خاطرات شفاهی جانباز قمی
با آغاز جنگ تحمیلی، علیرضا ملکوتی‌نژاد که تنها ۱۵ سال داشت، مجاز به حضور در خط مقدم نبود، اما با توصیه شهیدی از دوستانش، تصمیم گرفت هم‌زمان مسیر طلبگی و دفاع از میهن را دنبال کند. وی با اشاره به وصیت‌نامه آن شهید گفت: «دوستم نوشته بود: حوزه را رها نکن» ... در ادامه فیلم این مصاحبه را ببینید.
کد خبر: ۵۹۰۹۲۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۲۰
خاطرات شفاهی جانباز قمی
با آغاز جنگ تحمیلی، علیرضا ملکوتی‌نژاد که تنها ۱۵ سال داشت، مجاز به حضور در خط مقدم نبود، اما با توصیه شهیدی از دوستانش، تصمیم گرفت هم‌زمان مسیر طلبگی و دفاع از میهن را دنبال کند. وی با اشاره به وصیت‌نامه آن شهید گفت: «دوستم نوشته بود: حوزه را رها نکن» ... در ادامه فیلم این مصاحبه را ببینید.
کد خبر: ۵۹۰۹۲۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۲۰
خاطرات شفاهی جانباز قمی
با آغاز جنگ تحمیلی، علیرضا ملکوتی‌نژاد که تنها ۱۵ سال داشت، مجاز به حضور در خط مقدم نبود، اما با توصیه شهیدی از دوستانش، تصمیم گرفت هم‌زمان مسیر طلبگی و دفاع از میهن را دنبال کند. وی با اشاره به وصیت‌نامه آن شهید گفت: «دوستم نوشته بود: حوزه را رها نکن» ... در ادامه فیلم این مصاحبه را ببینید.
کد خبر: ۵۹۰۹۲۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۲۰
خاطرات شفاهی جانباز قمی
با آغاز جنگ تحمیلی، علیرضا ملکوتی‌نژاد که تنها ۱۵ سال داشت، مجاز به حضور در خط مقدم نبود، اما با توصیه شهیدی از دوستانش، تصمیم گرفت هم‌زمان مسیر طلبگی و دفاع از میهن را دنبال کند. وی با اشاره به وصیت‌نامه آن شهید گفت: «دوستم نوشته بود: حوزه را رها نکن» ... در ادامه فیلم این مصاحبه را ببینید.
کد خبر: ۵۹۰۹۲۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۲۰
خاطره‌نگاری جانبازان
در این کلیپ جانباز احمد احمدی می‌گوید: «شهید حسین جدیدی معلم ما بود که به شهادت رسید. من بی‌سیم‌چی بودم. شهید جدیدی جلوی سنگر بی‌سیم من شهید شد. به این شهید خیلی علاقه دارم چون کلاس‌های اخلاق و درسی برای رزمندگان برگزار می‌کرد و خیلی خوش‌برخورد و شوخ بود.»
کد خبر: ۵۸۸۶۰۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۲۷
خاطره‌نگاری جانبازان
در این کلیپ جانباز احمد احمدی می‌گوید: «شهید حسین جدیدی معلم ما بود که به شهادت رسید. من بی‌سیم‌چی بودم. شهید جدیدی جلوی سنگر بی‌سیم من شهید شد. به این شهید خیلی علاقه دارم چون کلاس‌های اخلاق و درسی برای رزمندگان برگزار می‌کرد و خیلی خوش‌برخورد و شوخ بود.»
کد خبر: ۵۸۸۶۰۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۲۷
خبرنگار شهید «محسن کرموند» اهل پلدختر لرستان می باشد که سال 1365 به شهادت رسید.
کد خبر: ۵۸۳۵۵۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۱۳
خبرنگار شهید «محسن کرموند» اهل پلدختر لرستان می باشد که سال 1365 به شهادت رسید.
کد خبر: ۵۸۳۵۵۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۱۳
خاطره شهید «علیمردان آزادبخت» به نقل از همرزم شهید؛
همرزم شهید «علیمردان آزادبخت» روایت لحظه شهادت این شهید گرانقدر را تعریف کرده است که در ادامه می خوانید.
کد خبر: ۵۸۳۵۱۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۱۲
خاطره شهید «علیمردان آزادبخت» به نقل از همرزم شهید؛
همرزم شهید «علیمردان آزادبخت» روایت لحظه شهادت این شهید گرانقدر را تعریف کرده است که در ادامه می خوانید.
