نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - با آزاده
اندر خاطرات اسارت؛
طلبه «محمد سلطانی» از آزادگان سرافراز استان ایلام در بیان خاطره‌ای از دوران اسارت می‌گوید: شاید کسی باور نکند یک عده اسیری که تحت نظارت کامل دشمن و شدیدترین فشار‌های جسمی و روحی بودند، این همه تشنه تعلیم و تعلم باشند و از هر فرصتی برای فرهنگ‌سازی و ترویج مبانی و آموزه‌های دینی خودشان و نشر و گسترش علوم مختلف تلاش کنند. در ادامه این خاطره دوران اسارت منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۵۲۸۶۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۰۶

اندر خاطرات دوران اسارت؛
طلبه «محمد سلطانی» از آزادگان سرافراز استان ایلام در بیان خاطره‌ای از دوران اسارت می‌گوید: برخلاف نگهبان‌های دیگر که خیلی قاطی بچه‌ها نمی‌شدند، علی انبری بیشتر بین بچه‌ها وول می‌خورد و یکی‌یکی در صورت افراد نگاه می‌کرد و اولین نفری که حواسش نبود و چشمش به جمال نامبارک او می‌افتاد را صدا می‌زد. با انبردست آنقدر لاله گوش آن بینوا را فشار می‌داد تا خون ازش بچکد. در ادامه این قصه تلخ اسارت منتشر می شود.
کد خبر: ۵۵۲۷۷۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۰۴

آزاده و جانباز ارتش:
بهرام بهروز می‌گوید: ارتفاعات سردشت و کوه‌های آذربایجان تا ابد گواه و شاهدانی بر مظلومیت جوانانی هستند که جرمشان دفاع از کیان کشور بود.
کد خبر: ۵۵۲۶۳۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۱/۳۱

گفتگوی تصویری با جانباز ارتش «علی اشرف دایی چین»؛
«علی اشرف دایی چین»، می گوید: 19 سال بیشتر نداشتم که وارد ارتش جمهوری اسلامی ایران شدم. آن زمان جنگ تحمیلی شروع شده بود که فرمانده ما دستور داد به سمت غرب کشور(سومار ) برویم. من مسئولیت خدمه موشک را به عهده داشتم به دستور فرمانده تعداد زیادی از بعثی ها را در همان حمله از بین بردیم که بعد از این حمله به هم اسارت عراقی ها درآمدیم.
کد خبر: ۵۵۲۵۹۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۱/۳۰

آزاده حسین‌پور ماه رمضان را یکی از بهترین ماه‌های سال و آخرین جمعۀ آن که روز قدس است را زیباترین روز دانست و گفت: این ماه می‌تواند برای مردم، ماه تزکیۀ نفس و فرصت مناسبی باشد تا ما کارنامۀ اعمال یک سالۀ خود را بررسی کنیم و در تکرار گناهانمان تجدید نظر کنیم. بر خود وظیفه می‌دانیم برای تبری جستن از استکبار و صهیونیسم و حمایت از ملت مظلوم فلسطین در روز قدس علیه اسرائیل و آمریکا شعار سر دهیم.
کد خبر: ۵۵۲۱۱۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۱/۲۴

خاطره‌نگاری جانبازان و آزادگان؛
«آسمان، آبی‌تر» مجموعه کلیپ‌های مصاحبه با والدین شهدا، آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش می‌شود. این قسمت از «آسمان، آبی‌تر» با آزاده و جانباز سرافراز «محمدحسین رضاپور اکبر آبادی» به مصاحبه پرداخته است. این آزاده و جانباز سرافراز چنین روایت می کند: وطن پرستی و دفاع از ناموس مرا به جبهه کشاند. نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت می‌کند.
کد خبر: ۵۵۱۹۸۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۱/۲۱

اندر خاطرات اسارت؛
حفظ جان اسرا و سالم برگشتن آن‌ها به ایران و دامن خانواده‌ها مهمترین دغدغه بزرگتر‌ها بود. تعدادی از نگهبان‌ها واقعاً جلاد و خونخوار بودند و از دقایق و ثانیه‌ها برای شکنجه و آزار دادن بچه‌ها استفاده می‌کردند و در موارد متعدد افراط در خشونت و شکنجه سبب شهادت تعدادی از بچه‌ها شد. از این طرف افراد با تجربه و شاخص به هر تدبیر و ترفندی برای کاستن از حجم خشونت‌ها و شکنجه‌ها متوسل می‌شدند تا بچه‌ها مقداری آسایش داشته باشند. یکی از این تدابیر مشغول کردن نگهبان‌ها به ویژه جلاد‌های بعثی با هنر‌های دستی بود. در ادامه این خاطره منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۵۱۸۵۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۱/۱۹

