جانباز - صفحه 3

آخرین اخبار:
جانباز
خاطرات شفاهی جانبازان

در نیمه‌های شب، ما را زیر آتش خمپاره و تیرباران گرفتند

جانباز ۴۵ درصد «بهرام حاجی بداقی» در بیان خاطرات خود می‌گوید: «در عملیات والفجر مقدماتی عازم منطقه شدم و در نیمه‌های شب دشمن ما را زیر آتش خمپاره و تیرباران گرفت که من مجروح و در وسط میدان مین افتادم و ...»

فیلم| تقدیر از کوچکترین جانباز جنگ ۱۲ روزه

وزیر بهداشت از «کیان قاسمیان» تنها بازمانده خانواده دکتر «زهره رسولی» پزشکی که در جریان تجاوز رژیم صهیونیستی به شهادت رسید، تقدیر کرد.
خاطره نگاری جانبازان

حمایت از رزمندگان در خط مقدم را با هدایت آتش نیمه سنگین انجام می دادم

جانباز 50 درصد «احد اکملی» در بیان خاطرات خود می‌گوید: «به عنوان مسئول هدایت آتش در خط دو مقدم، از رزمندگان در خط اول مقدم جبهه حمایت می کردم.»
خاطره نگاری جانبازان

با برخورد موشک هواپیما به پشت سرم مجروح شدم

جانباز 50 درصد «سید جبار حسینی» در بیان خاطرات خود می‌گوید: «در پست نگهبانی بودم و بعد از اتمام در برگشت، صدای هواپیمای بعثی آمد که هواپیمای دوم با شلیک موشک و برخورد به پشت سرم مجروح شدم.»
خاطره نگاری جانبازان

گوش به فرمان ولایت بودم

جانباز ۵۰ درصد «علی امیدوار» در بیان خاطرات خود می‌گوید: «گوش به فرمان ولایت بودم و زمانی که امام فرمود جبهه‌ها نیاز به ما دارد، به همراه چند تن از افراد پایگاه بسیج به جبهه رفتیم.»
خاطره نگاری جانبازان

پایم روی مین رفت و قطع شد

جانباز ۵۰ درصد «محرم کریملو» در بیان خاطرات خود می‌گوید: «در هنگام بازرسی از مرز بودم که قاچاقچیان را دیدم، ایست دادم و به سمت آنها دویدم که پایم روی مین رفت و قطع شد.»

نجات یک اسیر سنی ایرانی به دست افسر شیعه عراقی

موسی فیضی، آزاده و جانباز اهل سنندج، روایت تلخ و شیرین خود از دوران اسارت در عراق را بازگو می‌کند. او می‌گوید در حالی که در سنگر مجروح مانده بود، یک افسر شیعه عراقی با تصمیمی انسانی جان او را نجات داد؛ تصمیمی که باعث شد او تا پایان عمر خود را مدیون آن افسر بداند.

آزاده جانباز عبدالله فرحی به جمع یاران شهیدش پیوست

سردار شهید حاج عبدالله فرحی پس تحمل سال‌ها رنج ناشی از جراحات جنگ به رفقای شهیدش پیوست.
خاطرات شفاهی جانبازان ‌ ‌

پایت رفت اما ایمان و وجدانت نرفته است

جانباز ۴۰ درصد «ایوب سیفلو» در بیان خاطرات خود می‌گوید: «آقای شاکری امام جمعه وقت به دیدارم آمد، گفتم پایم رفت. امام جمعه گفت؛ «سیفلو پایت رفت اما ایمان و وجدانت نرفته است.»
خاطرات شفاهی جانبازان ‌ ‌

آخرین خمپاره قبل از آتش بس، به من اصابت کرد

جانباز ۵۰ درصد «باقر صفرعلیزاده» در بیان خاطرات خود می‌گوید: «در کنار سردار شهید درستی در منطقه سردشت در حال خدمت بودم که در عملیات تک دوپازا، آخرین خمپاره قبل از آتش بس عراق در منطقه به من اصابت کرد و ...»
خاطرات شفاهی جانبازان ‌ ‌

