جبهه و جنگ

شهید «عسکر زمانی» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «دیشب حدود ساعت 9 با بعضی از برادران هم‌گردانی (گردان شهید همت) که تقریباً نصف گردان یا حدود 110 نفری بودند روی مزار 3 شهید گمنام جوان رفتیم و...» متن خاطره چهاردهم این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

صوت | تاملی بر زندگی شهید "عبدالعلی ناظم پور"

نوید شاهد - شهید "عبدالعلی ناظم پور" سال 1340 در جهرم دیده به جهان گشود. تحصیلات خود را از دبستان‌های جهرم آغاز کرد. پس از اتمام دوره راهنمایی به تهران رفت و دیپلم خود را در آن شهرستان اخذ کرد... صوت کامل زندگی نامه این شهید بزرگوار را از نوید شاهد بشنوید.

صوت | خاطره‌ای از شهيد "شیر علی سلطانی"

نوید شاهد - در خاطره‌ای از شهيد "شیر علی سلطانی" روایت شده است: «خاک‌های نمناکی در زاویه چپ حیاط مسجد ریخته شده بود، به دنبال رد خاک‌ها به کتابخانه رسیدم. گودالی در وسط کتابخانه بود. گودال درست به اندازه قد و قواره یک انسان بود...» صوت خاطره و زندگی نامه این شهید بزرگوار را از نوید شاهد بشنوید.

صوت | خاطره‌ای از شهيد "سيد ایاز خردمندان"

نوید شاهد - همرزم شهید در خاطره‌ای می‌گوید: «نم نم باران بر سر ما باریدن گرفته بود. گردان در محوطه مقر به خط شده بود تا برای عملیات آماده شود. چشمم افتاد به "سید ایاز" نوجوان 16 ساله‌ای که از خوشحالی در پوست خودش نمی‌گنجید. او در کودکی دچار فلج اطفال شده بود و به خاطر همین پای چپش می‌لنگید...» ادامه خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بشنوید.

پیام امام حسین (ع) به نسل‌های آینده

نوید شاهد - شهيد "علی اکبر کشاورز" در وصیت‌نامه خود می‌نویسد: «شهادت را در مكتب امام حسين (ع) آموخته ايم و امام در آخرين لحظات فرمود آيا كسى هست كه مرا يارى كند؟ خطابش كه بود؟...» متن کامل وصیت نامه این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

روایت تصویری از شهید "علی اکبر کشاورز"

نوید شاهد - شهيد "علی اکبر کشاورز" شهریور سال 1338 در سیاه چادرهای عشایری دیده به جهان گشود و تیر ماه 1360 به شهادت رسید.
طراحی و تولید: ایران سامانه