نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - شفاهى
گفتگوی تصویری با همسر شهید «گودرز رضایی»؛
همسر شهید «گودرز رضایی» در بیان خاطراتی می گوید: جنگ شروع شده بود، کارخانه قند را تعطیل کردند دیدم به خانه آمده و می گوید می خواهم به جبهه بروم. گفتم؛ بچه هایمان جبهه هستند تو هم بروی ما چه می شویم؟! نگاهی به من کرد و گفت شما را به خدا می سپارم نگران نباشید.
کد خبر: ۵۴۱۰۸۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۰۶

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید «عزیزعلی محمدی» در بیان خاطرات فرزندش می گوید: پسرم خیلی احترام من و پدرش را داشت. بعد از شهادتش، اقوام نگذاشتند من پیکر پسرم را ببینم و مدام در مراسم تشییع او می گفتم «من فرزندم را فدای امام حسین (ع) کردم.»
کد خبر: ۵۴۱۰۷۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۰۶

گفتگو با مادر شهید حمیدرضا غفوریان
در این کلیپ مادر شهید «حمیدرضا غفوریان» نقل می‌کند: «اخلاق و ایمان حمیدرضا زبانزد خاص و عام بود. من می‌دانستم او شهید می‌شود. روزی از من پرسید تفاوت مردن و شهادت چیست؟ ...»
کد خبر: ۵۴۱۰۶۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۰۶

گفتگوی تصویری با همسر شهید «حسین خاطری»؛
همسر شهید «حسین خاطری» در بیان خاطراتی می‌گوید: حسین خواب بود، بالای سرش رفتم دیدم لب هایش خشک شده برایش آب آوردم و بیدارش کردم، گفت: من روزه ام، از آن روز تا به حال لب هایش خشک حسین را فراموش نمی کنم و به یادش دوشنبه ها روزه می گیرم.
کد خبر: ۵۴۰۹۲۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۰۲

سومین نمایشگاه تخصصی کتاب با محوریت ادبیات پایداری برگزار می‌شود.
کد خبر: ۵۴۰۷۹۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۳۰

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید «هوشنگ گراوند» می گوید: پسرم وقتی به مدرسه می رفت بدون اینکه به ما بگوید به جبهه رفت. بعد از اینکه به شهادت رسید و خبر شهادتش را به ما دادند من تازه متوجه شدم که پسرم به جبهه رفته است.
کد خبر: ۵۴۰۶۵۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۲۷

خاطرات شفاهی مادران شهدا
مرضیه بختیاری مادر شهید «ایرج شرفی» می‌گوید: «زمان سربازی‌اش هنوز فرا نرسیده بود که یک روز به خانه آمد و گفت: می‌خواهم به سربازی بروم و از این طریق به جبهه خدمت کنم. شما فقط برای من دعا کنید. پدرش به من گفت: اگر شما هم راضی نباشی به سربازی می‌رود پس ناراحت نباش و با ناراحتی بدرقه‌اش نکن. فردای آن روز ایرج برای حضور در سربازی ثبت نام کرد. پس از یکسال خدمت در جبهه سومار به شهادت رسید.» در ادامه مصاحبه تصویری با مادر این شهید گرانقدر را می‌بینید.
کد خبر: ۵۴۰۶۳۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۲۷

گفتگوی تصویری با همسر شهید«بهزاد قیاسی»؛
همسر شهید«بهزاد قیاسی» در بیان خاطراتی می گوید: یکی از همرزمان شهید برایمان تعریف می کرد که هر شب یکی از رزمندگان پنهانی لباس های ما می شست تا اینکه شخصا تصمیم گرفتم خودم را به خواب بزنم و ببینم چه کسی این کار را می کند دیدم بهزاد است همین که دستش را گرفتم اشک در چشمان جمع شد و گفت نباید کسی این موضوع را بداند وگرنه ثواب این کار از بین می رود.
کد خبر: ۵۴۰۶۳۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۲۷

خاطرات شفاهی مادر شهید ؛
مادر شهید "حسین امیری" در خاطراتی از فرزندش گفت:« من اصلا ناراحت نیستم که فرزندم شهید شده است. او خاک پای امام حسین (ع) است و مادر باید در این غم ها طاقت داشته باشد.»
کد خبر: ۵۴۰۵۸۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۲۵

خاطرات شفاهی پدر شهید ؛
عباس قدمی پدر شهید "ابوالفضل قدمی" در خاطراتی از فرزندش گفت :«او با تمام فرزندانم فرق داشت و همه از او به نیکی یاد میکردند و از اخلاق نیکویش می گفتند. خدمتش تمام شده بود اما در تقدیرش شهادت نوشته شده بود.»
کد خبر: ۵۴۰۵۸۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۲۴

