نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطرات شهدا
نوید شاهد خراسان جنوبی مصاحبه و خاطرات شهید "بهروز ربانی" را منتشر می‌کند. وی روز بیست و سوم فروردین سال ۱۳۴۷ در تهران متولد و روز هفتم مردادماه سال ۱۳۶۴ در منطقه مهران به فیض شهادت نایل شد.
کد خبر: ۴۸۵۱۱۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۲۱

نوید شاهد - «پدر گفت: آروم بگیر دختر! کمی بخواب شاید ماموریت رفته به شهر دیگه، شاید تلفن در دسترس نبوده. گفتم: محاله بابا... محال حسین بگه زنگ می‌زنم و نزنه. مطمئنم اتفاقی افتاده ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات خواندنی حواء (منیژه) لشگری همسر خلبان سرلشکر شهید "حسین لشگری" است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۴۸۵۰۶۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۲۰

نوید شاهد - «ما به او می‌گفتیم تو کارمند دولت هستی، نکند که اخراج شوی؟ ولی او می گفت: آنها کسی را ندارند و کمک به آنها از همه چیز واجب‌تر است، حتی اگر مرا اخراج کنند ...» ادامه این خاطره را از زبان خواهر شهید مفقودالاثر"محمود محمدقاسمی" در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۸۵۰۲۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۱۹

نوید شاهد - کلیپ "هر غروب جمعه یک خاطره از شهدا" باهمکاری هیات مجمع شهدای رهروان فاطمی و ستاد عتبات عالیات شهرستان گرمسار تهیه شده‌است. در این کلیپ "علی میرآخوری" خاطره‌ای از شهید "محمدرضا عاشور" را روایت می‌کند که پس از شهادتش به زیارت امام رضا (ع) می‌رود. نوید شاهد سمنان شما را به دیدن این کلیپ دعوت می‌کند.
کد خبر: ۴۸۴۹۱۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۱۶

نویدشاهد - همرزم شهید "نصرالله بخشی" می‌گوید: «به همراه چند نفر داخل نفربر بودند. گلوله دشمن به نفربر اصابت کرد و آتش گرفت. خودش را از نفربر به بیرون پرتاب و نجات پیدا کرد. وقتی متوجه شد دوستانش داخل نفربر هستند، به طرف نفربر رفت و دوستانش را نجات داد. همان لحظه ...» نوید شاهد سمنان شما را به مطالعه جزئیات این خاطره دعوت می‌کند.
کد خبر: ۴۸۴۹۱۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۱۶

نوید شاهد - برادر شهید "غلامرضا ایوانکی" نقل می‌کند: «پدرم دو تخته فرش در خانه داشت. وقتی فوت کرد، مادر به من و غلامرضا گفت: دوتا فرش پيش منه. هر کدوم از شما يكی رو برای يادگاری بردارين!. به فرش‌ها نگاه کردم. يكی کهنه‌تر بود و کمی هم سوراخ و آن ديگری بهتر بود. قرعه‌کشی کرديم ...» نوید شاهد سمنان شما را به مطالعه جزئیات این خاطره دعوت می‌کند.
کد خبر: ۴۸۴۸۸۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۱۶

نوید شاهد - «طرحی را ابداع کرد که تا پایان جنگ به عنوان یک طرح جامع و موفق از آن بهره‌برداری می‌شد و با اجرای آن، ضمن نجات جان خلبانان، توانست به روند سازماندهی و عملیات جنگی در نیروی هوایی سرعت بدهد ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات خواندنی خلبان سرلشکر شهید "عباس بابایی" است که همزمان با سالروز شهادت این شهید بزرگوار تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۴۸۴۸۱۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۱۵

خاطراتی از پدر شهید دانشجو؛
نوید شاهد - پدر شهید "جمشید دانشجو" نقل می‌کند: «جمشید گفت: برای من پنجاه کیلو شکر بگیرین. وقتی جبهه رفت، با آن شکرها شربت درست می‌کرد و به بچه‌ها می‌داد تا بخورند. بچه‌ها می‌گفتند: چی شده که شربت می‌دی؟ می‌گفت: ...» نویدشاهد سمنان در سالگرد شهادت، شما را به مطالعه خاطراتی به نقل از پدر این شهید گرانقدر دعوت می‌کند.
کد خبر: ۴۸۴۷۳۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۱۴

برگرفته از کتاب خاطرات همسر سیدالاسرای ایران؛
نوید شاهد - «علاقه‌ام و فکرهای شبانه‌روزی‌ام به حسین داشت کمرنگ می‌شد. جای حسین را با علی پر کرده بودم. اما حرف و حدیث‌های مردم ادامه داشت. مدام می‌گفتند: تا کی می‌خوای منتظر باشی؟ همه چیز برایم تکراری و خسته‌کننده بود جز علی و خانواده‌ام ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات خواندنی حواء(منیژه) لشگری همسر خلبان سرلشکر شهید "حسین لشگری" است که در آستانه سالروز شهادت این شهید بزرگوار تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۴۸۴۷۰۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۱۴

