نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - شفاهى
خاطرات شفاهی
«تراب روزدار» جانباز جنگ تحمیلی می‌گوید: «سنگر نداشتیم و تو دره کنار رودخانه می‌خوابیدیم. می‌خواستم بروم بالای دیده‌بانی نگهبانی بدم، بالای دیده‌بانی بودم و داشتم آب می‌خوردم که یک خمپاره کنارم افتاد و باعث شد مجروح شوم. ما یادگار امام هستیم، چیز دیگه‌ای نداریم...»
کد خبر: ۵۶۹۴۰۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۰۹

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مصطفی حبیب‌زاده پدر شهید «سیدحسن حبیب‌زاده» می‌گوید: پسرم نمازش را همیشه سروقت می‌خواند و تمام روزه‌هایش را می‌گرفت. در ادامه مصاحبه تصویری با پدر و مادر این شهید گرانقدر را در نوید شاهد می‌بینید.
کد خبر: ۵۶۹۳۹۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۰۹

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید «هوشنگ گراوند» می گوید: پسرم وقتی به مدرسه می رفت بدون اینکه به ما بگوید به جبهه رفت. بعد از اینکه به شهادت رسید و خبر شهادتش را به ما دادند من تازه متوجه شدم که پسرم به جبهه رفته است.
کد خبر: ۵۶۹۳۵۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۰۹

تاریخ شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید «شاکرم رحمتی» می گوید: به دلیل بیماری عمل جراحی کردم و به کما رفتم. در تمام زمانی که کما بودم پسرم کنارم بود و مرا دلداری می داد که مادر نگران نباش به زودی برمیگردی.
کد خبر: ۵۶۹۳۴۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۰۸

گفتگوی تصویری با جانباز کرمانشاهی«حجت اله شهبازی»
«حجت اله شهبازی»می‌گوید: ادای تکلیف در جنگ تحمیلی برایم مهم بود، اینکه باید در راه دفاع از وطنم در برابر دشمن مقاومت کنم.
کد خبر: ۵۶۹۳۱۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۰۸

روایتی شنیدنی از جانباز کرمانشاهی«داود مرادیان»
«داود مرادیان»، می‌گوید: با اینکه عصا به دست داشتم به تنهایی کار 6 نفر را انجام می‌دادم و یک گلوله توپ به وزن 40 تا 50 کیلویی را جابه جا و آماده تیراندازی می‌کردم. در تمامی عملیات‌ها حضور داشتم آخرین عملیات که عملیات مرصاد بود را هم شرکت کردم و تا آخرین لحظه ایستادم و از وطنم دفاع کردم.
کد خبر: ۵۶۹۳۱۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۰۸

گفتگوی تصویری با جانباز کرمانشاهی«محمد زاهد مرادی»
«محمد زاهد مرادی»، می‌گوید: می بایست به زاغه مهمات می‌رفتیم و از آنجا برای حمله همان شب تجهیزات می‌آوردیم هوا که تاریک شد با سه نفر از همسنگرانم در حال رفتن به زاغه بودیم که از بالای کوه دشمن ما را نشانه گرفت و یک خمپاره جلوی پای ما انداخت دو نفر از همرزمانم همان جا شهید شدند و من و یکی دیگر زخمی شدیم.
کد خبر: ۵۶۹۳۰۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۰۸

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
فرخنده زندیه‌شیرازی مادر شهید «سعید گودرزی» نقل می‌کند: «یکی از بستگانمان در دوران جنگ تحمیلی به شهادت رسیده بود، من و سعید برای تشییع پیکر ایشان به شهرستان رفته بودیم، من خیلی گریه می‌کردم و سعید به من توصیه می‌کرد که کشور در جنگ بسر می‌برد و جوانان برای پیروزی به شهادت می‌رسند، شما قوی باش و به خدا توکل کن.» در ادامه مصاحبه تصویری با مادر این شهید گرانقدر را در نوید شاهد می‌بینید.
کد خبر: ۵۶۹۲۹۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۰۸

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
توران نصیری زرندی مادر شهید «زین العابدین کرمی» می‌گوید: «وقتی خبر شهادت پسرم را به من اطلاع دادند، به من گفتند ناراحت شدی؟ گفتم هدیه‌ای که در راه خدا داده می‌شود، ناراحتی ندارد.» در ادامه مصاحبه تصویری با مادر این شهید گرانقدر را در نوید شاهد می‌بینید.
کد خبر: ۵۶۹۲۸۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۰۷

خاطرات شفاهی جانبازان
«محمد حیدری نسب» جانباز 70 درصد جنگ تحمیلی می‌گوید: «از طریق بسیج وارد جبهه شدم. بار اول ما را به اهواز اعزام کردند و از آن جا به مریوان تقسیم شدیم. در آخرین عملیاتی که حضور داشتم یک خمپاره 60 در نزدیکی من افتاد که باعث شد از کمر به بالا مجروح شوم و ...»
کد خبر: ۵۶۹۲۵۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۰۷