خاطرات جانباز 25 درصد:
رحمت سلمانی پانزده سال بیشتر نداشت که به اسارت گروهک فرسان (معروف به گوش‌برها) درآمد، سلمانی درخصوص مراسم احیا در شب‌های قدر بیان داشت: در شب‌های قدر به طور ویژه برنامه داشتیم. شب ضربت خوردن امام علی (ع) در خفا مراسم سینه‌زنی و عزاداری برگزار می‌کردیم. در آن مراسم اسرای شیعه و سنی هر دو شرکت می‌کردند، اصلاً در آنجا فرقی بین این دو نبود. نوید شاهد ایلام در ماه مبارک رمضان پای خاطرات خواندنی این آزادۀ سرافراز نشسته است که در ادامه می‌خوانیم.
کد خبر: ۵۵۱۸۴۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۱/۱۹

اندر خاطرات اسارت؛
طلبه «محمد سلطانی» از آزادگان سرافراز استان ایلام در بیان خاطره‌ای از دوران اسارت می‌گوید: هر از گاهی فکری موذیانه به ذهن بعضی از افسر‌ها و مسئولین بعثی اردوگاه برای آزار دادن بچه‌ها خطور می‌کرد. یک روز همه را طبق عادت و روال همیشگی به خط کردند و دستور دادند که از یک طرف اردوگاه خاک‌ها را به سمت دیگر ببریم. به هر دو نفر یک گونی دادند و می‌رفتیم پر از خاک می‌کردیم و یک طرف دیگر خالی می‌کردیم. کاری کاملاً بیهوده که هیچ عمران و آبادانی به‌دنبال نداشت... این خاطره دوران اسارت را در ادامه بخوانید.
کد خبر: ۵۵۱۴۹۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۱/۱۴

«آسمان، آبی‌تر» مجموعه کلیپ‌های مصاحبه با والدین شهدا، آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش می‌شود. این قسمت از «آسمان، آبی‌تر» با آزاده و جانباز سرافراز «حسن منتظری» به مصاحبه پرداخته است. این آزاده و جانباز سرافراز از روز های سخت اسارت و تشنگی اسرا و پذیرایی با سنگ و چاقو روایت می‌کند. نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت می‌کند.
کد خبر: ۵۵۱۴۱۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۱/۱۰

حاج آقا اله مراد فرح‌افزا از روحانیون استان ایلام است، وی در ذکر خاطره‌ای از ماه رمضان در اسارت می‌گوید: اسرای ما ۸ سال تمام قصد غربت کردند و با دست‌های دردمند و دل‌های شکسته شان نغمه «اَللّهُمَّ فُکَّ کُلَّ اَسیرٍ» را مرور می‌کردند.
کد خبر: ۵۵۱۱۳۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۱/۰۵

روایت اسرای مفقود‌الاثر ؛
روحانی گرانقدر «محمد سلطانی» از آزادگان سرافراز استان ایلام در بیان خاطره‌ای از دوران اسارت می‌گوید: شاید به جرأت می‌توان گفت عظیم‌ترین و نفوذناپذیر‌ترین موانع و حصار‌های طول تاریخ جنگ‌های دنیا در بین اردوگاه‌های اسرا در اردوگاه یازده تکریت ایجاد شده بود. اما وقتی که پایِ بهانه و یک سناریوی ساختگی فرار در میان باشد دیگر جای استدلال و اینجور چیز‌ها نیست ... این خاطره دوران اسارت را در ادامه بخوانید.
کد خبر: ۵۵۰۸۶۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۲۴

مردم ولایتمدار شیراز در مراسمی با پیکر آزاده و جانباز ۴۵ درصد «دکتر رضا یوسفیان» وداع و پیکر این ایثارگر معزز را تا منزلگاه ابدی خویش همراهی کردند. مرحوم دکتر رضا یوسفیان در دوران دفاع مقدس مدت ۸ سال به اسارت رژیم بعثی عراق درآمد و پس از بازگشت به وطن، در ادوار مختلف به عنوان نماینده مردم شیراز در مجلس شورای اسلامی خدمت کرد.
کد خبر: ۵۵۰۷۸۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۲۲

به کوشش اداره کل اسناد و انتشارات بنیاد شهید
مسابقه کتابخوانی «سوت آخر» که به کوشش اداره‌کل اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران با محوریت کتاب «سوت آخر» برگزار شده بود، برگزیدگانش را شناخت.
کد خبر: ۵۵۰۶۷۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۲۷

