شهید قدرت الله فرزانه پور
میدانستم که هر وقت میرود بیرون یا در مسجد است و یا حسینیه. سیزده چهارده سالش بود. میرفت آجر جا به جا میکرد و کمک میکرد.
کد خبر: ۴۳۱۰۶۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۴/۰۲
خاطره ای از طلبه ی شهید محمد جواد روزیطلب؛
محمد جواد که پرچم را رنگ می کرد گفت:"حیف است،این پرچم باید با قرمز خونی رنگ بشه!"
هنوز جمله اش تمام نشده صدای سوت خمپاره پیچید.خرده بتن های سنگر که بر اثر موج انفجار کنده شده بود،عینکم را شکاند، همه چیز را محو می دیدم. اما...
کد خبر: ۴۳۱۰۴۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۳۱
نویسنده کتاب خاطرات سردار سلیمانی از آمادهسازی سه جلد دیگر از این مجموعه ۱۶ جلدی شامل خاطرات او از عملیاتهای والفجر ۸، کربلای ۵ و پایان جنگ خبر داد.
کد خبر: ۴۳۱۰۲۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۳۰
خاطرات «مرتضی زارع» رزمنده دفاع مقدس استان کرمانشاه؛
قرار شد برای تسخیر یک پاسگاه دشمن عملیات کنیم. شب راه افتادیم؛ پایگاه روی ارتفاعات شیندروی، مشرف بر حلبچه بود. در کنار سیمهای خاردار دشمن، کار بچهها گره خورده بود. قبل از اینکه بچههای تخریب معابر را باز کنند، عراقیها از حضور ما باخبر شدند و شروع به تیراندازی کردند. حرکت ما هم پشت سیمخاردار متوقف شد.
کد خبر: ۴۳۱۰۱۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۳۰
زندگی نامه سردار شهید محمد رضا یوسفیان
بعدازظهر بیست و هشتم خرداد ماه بود که تنها به خانهی ما در کامیارانآمد. خانوادهاش به فیضآباد رفته بودند. نورانیت عجیبی در چهرهاش پیدابود در لباس پلنگی که پوشیده بود بسیار زیبا و جذاب به نظر میرسید.
کد خبر: ۴۳۰۹۸۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۳۰
انتشار همزمان با سالروز شهادت
چهارم فروردین 1350، در روستای صفیآباد از توابع شهرستان تربتحیدریه به دنیا آمد
کد خبر: ۴۳۰۹۷۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۳۰
انتشار همزمان با سالروز شهادت
پنجم خرداد 1348، در روستای بزد از توابع شهرستان تربتجام به دنیا آمد. پدرش محمد، کشاورز بود
کد خبر: ۴۳۰۹۷۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۳۰
انتشار همزمان با سالروز شهادت
دوازدهم شهریور 1341، در شهرستان نیشابور به دنیا آمد. پدرش اکبر، کشاورز بود
کد خبر: ۴۳۰۹۷۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۳۰
انتشار همزمان با سالروز شهادت
بیست و هفتم فروردین 1343، در شهرستان مشهد به دنیا آمد. پدرش محمدعلی، خواربار فروش بود
کد خبر: ۴۳۰۹۷۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۳۰
انتشار همزمان با سالروز شهادت
منبع: پرونده فرهنگی شهداء اداره هنری اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امورایثارگران خراسان رضوی
کد خبر: ۴۳۰۹۷۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۳۰
انتشار همزمان با سالروز شهادت
یکم مرداد1343، در شهرستان مشهد دیده به جهان گشود. پدرش علیمحمد، تریکوباف بود و مادرش زهرا نام داشت
کد خبر: ۴۳۰۹۶۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۳۰
انتشار همزمان با سالروز شهادت
یازدهم مرداد 1340، در شهرستان مشهد چشم به جهان گشود. پدرش رجبعلی، تریکو فروشی داشت
کد خبر: ۴۳۰۹۶۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۳۰
انیمیشن«72 قسمتی چند قدم مانده به تو»سری پنجم از مجموعه چند ستاره تا بهشت می باشد که با رویکردی متفاوت به خاطرات ایثارگران در هشت سال دفاع مقدس می پردازد.
