زندگی شهدا

آخرین اخبار:
زندگی شهدا

«احمد»، مردی برای همه روزها

شهید «احمد عبدالشاه»، دهم شهریور ۱۳۳۸ در شهرستان سمنان به دنیا آمد. به مجموعه تشکیلاتی که زیر نظر آیت‌الله عالمی بود، پیوست و فعالیت‌های ضد رژیم پهلوی را آغاز کرد. با شروع جنگ از طریق ارتش و خدمت سربازی وارد نظام شد و در عملیات طریق‌القدس، در هشتم آذرماه ۱۳۶۰ به شهادت رسید.

از آغوش مادر تا آسمان سردشت؛ سفر عاشقانه «داود»

شهید «داود خاکساری» در نهم دی‌ماه ۱۳۴۴ در شهرستان گرمسار به دنیا آمد. پدر و مادرش با نذری که در امامزاده داود کرده بودند، اسم او را داود گذاشتند. وی در بیست و چهارم آبان ۱۳۶۴ در سردشت به شهادت رسید.

محافظ بیت امام(ره) با قلبی لبریز از شهادت

شهید «محمدتقی معتمدساطعی» در تهران به دنیا آمد. یکی از محافظان بیت امام(ره) بود. کبوتری شده بود که گِرد حرم یار می‌چرخید تا مبادا بوی شهادت، لحظه‌ای از مشامش دور شود. در اسفندماه ۱۳۶۲ در عملیات خیبر، بر اثر اصابت ترکش به سرش مجروح شد و دو سال بعد، سرب سرد، کلید باغ شهادتش شد و او را مهمان گلستان امامزاده علی‌اکبر(ع) چیذر تهران کرد.

خونش سندی شد بر وفاداری‌اش به آرمان‌های انقلاب

شهید «قدرت‌الله هراتیان» پانزدهم آبان ۱۳۴۵ در شهر ری متولد شد. با پیروزی انقلاب و شروع جنگ، از طرف بسیج به جبهه اعزام شد. پانزدهم آبان ۱۳۶۱ در منطقه عین‌خوش به شهادت رسید؛ لحظه‌ای که خونش سندی شد بر وفاداری‌اش به آرمان‌های انقلاب.

وقتی کودکانه‌ترین شیطنت‌ها هم حریفِ راز و نیازش با خدا نمی‌شد

خواهر شهید «اسماعیل میراخورلی» نقل می‌کند: «پرسیدم: مگه چیزی شده؟ خواهرم جواب داد: از وقتی نمازش رو شروع کرده، جلوش دویدم و خندیدم. خواستم او رو بخندونم، ولی او داره نماز می‌خونه و اصلاً منو نمی‌بینه.»

چنانه، محراب راز و نیاز نوجوانی که بهشت مشتاقش بود

شهید «رمضانعلی خراسانی» در تهران متولد شد. مسجد رفتن در کنار پدر، روحیه مبارزه و شهادت‌طلبی را در رمضانعلی نوجوان پدیدار کرده بود. چنانه شاهدی شد بر راز و نیاز شبانه و ضجه‌های عاشقی و ریزش اشک‌هایش هنگام بارش دعای این نوجوان. بهشت به دیدار رمضانعلی مشتاق‌تر بود از خودش. رمضانعلی دوم آبان ۱۳۶۱ به شهادت رسید.

ویژه‌نامه شهید «اسماعیل معینیان» منتشر شد

به مناسبت سالگرد ولادت شهید «اسماعیل معینیان»، ویژه‌نامه این شهید گران‌قدر شامل زندگی، وصیت‌نامه، خاطرات، نامه و معرفی کتاب برای علاقه‌مندان منتشر می‌شود.

دلبسته نماز و مهر پدر و مادرش بود

پسرعمه شهید «علی‌اکبر کرکه‌آبادی» نقل می‌کند: «اهل نماز سر وقت بود. هروقت به خانه‌مان می‌آمد، هنگام اذان بلافاصله به مسجد می‌رفت.»

داستان شهیدی که نگاهش را به خدا دوخت

پدر شهید «محمود محب‌حسینی» نقل می‌کند: «پدر محمود نقل می‌کند: گفتم: باباجون! مگه دختری که این‌قدر سرت رو می‌ندازی پایین، گفت: ممکنه یک بدحجاب جلوم در بیاد و شیطون به نگاه دوم امرم کنه. پس بهتره همون نگاه اول هم نباشه.»

از کارگری تا تکاوری؛ «حسین» در مسیر ایمان و ایثار

شهید «حسین طاهری» اولین روز بهمن‌ماه ۱۳۴۰ در روستای رستم‌آباد از توابع شهرستان آرادان به دنیا آمد. با حقوق ناچیز کارگری، کمک خرج خانواده‌اش بود. در لشکر تکاور پنجاه و هشت ذوالفقار عضویت داشت. چهارمین روز مهرماه ۱۳۶۰ در منطقه گیلانغرب به شهادت رسید.