خاطرات شفاهی مادر شهید ؛
مادر شهید "رضا احمدی" در خاطراتی از فرزندش گفت: «وقتی دیدمش تیر به پهلویش خورده بود ، لباس سفید بر تنش بود. سه سال است که فکر میکنم باز همان سال ها بازگشته اند و بسیار دلتنگش گشته ام.»
کد خبر: ۵۴۰۵۷۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۲۶

خاطرات شفاهی جانباز حجت الله وکیلی؛
جانباز حجت الله وکیلی در خاطراتی از سال های دفاع مقدس گفت : «ما در سنگر نشسته بودیم که خمپاره ای به سنگرمان خورد همه شهید شدند به جز من و دوستم که به جانبازی نائل گشتیم. در سنگر ما دو نفر که شهید شدند برادر شهید بودند و آنها نگفته بوده اند ما شهید داده ایم و سهم خود را به انقلاب ادا کرده ایم.»
کد خبر: ۵۴۰۵۷۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۲۸

خاطرات شفاهی جانباز علی علیزاده؛
جانباز علی علیزاده در خاطراتی از سال های دفاع مقدس گفت :«سال 1367 در عملیات مرصاد من وظیفه خودم دیدم که حضور پیدا کنم در آنجا من آرپی جی زن بودم که تیر به ستون فقراتم اصابت کرد و قطع نخاع شدم.»
کد خبر: ۵۴۰۵۷۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۲۹

خاطرات شفاهی پدر شهید ؛
پدر شهید "رضا مومنی" در خاطراتی از فرزندش گفت :«رضا در طول خدمتش به گفته فرماندهانش روزشماری می کرد تا جمعه شود و بتواند در نماز جمعه حضور پیدا کند.»
کد خبر: ۵۴۰۵۷۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۲۷

پدر شهید «موسی نجفی زاده» از فرزند خود چنین می‌گوید: در یک باغ کار میکرد و سی روز ماه رمضان را همانجا روزه میگرفت. فیلم مصاحبه با این پدر شهید سرافراز را در ادامه ببینید.
کد خبر: ۵۴۰۵۲۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۲۳

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
پدر شهید «نعمت اله براتی» می گوید: پسرم سنش کم بود به طوری که بسیج او را برای رفتن به جبهه ثبت نام نمی کرد. تا اینکه خودم به بسیج رفتم و رضایت دادم که او به جبهه برود. تا زمان شهادت سه بار به جبهه رفت.
کد خبر: ۵۴۰۴۵۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۲۱

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید «حجت اله ملکی» در بیان خاطراتش از فرزندش می‌گوید: موقعی که می خواست به جبهه برود سه بار از من اجازه گرفت خوشحال بود و گفت مادرم سپردمت دست فاطمه زهرا (س)، حجت اله قاری قرآن بود و بسیار زیبا اذان می داد. سه سال است که نابینا شده ام، اما ناشکر نیستم چون می دانم فرزند شهیدم منتظرم است. فیلم این مصاحبه در ادامه تقدیم حضورتان می شود.
کد خبر: ۵۴۰۳۹۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۲۰

خاطرات شفاهی والدین گرانقدر شهدا؛
شهید «روح اله شنبه‌ای» اولین شهید دفاع مقدس استان، با آغاز راهپیمایی های مردم برای به ثمر رساندن انقلاب اسلامی، در فعالیت های سیاسی شرکت فعال داشت و اعلامیه ها و عکس های امام خمینی(ره) را مخفیانه در بین مردم توزیع می نمود. وی در زمان جنگ فرماندهی واحد اطلاعات عملیات سپاه پاسداران ایلام را برعهده گرفت. در ادامه کلیپ مصاحبه با خانواده این شهید والامقام منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۴۰۳۷۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۱۹

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید محمود صابری گفت: برادرانش هرکدام در گوشه‌ای از جبهه مشغول حراست و دفاع از وطن بودند و خودم نیز در پشت جبهه نان می‌پختم و روانه جبهه‌ها می‌کردم.
کد خبر: ۵۴۰۳۷۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۲۱

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید «مراد مددی‌راد» می گوید: پسرم همیشه کمک حال نیازمندان بود. اگر پولی من یا پدرش به او می دادیم آن را خرج نیازمندان می کرد. حتی بچه های محل به او عادت کرده بودند چون همیشه به آنها خوراکی هدیه می داد.
کد خبر: ۵۴۰۳۵۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۱۹