کد خبر: ۴۳۰۹۴۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۹
گردآورندگان: سرکار خانم ها هاجر رهایی، زری خطیبی فر، ربابه خطیبی فر، زهرا خالصی
در حالی که ؛ به شدت می خندید ، گفت : تو با آب انار وضوگرفتی . از تعجب ، چشمهایم گرد شده بود . گفتم رمضانعلی ! من با آب وضو گرفتم . با آب . در حالی که ؛ بر شدت خنده اش افزوده شده بود ، گفت : حجت ! توا سم این روستا را می دانی چیست ؟ گفتم : خوب آره روستای انار . گفت: مگه تو با آب این روستا وضو نگرفتی ؟ گفتم : بله دو بار گفت : خوب ، حالا دیدی تو با آب انار وضو گرفتی . من تازه متوجه منظورش شده بودم با او شروع به خندیدن کردم
کد خبر: ۴۳۰۹۱۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۹
شهید عبدالمحّمد فرخی
اگر برایم حجله زدید، این را هم بنویسید از تمامی مردم سمنان تمنا دارم اگر از من خطایی دیدهاند حلالم کنند».
آرام شدم. انگار آتش درونم فروکش کرد. رفتم سراغ شیرآب. وضو گرفتم و با آرامش نماز خواندم. تحمل مصیبت برایم راحت شد.
کد خبر: ۴۳۰۸۹۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۹
خاطره حاج ناصر صفرزاده
در اولين برخورد؛ اخلاص عمل، نور تقوا، صداقت برخورد و پاكي باطن و هوشياري و دقت نظر كم نظيری را در او مشاهده كردم.
کد خبر: ۴۳۰۸۹۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۹
برای شرکت در مراسم عروسی یکی از آشنایان به تهران دعوت شده بودیم.بعدها صاحب مجلس برای ما تعریف کرد:"مراسم بزن و بکوب و شادی در حیاط برپا بود.در حال پذیرایی بودم که متوجه شدم درب یکی از اتاق های خانه بسته است.در را که باز کردم،از چیزی که دیدم جا خوردم و انگشت حیرت به دندان گرفتم.
کد خبر: ۴۳۰۸۴۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۹
روایتی خواندنی از همسر گرامی « شهید مصطفی صدرزاده » برگرفته از کتاب «سیدابراهیم» را در ادامه می خوانید؛
یک بار که قرار بود کسی را برای انجام کاری قانع کند. وقتی از او در مورد آن کار پرسیدم؛ گفت: «هر چه می گویم قبول نمی کند.» گفتم: «پس حالا چه کار می کنی؟» گفت: «دیگر سپردم به بابا! خودش انجام می دهد!» و من از این حرفش فهمیدم که شهادت آقا مصطفی کاملاً برایش هضم شده است...
کد خبر: ۴۳۰۸۲۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۸
فرماندهی واحد عملیات سپاه
شهيد اميني در پنهان داشتن نيكي ها و عبادات خود بر هر چيز ديگر حريص تر بود.
کد خبر: ۴۳۰۸۲۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۸
شهید یحیی مصلحي نهم ارديبهشت 1341، در روستاي شهيديه از توابع شهرستان ميبد به دنيا آمد. پدرش حسن، كشاورز بود و مادرش حاجي بي بي نام داشت. در سطح يك حوزه علميه درس ميخواند. طلبه بود. به عنوان پاسدار در جبهه حضور يافت. بيست و ششم ارديبهشت 1360، با سمت فرمانده دسته در آبادان بر اثر اصابت تركش به سينه، شهيد شد. مزار او در گلزار شهداي زادگاهش واقع است.
کد خبر: ۴۳۰۸۰۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۸