کد خبر: ۵۸۳۵۱۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۱۲
زندگینامه شهید «محمد چوبکار»؛
شهید «محمد چوبکار» از شهدای پزشک لرستان است که در دوران دفاع مقدس با سمت پزشک در میدان جنگ حاضر شد و در نهایت سی ام خرداد 1367 در مهران به شهادت رسید.
کد خبر: ۵۸۳۱۷۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۰۹
زندگینامه شهید «محمد چوبکار»؛
شهید «محمد چوبکار» از شهدای پزشک لرستان است که در دوران دفاع مقدس با سمت پزشک در میدان جنگ حاضر شد و در نهایت سی ام خرداد 1367 در مهران به شهادت رسید.
کد خبر: ۵۸۳۱۷۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۰۹
شهید والامقام «سیدمحمدجواد نوری کرمانشاهی» اهل خرم آباد بود که در تاریخ سیزدهم فروردین 1361 در دشت عباس به شهادت رسید.
کد خبر: ۵۸۲۹۹۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۰۶
شهید والامقام «سیدمحمدجواد نوری کرمانشاهی» اهل خرم آباد بود که در تاریخ سیزدهم فروردین 1361 در دشت عباس به شهادت رسید.
کد خبر: ۵۸۲۹۹۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۰۶
روایتی خواندنی از رزمنده کرمانشاهی «پرویز نوروز»
دو نفر از مجروح‌ها جلوی ماشین، کنار من نشسته بودند و زیرپوش‌های قرمز و آبی رنگ به تن داشتند. یکی از آن ها به دیگری گفت: خوش به حال آنها که شهید شدند ما لیاقت نداشتیم. من به حرف‌هایشان گوش می‌دادم و با گوشه چشم به آنها نگاه می‌کردم. دیدم پاهاشان خرد شده و گوشت و استخوانشان بیرون زده است. کتف یکی از آنها خرد شده بود. با این وجود در عالم صداقت و پاکی خود از شهادت می گفتند. در ادامه متن کامل خاطره از زبان «پرویز نوروز» تقدیم می شود.
کد خبر: ۵۸۰۲۳۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۲۸
روایتی خواندنی از رزمنده کرمانشاهی «پرویز نوروز»
دو نفر از مجروح‌ها جلوی ماشین، کنار من نشسته بودند و زیرپوش‌های قرمز و آبی رنگ به تن داشتند. یکی از آن ها به دیگری گفت: خوش به حال آنها که شهید شدند ما لیاقت نداشتیم. من به حرف‌هایشان گوش می‌دادم و با گوشه چشم به آنها نگاه می‌کردم. دیدم پاهاشان خرد شده و گوشت و استخوانشان بیرون زده است. کتف یکی از آنها خرد شده بود. با این وجود در عالم صداقت و پاکی خود از شهادت می گفتند. در ادامه متن کامل خاطره از زبان «پرویز نوروز» تقدیم می شود.
کد خبر: ۵۸۰۲۳۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۲۸
همسر شهید «شعبانعلی خاکی‌داودی» نقل می‌کند: «گفت: راضی می‌شی برم جبهه؟ چیزی نگفتم. برگشت طرفم و گفت: بذار برم! فکر می‌کنم این‌طوری دِینم به شهدا ادا می‌شه.»
کد خبر: ۵۷۹۰۱۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۰۹
همسر شهید «شعبانعلی خاکی‌داودی» نقل می‌کند: «گفت: راضی می‌شی برم جبهه؟ چیزی نگفتم. برگشت طرفم و گفت: بذار برم! فکر می‌کنم این‌طوری دِینم به شهدا ادا می‌شه.»
کد خبر: ۵۷۹۰۱۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۰۹
خاطرات دفاع مقدس نام برنامه‌ای است که به مرور خاطرات دفاع مقدس در استان لرستان می‌پردازد. این قسمت در خصوص اعزام نیروهای عشایر لرستانی می باشد که داوطلبانه به جبهه های جنگ اعزام شدند. در ادامه این فیلم را می‌بینید.
کد خبر: ۵۷۶۶۹۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۰۵
خاطرات دفاع مقدس نام برنامه‌ای است که به مرور خاطرات دفاع مقدس در استان لرستان می‌پردازد. این قسمت در خصوص اعزام نیروهای عشایر لرستانی می باشد که داوطلبانه به جبهه های جنگ اعزام شدند. در ادامه این فیلم را می‌بینید.
کد خبر: ۵۷۶۶۹۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۰۵