استاندار هرمزگان با حضور در منزل شهیدان «رضا زارعی» و «مسعود ترابیزاده» با خانواده معزز این شهدا دیدار کرد و با اهدای لوح و هدایایی از خانواده این شهدای گرانقدر تجلیل به عمل آورد.
در راستای تجلیل از جانبازان دوران دفاع مقدس و ضرورت ترویج فرهنگ ایثار و شهادت، مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران هرمزگان با حضور در منزل جانباز 45 درصد «جواد قاهری» از صبر و مجاهدت ایشان تجلیل کرد.
«حسین شهسواری گوغری» جانباز جنگ تحمیلی میگوید: «اوایل میخواستم معافیت کفالت پدر و مادرم را بگیرم ولی به خودم گفتم دنبال این نباشم و به سربازی رفتم. بعد از آموزشی من را به توپخانه اصفهان اعزام کردند و بعد از چند روز به جبهه اعزام شدم. یک شب به ما پاتک زدند و در آن شب ترکش خمسه خمسه به بدنم اصابت کرد و ...»
«مراد حسنزاده دهستانی» جانباز 30 درصد جنگ تحمیلی میگوید: «زمانی که جنگ شروع شد من و تعدادی از مردم روستا تمام وسایلمان را جمع کردیم و به حاجیآباد رفتیم تا در جبهههای حق علیه باطل شرکت کنیم. جلو دفتر امام جمعه تجمع کردیم و گفتیم ما آمادگی این را داریم که به جبهه برویم...»
همسر شهید «درمحمد ناصری» میگوید: «شهید اخلاق بسیار خوبی داشت و با همسایهها و خانوادهاش خیلی خوب بود. شهید بسیجی بود و برای شیفت مدام به سندرک میرفت. شهید 22 سال در بسیج خدمت کرد تا زمانی که به شهادت رسید.»
همسر شهید «خوبیار عاشوری» میگوید: «شهید اخلاق بسیار خوبی داشت. همیشه میگفت دوست دارم در جبهه شهید شوم. هر چه به شهید گفتم که به جبهه نرود قبول نکرد. همراه با پسر دائیاش به جبهه رفت و هر دو به شهادت رسیدند.»
برادر شهید تعریف میکند: «کمتر از چند دقیقه آماده رفتن شد، وصیتنامهاش را از قبل آماده کرده بود. رفت و سه سال بعد پیروزمندانه بر روی شانههای مردم غیور کشورش به شهرش بازگشت.»
شهدا مایهی رونق حیات معنوی در کشور هستند؛ حيات معنوی يعنی روحيه، يعنی احساس هويّت، يعنی به سمت آرمانها حرکت کردن و عدم توقّف؛ اين كار شهدا است؛ اين را قرآن هم به ما ياد میدهد.
شهید «احمد بهمنی» در وصیتنامهاش مینویسد: «از خدا میخواهم جهاد من مورد قبول واقع شود، جهاد ما در راه خدا و برای دین خداست. میجنگیم تا فتنه در جهان ریشه کن شود.»
داماد شهید تعریف میکند: «مسئولین واحد تخریب آمدند و سختیهای تخریبچی بودن را به ما گفتند. دوستانی که همراهمان بودن گفتند "ما نمیتوانیم در واحد بمانیم"، ولی شهید اعمی تنها کسی بود که نظرش با دیگران مخالف بود و...»