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
قشم آقا باقرزاده پدر شهید «زیداله باقرزاده» می‌گوید: «پسر خیلی خوبی بود. چهار ماه از سربازیش مانده بود که به جبهه اعزام شد. پسرم شیفته دفاع از کشورش بود. می‌گفت اگر من به شهادت رسیدم نگران نباشید، من اگر به جبهه نروم، دشمن به خاک کشورمان تجاوز می‌کند. پس وظیفه هر مسلمانی است که برای دفاع از کشورش به جبهه برود.» در ادامه مصاحبه تصویری با پدر این شهید گرانقدر را در نوید شاهد می‌بینید.
کد خبر: ۵۶۹۱۲۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۰۵

خاطرات شفاهی جانبازان
«محمود شهریاری» جانباز 70 درصد جنگ تحمیلی می‌گوید: «بعد از اینکه حضرت امام خمینی (ره) فرمان داد که جوانان به جبهه بروند، همراه دوستانم عازم جبهه شدم. در عملیات رمضان بود که دچار مجروحیت شدم. 18 ماه در بیمارستان بستری بودم، اینقدر جراحی‌هایم زیاد بود که تعدادش را به یاد ندارم...»
کد خبر: ۵۶۸۵۳۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۳۱

تاریخ شفاهی والدین شهدا؛
همسر شهید «بخشعلی محمدی پور» و مادر شهید «مصطفی محمدی پور» در بیان خاطراتی از فرزند شهیدش می گوید: همسر و پسرم مقید به نماز اول وقت بودند، حتی زمانی که مجروح می‌شدند و توانایی حرکت نداشتند نماز آنها ترک نمی‌شد.
کد خبر: ۵۶۸۴۹۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۳۱

تاریخ شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید والامقام «محمد موسوی» می‌گوید: پسرم هر وقت به جبهه می‌رفت خواهرش به او می گفت؛ رخت دامادیت را آماده می‌کنیم تا برگردی اما محمد می‌گفت؛ «رخت شهادتم را آماده کنید.»
کد خبر: ۵۶۸۴۸۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۳۰

تاریخ شفاهی والدین شهدا؛
پدر شهید گرانقدر «محمد گودرزی» می‌گوید: پسرم در دوران جنگ به بلوغ رسیده بود و فهم و درکش از جنگ خیلی زیاد بود. او انسان بااخلاصی بود و هر کاری انجام می‌داد برای رضای خدا بود.
کد خبر: ۵۶۸۴۳۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۲۹

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
فاطمه ملکی‌خو مادر شهید «حسین ملکی‌پرست» می‌گوید: «روزی که حسین قصد رفتن به جبهه را کرده بود، خودم لباس‌هایش را جمع کردم و او را راهی جبهه کردم. همرزمانش برایم تعریف کردند: زمان شهادت ذکر «یاحسین» بر لبانش بود.» در ادامه مصاحبه تصویری با مادر این شهید گرانقدر را در نوید شاهد می‌بینید.
کد خبر: ۵۶۸۴۰۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۲۹

تاریخ شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید والامقام «اردشیر مرادی» در خاطراتش از فرزند شهیدش می گوید: پسرم خیلی خوش اخلاق و خوش بیان بود. با رعیت و رفیق و فامیل یک رفتار دوستانه داشت و هیچگاه دل کسی را نکشست.
کد خبر: ۵۶۸۳۵۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۲۸

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید والامقام «اسفندیار نوروزی» در بیان خاطرات فرزندش می گوید: پسرم علاقه زیادی به جبهه داشت. تا قبل از سن سربازی به زور او را نگهداشتم که جبهه نرود ولی وقتی به سن سربازی رسید سریعا به جبهه رفت.
کد خبر: ۵۶۸۳۲۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۲۷

خاطره نگاری همسر و مادر شهید
«آسمان، آبی‌تر» مجموعه کلیپ‌های مصاحبه با والدین شهدا، آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش می‌شود. این قسمت از «آسمان، آبی‌تر» با همسر و مادر شهیدان سرافراز «علی اصغر و غلامحسین رحیمی رتکی» به مصاحبه پرداخته است. نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت می‌کند.
کد خبر: ۵۶۸۲۸۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۲۶

دانش آموز شهید «عیسی سیاهی» از شهدای جنگ تحمیلی است که عشق به دفاع از وطن باعث شد. وی کلاس درس را رها و به عنوان بسیجی راهی جبهه شود و سرانجام در اسفندماه ۱۳۶۶ در عملیات والفجر ۱۰ در منطقه عملیاتی شاخ شمیران مورد اصابت ترکش دشمن قرار گرفت. مادر گرانقدر شهید می‌گوید: پسرم عیسی همیشه با صدای بلند قرآن تلاوت می‌کرد و مداحی می‌کرد. در ادامه مصاحبه انجام شده با مادر گرانقدر این دانش آموز شهید منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۶۸۲۶۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۲۶