نوید شاهد - همرزم شهید "مالک احمدی" به نقل از خود شهید می‌گوید: «من خدمه تانک بودم. ما هم چند تا تانک اونها رو زدیم. اون‌جا موج انفجار منو گرفت. بردنم عقب و دو سه روز بیمارستان بستری شدم. در عملیات بدر خدا نخواست که شهید بشم ولی این‌بار همین‌جا شهید می‌شم. خواب دیدم که از پهلو تیر می‌خورم.» نوید شاهد سمنان شما را به مطالعه خاطراتی از این شهید گرانقدر دعوت می‌کند.
کد خبر: ۴۸۴۶۶۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۱۳

نوید شاهد - «او آرام خوابیده بود ولی دریافتم صدای ناموزون شوفاژ محیط ساکت اتاق را بر هم زده است؛ به همین خاطر خواستم صدا را قطع کنم تا مزاحم خوابش نباشد. به آرامی آچار مخصوص را آوردم و شروع به کار کردم. ناگهان پیچ از جا در رفت و آب داغ لجن مانندی با فشار بیرون زد ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات خواندنی خلبان سرلشکر شهید "عباس بابایی" است که در آستانه سالروز شهادت این شهید بزرگوار تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۴۸۴۶۴۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۱۳

خاطرات امدادگر جبهه "مریم قزوینی"؛
نوید شاهد - «برای جلوگیری از خروج نور به خارج ساختمان، تمام شیشه پنجره‌های بیمارستان به رنگ مشکی درآمده بودند. شب که لامپ‌ها و چراغ‌ها روشن می‌شدند کوچک‌ترین روزنه‌ای برای خروج نور وجود نداشت و بیرون تاریکی مطلق بود ...» ادامه این خاطره از زبان "مریم قزوینی" از زنان امدادگر استان قزوین در دوران هشت سال دفاع مقدس را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۸۴۵۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۱۲

نوید شاهد خراسان رضوی، به مناسبت سی و هفتمین سالگرد شهادت شهید «غلامحسین حدادی بازه» گفت‌وگو با خانواده این شهید بزرگوار را منتشر کرده است که در ادامه می‌خوانید.
کد خبر: ۴۸۴۵۶۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۱۲

نوید شاهد خراسان رضوی، گفتگو با مادر شهیدان "موسوی" که صبوری را چاشنی زندگی‌اش کرده است، برای علاقمندان منتشر می‌کند که در ادامه می‌خوانید.
کد خبر: ۴۸۴۵۵۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۱۲

نوید شاهد - «داشتم برمی‌گشتم متوجه مین‌های رنگ و روی رفته‌ای شدم که مثل پیازی بودند که در روی خاک کاشته باشند، یک پایم روی زمین و پای دیگرم بالا بود ...» ادامه این خاطره از نویسنده و رزمنده دفاع مقدس "کامبیز فتحی‌لوشانی" را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۸۴۵۰۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۱۱

نوید شاهد - برادر شهید "محمداسماعیل پیوندی" نقل می‌کند: «دکتر در حالی که وسایل معاینه را روی میز می‌گذاشت، گفت: خودشون باید پوسیده بشن تا در بیان. به زانوی محمداسماعیل نگاهی کردم و ناراحت گفتم: تازه آقای دکتر! اگه من نمی‌فهمیدم، داداشم هیچ وقت بروز نمی‌داد. محمداسماعیل پاچه شلوارش را روی زانویش کشید و با خنده گفت: پس این مهمان‌های ناخوانده همیشه باهام هستن ...» نوید شاهد سمنان در سالروز شهادت، در دو بخش خاطراتی از این شهید گرانقدر را برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند که توجه شما را به بخش دوم این خاطرات جلب می‌کنیم.
کد خبر: ۴۸۴۴۳۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۰۹

نوید شاهد- «با آقای انصاری و دوستان می‌رفتیم جمکران. گاهی روزهای پنجشنبه پیاده می‌رفتیم و شب را اونجا می‌ماندیم. اینقدر هم اونجا زندگی مشکل بود چون هیچ چیز نبود ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید "حجت‌الاسلام نصرت‌الله انصاری" است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۴۸۴۳۴۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۰۸

نوید شاهد - «محمدرضا در اوج شوخی، تیغ موکت‌بری را برای ترساندن رقیب از جلد خارج کرد و محمد نانکلی برای اینکه کم نیاورد عقب نکشید. چون مطمئن بود که محمدرضا با تیغ ضربه‌ای به او نخواهد زد، ولی در این درگیر و دار، غفلتا قسمت تیز تیغ را در دست گرفت ...» ادامه این خاطره از جانباز سرافراز "عمران ثقفی" را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۸۴۲۹۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۰۷

نوید شاهد _ برادر شهید اسکندریان نقل می‌کند؛ «شهید احترام خاصی برای مهمان قائل می‌شد و همیشه می‌گفت: مهمان حبیب خداست. او برای پذیرایی از آن‌ها خود پیش‌قدم می‌شد.»
کد خبر: ۴۸۴۲۶۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۱۱

خاطره روزنوشت شهید "مجيد کرمی" «5»
نوید شاهد - شهید "مجيد کرمی" در دفتر خاطرات خود می نویسد: «بعد از نماز تنها در چادر نشسته بودم در فکر فردا بودم زيرا قرار بود با گروه 38 ادغام بشويم و به جبهه...» متن کامل خاطره روز نوشت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۴۸۴۲۲۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۱۱