اصابت خمپاره منجر به قطع پایم شد

جانباز ۵۰ درصد «غلامعلی صفرخان زاده» در بیان خاطرات خود می‌گوید: «منتظر تعویض با نیروهای پشتیبانی بودم اما بدلیل بمباران شیمیایی مجبور شدم بیشتر در منطقه بمانم که در نهایت ساعت یک و نیم شب بود که بر اثر بمباران منطقه، خمپاره به نزدیک من اصابت کرد و منجر به قطع پایم شد و ...»
شهادت در اسارت؛ روایتی از یک شاهد عینی/

فریاد لبیک مجاهدانی که در اسارت به شهادت رسیدند در خونین‌سرای الرشید بغداد

آزاده سرافراز، اسدالله سلطانیان، حماسه‌ای جاودان از هم‌بندی شهیدش «غلام‌حسن اکبری زیارانی» است که در اسارت بعثیون در الرشیدیه بغداد، با نثار خون خویش، برگ دیگری از افتخارات مردان خدا را در دفتر مقاومت ایران اسلامی ثبت کرد، روایت می‌کند.

جانباز شهید «حسن پرهیزکار» به شهدا پیوست

جانباز ۷۰ درصد دوران دفاع مقدس، «حسن پرهیزکار»، پس از سال‌ها تحمل آلام و جراحت‌های ناشی از جنگ تحمیلی، عصر امروز هشتم شهریورماه به جمع یاران شهیدش پیوست.
خاطرات شفاهی جانبازان ‌ ‌

دستم را در بمباران پادگان از دست دادم

جانباز ۵۰ درصد «فریدون ایران پور» در بیان خاطرات خود می‌گوید: «در پادگان کرمانشاه بودم که عراق شروع به بمباران کرمانشاه و شهرهای غربی کرد و در بمباران پادگان دستم را از دست دادم و ...»
خاطرات شفاهی جانبازان ‌ ‌

از وسط میدان مین عبور کردم

جانباز ۵۰ درصد «حمدالله نظری» در بیان خاطرات خود می‌گوید: «به جنوب اعزام شدم و در عملیات فتح المبین پیاده بودم که بسیجی‌ها را دیدم و از وسط میدان مین عبور کردم تا به آن‌ها برسم و ...»
خاطرات شفاهی جانبازان ‌ ‌

تشویق برادر برای حضور در جبهه

جانباز ۵۵ درصد «نادر موسی وند» در بیان خاطرات خود می‌گوید: «برادرم در جبهه بود و می‌گفت همسالان تو در جبهه‌ها حضور دارند و مرا تشویق می‌کرد به جبهه بیایم، پس با دوستانم تصمیم گرفتیم داوطلبانه به جبهه برویم و ...»
خاطرات شفاهی جانبازان ‌ ‌

وظیفه زدن معبر در عملیات کربلای ۶ را داشتم

جانباز ۵۰ درصد «میراحمد سیدآقازاده» در بیان خاطرات خود می‌گوید: «در لشگر کرمانشاه مسئول دسته شناسایی شدم و در عملیات کربلای ۶ وظیفه زدن معبر را داشتم که متاسفانه تعدادی از رزمندگان هم شهید شدند و ...»
خاطرات شفاهی جانبازان ‌ ‌

بر خود وظیفه دانستم که عازم جبهه‌ها شوم

جانباز ۶۰ درصد «صادق بیگلری» در بیان خاطرات خود می‌گوید: «بر خود وظیفه دانستم که عازم جبهه‌ها شوم و به همین خاطر با دوستانم از مدرسه انصراف دادیم و در بسیج ثبت نام کردیم و ...»
خاطرات شفاهی جانبازان ‌ ‌

جانباز انی که ماندند شهید زنده هستند

جانباز ۶۵ درصد «محمد علی صفر علیزاده» در بیان خاطرات خود می‌گوید: « جانباز ان و رزمندگانی که ماندند همه شهید زنده هستند، آنها همیشه زیر رگبار و بمباران بوده و هستند و ...»
جانباز ۵۰ درصد بیان می‌کند

فداکاری برای وطن به یاد فداکاری‌های رزمندگان دفاع مقدس

جانباز سرافراز «نجفعلی محمدی» با افتخار بیان می‌کند: «به همه جوانان توصیه می‌کنم پشتیبان ولایت باشند و با یاد فداکاری‌های رزمندگان، آنها هم برای فداکاری در راه وطن همیشه و در همه سنگر‌ها آماده باشند ...»
طراحی و تولید: ایران سامانه