خاطره‌نگاری جانبازان و آزادگان
«آسمان، آبی‌تر» مجموعه کلیپ‌های مصاحبه با والدین شهدا، آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش می‌شود. این قسمت از «آسمان، آبی‌تر» با آزاده و جانباز سرافراز «محمدمهدی خبیری» به مصاحبه پرداخته است. این آزاده و جانباز سرافراز از روز های سخت اسارت در زندان آلواتان حزب کومله روایت می‌کند. نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت می‌کند.
کد خبر: ۵۵۰۵۳۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۲۰

خاطره‌نگاری جانبازان و آزادگان
«آسمان، آبی‌تر» مجموعه کلیپ‌های مصاحبه با والدین شهدا، آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش می‌شود. این قسمت از «آسمان، آبی‌تر» با آزاده و جانباز سرافراز «علی‌اصغر قرقچیان» به مصاحبه پرداخته است. این آزاده و جانباز سرافراز چنین روایت می‌کند: «مدیریت حجت الاسلام سیدعلی اکبر ابوترابی (سید آزادگان) مانع از درگیری اسرا با نیروهای عراقی می‌شد.» نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت می‌کند.
کد خبر: ۵۵۰۴۰۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۱۶

روایت اسرای مفقود الاثر؛
طلبه «محمد سلطانی» از آزادگان سرافراز استان ایلام در بیان خاطره‌ای از دوران اسارت می‌گوید: بعد از مهمان نوازی زبیریان در بصره این بار نوبت به بخور بخور بر سر خوان گسترده یاران سندی بن شاهک یهودی رسیده بود. دور از ادب بود کسی از اهالی صاحب خانه جا بماند و به مهمانان خوشامد نگوید. لنگان لنگان و یکی یکی وارد صف شدیم و این اولین تجربه تونل وحشت یا دیوار مرگی بود که در روزهای آغازین ورود به استخبارات بغداد با تمام وجودمان لمس کردیم. ادامه این خاطره دوران اسارات را بخوانید.
کد خبر: ۵۵۰۱۷۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۱۲

روایت اسرای مفقودالاثر؛
طلبه «محمد سلطانی» از آزادگان سرافراز استان ایلام در بیان خاطره‌ای از دوران اسارت می‌گوید: وقتی در آسایشگاه هفت بودم یک بسیجی معتقد و دلسوز مسئولیت آسایشگاه را به عهده داشت و به هیچ‌وجه حاضر نبود کسی را به بعثی‌ها معرفی کند و هر وقت از او می‌خواستند کسی را به عنوان مخالف لو بدهد، می‌گفت سیدی (قربان) همه ساکتند و کسی خلافی نکرده و هر کی سرش بکارِ خودش هست. آنها پی خلافکار نمی‌گشتند. دنبال عقده‌گشایی و آزاردادن بچه‌ها به هر بهانه‌ای بودند. ادامه این خاطره دوران اسارات را در ادامه بخوانید.
کد خبر: ۵۵۰۱۰۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۱۰

روایت اسرای مفقودالاثر؛
طلبه «محمد سلطانی» از آزادگان استان ایلام در بیان خاطره‌ای از دوران اسارت می‌گوید: شب‌های طولانیِ زمستان فرصت خوبی بود برای عبادت، وقت فراوان بود و ما هم جز کتک‌خوردن‌های گاه و بیگاه مشغولیت دیگه‌ای نداشتیم. پیش خودم گفتم هر چند روز‌ها اذیت می‌شویم، ولی شب‌ها فرصت خوبی است برای عبادت و نوافل و خواندن نماز قضا؛ لذا شروع کردم خواندن نوافل یومیه. تا اینکه یکی از بچه‌های دلسوز به من گفت هر وقت که نگهبان‌ها رد می‌شوند تو را در حالت نماز می‌ببیند، یک وقت فکر می‌کنند تو طلبه هستی و جانت به خطر می‌افته پس حواست را جمع کن. ادامه این خاطره دوران اسارات را در ادامه بخوانید.
کد خبر: ۵۴۹۹۹۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۰۸

روایت اسرای مفقودالاثر؛
ششم اسفند ماه سال ۶۵، سمبل تحمل و استقامت در برابر مشکلات برای ما اسرای در بند دشمن بود. یکی از عجایب زندگی‌ام که همیشه فکر و ذهنم را به خودش مشغول کرده، قدرت تحمل بچه‌هایی بود که در ضعیف‌ترین وضعیت ممکن از لحاظ جسمی قرار داشتند. در آن روز نه پتو و لباسی و غذایی از آسمان حواله شد و نه سربازی از دشمن هلاک شد، اما همه ما به وضوح دست عنایت و پُرمهر الهی را که مانند چتری بر سرمان کشیده شده بود رو می‌دیدیم. در ادامه این خاطره از آزاده ایلامی بخوانید.
کد خبر: ۵۴۹۸۸۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۰۷