وصيت نامه شهید اسدالله احمدى شاهرخت
نام :اسداله
نام خانوادگى :احمدى
نام پدر :عباس
تاريختولد :07/01/1344
ش.ش :17
محلصدورشناسنامه :شاهرخت
تاريخ شهادت :28/08/62
نوع حادثه :حوادثمربوط بهجنگتحميلى
شرح حادثه :حوادث ناشى ازدرگيرى مستقيم بادشمن-توسطدشمندرجبهه
استان :بنيادشهيداستانخراسان جنوبی
شهر :ادارهبنيادشهيدقائن
خدايا، خدايا، تا انقلاب مهدى خمينى را نگهداريا مهدى (عج) ادركنى يا مهدى (ع ) ادركنىو سارعوا الى مغفرة من ربكم و جنة عرضها السموات و الارض اعدت للمتقينو بشتابيد به سوى آمرزش از طرف پروردگارتان و به سوى بهشتى كه عرضش عرض آسمانها و زمين است « قرآن كريم »
پس از شهادت به وحدانيت حضرت حق تعالى و رسالت حضرت از رسول (ص) و ولايت امير مؤمنان و فرزندان گرامش و شهادت به ولايت فقيه امام خمينى، وصيت نامهام را شروع مىنمايم.
اكنون يقين دارم كه مكتب اسلام مستحقترين مكتبى است كه سزاوار پيروى و اطاعت است تا انسانها را از درياهاى جهل و ظلمت به وادى نور و علم رهنمون سازد و انسانها را به نهايت مقصود يعنى الله ( خدا ) برساند. من اكنون سخنى با شما ملت شهيد پرور ايران دارم و سپس سخنانى با پدر و مادرم و ... .
اى ملت غيوركه هر روز چندين لاله به خون تپيده و جوان خونين چهره را بر بازوان پر قدرت خود حمل مىنمائيد، مطمئن باشيد كه گلبرگ خون سرخ شهيدان روزى برخواهد شكفت و ميوه خواهد داد و همچون سيلابى خروشان تمامى خار خاشاكها، جباران، خون آشامان، آدمكشان و ظالمان را از سر راه بر خواهد داشت و انسانها را به مرحله نهائى و ابدى سعادت پيوند خواهد داد و مطمئن باشيد كه شما مستضعفين با نصرت خداوند خواهيد توانست با نثار جان و مال و فرزند، پرچم خونين لا اله الا الله را بر فراز كاخ سپيد واشينگتن و كاخ كرملين ( مسكو ) و برفراز كليه كاخهاى عياشان و باده نوشان ضد بشر و بالاخره و بلنداى تمامى كره خاك به اهتزاز درآورده و به حاكميت اسلام و قرآن تحقق عينى بخشيد و بدانيد كه تا از ولايت فقيه و علماء عظام و روحانيون متعهد اطاعت مىكنند هيچگونه شكست و نوميدى شما را فرا نخواهد گرفت و الا اگر از اطاعتشان سرپيچى نمائيد چنانچه در زمان اولين رئيس جمهور كثيف ايران به ثبوت رسيد اسلام واقعى از بين نخواهد رفت كه اگر مردم در آن زمان از علماء پيروى مىكردند ديگر آن مفسدهها ايجاد نمىشد و خطاب من به آن دسته از هم ميهنانى كه به عللى كه شايد يك حب دنيا و نفس باشد به جبهه نيامدهاند اين است كه به جبهه تشريف بياورند و حضوراً قدرت بزرگ خداوند را مشاهده كنند تا شايد به فكر سراى جاودان افتند و از شك و ريبها بيرون بيايند.
و اى امام عزيزم، من آرزو داشتم تا بار ديگر چهره ملكوتى تو را زيارت كنم ولى به فرمان خودت كه بايد همه ما در راه اسلام فدا گرديم و رمز پيروزى شهادت است، من شهادت را انتخاب كردم و از خدا مىخواهم و تو نيز بخواه تا خدا لطفى نمايد تا بتوانم تو را در جهان ديگر در كنار اولياء خدا ملاقات نمايم.
و شما اى پدر و مادرم، به خود بباليد كه فرزند و امانت الهى خود را در راه او اهدا نموديد و مادرم، از تو مىخواهم كه اگر خواستى برايم گريه كنى اولاً به ياد سالار شهيدان حسين (ع) و ديگر شهداء اسلام گريه كن و ثانياً گريه تو در زمان و يا مكانى نباشد كه قلب دشمنان قسم خورده اسلام را شادمان كند كه اين باعث شكست انقلاب است و اميدوارم خداوند به تو صبر عنايت كند و به پدرم كه مرا در خط اسلام و مكتب انداختند اجر فراوان از درياى كرم خودش عنايت فرمايد.
و اما خودم متأسفم از اينكه يك جان بيش ندارم تا در راه خدا بدهم. اى كاش مىتوانستم چندين بار در راه خدا قطعه قطعه شوم و باز زنده شوم و باز در خون بغلتم چرا كه ما شيعه على ابن ابى طالب هستيم و او مىفرمايد : من دوست دارم كه روزى هزار بار با شمشيرقطعه قطعه شوم ولى در بستر مرگ طبيعى نميرم و به نظر من امروز شيعه على (ع) در بستر مرگ طبيعى مردن ننگ است و كوردلان بدانند و نگوئيد كه اينها مىروند و كشته مىشوند بلكه من عاشقانه و مشتاقانه شهادت را برگزيدم و شهادت عشق است و شهيد عاشق است و الله معبودش و معشوقش. و شهيد با شهادتش به ملكوت، پرواز مىكند و در كنار محبوب خود آرام مىگيرد و خدا را شكر مىكنم كه توانستم بالاخره براى خدا در خون بغلتم تا درخت اسلام آبيارى شود.
در پايان همه شما را به شهادت و مبارزه در راه خدا دعوت مىكنم. اين فوزى عظيم و شرافتى بزرگ است براى انسانهائى كه به دنبال رضايت خداوند مىگردند و از همه مىخواهم كه نماز و نماز جماعت خصوصاً سبك نشماريد كه رمز پيروزى و سلاح دشمن شكن نماز و نماز جماعت است.
منبع: اداره اسناد وانتشارات اداره کل بنیادشهید وامور ایثارگران خراسان جنوبی