در میدان کشتی قهرمان شد، در میدان ایمان شهید

شهید «علیرضا صباغی» سومین فرزند علی‌اصغر، دهم تیرماه ۱۳۳۸ در شهرستان سمنان به دنیا آمد. از همان اوایل، دردآشنا بود. در مسابقات کشتی، چند بار قهرمان شهرستان و استان شد. چهارم مهرماه ۱۳۵۹ در منطقه کامیاران، در کمین ضد انقلاب افتاد و به شهادت رسید.

ما جوانان وظیفه داریم گوش به فرمان امام‌مان باشیم

پدر شهید «سید ابراهیم دهقانی» نقل می‌کند: «گفتم: آخه بچه! تو برو درست رو بخون، چکار به این کار‌ها داری؟ گفت: اون‌ها با پخش اعلامیه امام مخالفن، درس نخوندنم رو بهونه می‌کنن. ما جوون‌ها وظیفه داریم گوش به فرمان امام‌مون باشیم و حرفش رو به همه برسونیم.»

شهیدی از نسل صداقت؛ آرام گرفته در جوار امامزاده یحیی(ع)

شهید «حسین شاهی» بیست و هفتم تیرماه ۱۳۴۱ در شهرستان سمنان به دنیا آمد. از ویژگی‌های بارزش صداقت، درستی و پاکی بود که مورد اعتماد همه شد و خیلی دوست داشتنی. سرانجام در سیزدهم مهرماه ۱۳۶۱ در سومار به شهادت رسید.

هدف از ورزش از نگاه شهید: «خدمت بیشتر به اسلام»

شهید «علی کاشفی» پایان زمستان ۱۳۴۱ قدم به عرصه گیتی نهاد و پایان تابستان ۱۳۶۱ از این عرصه پهناور پرواز کرد. به ورزش شنا و تکواندو علاقه زیادی داشت. می‌گفت: «بدنمون رو باید با ورزش، سالم نگه داریم تا بتونیم بیشتر به اسلام خدمت کنیم.» وی در عملیات پاکسازی کردستان توسط کومله تیر به قلبش خورد و به شهادت رسید.

ایثار تا آخرین نفس

پسردایی شهید «سلمان کاری» نقل می‌کند: «توی صنایع دفاع همکار بودیم و نمی‌توانستیم مرخصی بگیریم. با حسرت گفت: نمی‌خوام همین‌طوری بمیرم. باید شهید بشم یا وقتی بمیرم که دارم یک کار مفید انجام می‌دم.»

«مصطفی» الگوی مدیریت فرهنگی برای دانش‌آموزان بود

شهید «مصطفی فدائی» ششم اردیبهشت ۱۳۴۷ در شهرستان سمنان به دنیا آمد. در هنرستان مسئولیت بسیج دانش‌آموزی را عهده‌دار بود و سعی در ارتقای سطح فرهنگی دانش‌آموزان داشت. وی پانزدهم شهریور ۱۳۶۷ در میرجاوه هنگام درگیری با اشرار و قاچاقچیان بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید.

«عبدالرضا» الگوی ایثار و از خودگذشتگی بود

برادر شهید «عبدالرضا خیرالدین» نقل می‌کند: «از طرف شورای محلی روستا قرعه‎‌کشی کردند. یک دوچرخه به نام عبدالرضا افتاد. او خیلی به دوچرخه نیاز داشت ولی آن را به برادر چهار ساله‌اش هدیه داد.»

داستان زندگی نخستین شهید روستای حسن‌آباد دامغان

شهید «سید حسن تقوی» سوم فروردین ۱۳۳۴ در روستای حسن‌آباد دامغان به دنیا آمد. با عزمی راسخ و شوقی بیشتر مشغول مبارزه شد تا در بیست و دوم بهمن در تسخیر پادگان‌ها نقش مؤثرتری را ایفا کند. روز‌های اول انقلاب در حراست از پادگان لویزان شب و روز نداشت. یازدهم شهریور ۱۳۵۸ در بین راه مهاباد-سردشت به شهادت رسید.

برای چیزی که در راه خدا دادیم، شاکریم

پدر شهید «محمد شکرالله» نقل می‌کند: «گفت مثل اینکه محمد مجروح شده. به چشم‌های قرمزش نگاه کردم و فهمیدم که مجروح نه، شهید شده. در دلم خدا رو شکر کردم. واقعاً شکر کردم برای ما که چیزی نداشتیم تا در راه خدا بدهیم، قربونی شدن جوونمون در راه خدا جای شکر داشت.»

روح اله شهید جزیره مجنون

شهید «روح اله غفاری» آذر سال ۱۳۴۶ به دنیا آمد. «پس از گذراندن دوران تحصیلی و با آغاز جنگ تحمیلی راهی جبهه شد و...» متن کامل زندگی این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
طراحی و تولید: ایران سامانه