نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطرات
خاطرات جانبازان در کتاب تلخ و شیرین/ به قلم «علی اصغر مقسمی»
سال 42، 21 ساله بودم که برای اولین بار به جبهه اعزام شدم و به منطقه موسیان رفتم. به مدت 45 روز در آن منطقه بودم و پس از آن به خانه بازگشتم. اعزام دومم در اردیبهشت ماه 1365 بود که به مدت سه ماه در منطقه شط علی مستقر شدیم...
کد خبر: ۴۱۸۳۴۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۴

شهید چشمانش شیمیایی شده بود و در بیمارستان بستری بودند، ولی به ما چیزی نگفته بودند، می ترسیدند که نا راحت شویم.
کد خبر: ۴۱۸۳۲۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۴

نویسنده سمیرا سادات امامی
کمی قبل از ورودی حرم با توقف اتوبوس‌ها و باز شدن در، دیگر هیچ‌کدام به حال خود نبودیم. تمام تهدیدهای فرمانده را از یاد برديم و فقط می‌خواستیم به حرم برسیم. آنجا بود که بعد از نُه سال، انگار طعم آزادی را می‌چشیديم و می‌توانستيم پرواز کنيم.
کد خبر: ۴۱۸۳۲۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۶

شهید نعمت الله زیاری
نعمت مثل اولاد آنها هر کاری که داشتند، برایشان انجام می داد
کد خبر: ۴۱۸۳۱۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۴

حاج كاظم از آن روزها چنين مي‌گويد: براي اجراي فرمان امام (ره)، من هم مثل ديگران به پادگان وليعصر (عج) رفتم و ثبت‌نام كردم، بعد هم آموزش نظامي‌...
کد خبر: ۴۱۸۲۹۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۳

در سال 62 براي ادامه تحصيل وارد حوزۀ علميه اصفهان شد تا به كسب علوم ديني و معارف اسلامي بپردازد و سرانجام در عمليات كربلاي 4 در جزيره ام الرصاص شربت شهادت را نوشيد.
کد خبر: ۴۱۸۲۹۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۳

به مناسبت سالگرد شهادت سردار شهید «محمدعلی مشهد»، خاطره‌ای از هم‌رزم این شهید گرانقدر برای علاقه‌مندان منتشر می‌شود. این خاطره از کتاب «تشنه دیدار»؛ خاطرات ی از شهید «محمدعلی مشهد» به قلم حسن جلالی و سکینه صرفی، اقتباس شده است.
کد خبر: ۴۱۸۲۸۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۳

شهید قدرت الله زرگریان
جایزه تو رو هم بعد از حفظ کردن بهت می دم
کد خبر: ۴۱۸۲۸۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۳

چنان با آن دو جوان گرم گرفت كه تصور كردم سال ها يكديگر را مي‌شناسند. چند لحظه با آن دو صحبت كرد. وقتي حرف هايش تمام شد، جوان‌ها احساس خجالت و شرمساري كردند. احمد راه امر به معروف را پيدا كرده بود.
کد خبر: ۴۱۸۲۸۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۳

روایتی کوتاه از شهید محسن وزوایی
در عمليات فتح المبين راوي تيپ 27 محمد رسول الله(ص) در قرارگاه تاكتيکي تيپ بودم. در شب دوم عمليات قرار بود شهيد محسن وزوايي فرمانده گردان حبيب بن مظاهر تيپ 27 وارد عمل شود.
کد خبر: ۴۱۸۲۷۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۳

عمليات‌ كربلاي پنج؛ انهدام‌ قوي‌ترين‌ دژ دشمن‌؛ 19 / دی ماه /1365
در عمليات کربلاي 5 امام خميني(ره) گفتند: «حسيني بجنگيد»؛ اين جمله چنان نيرويي به رزمندگان و مجروحان اين عمليات داد که دوباره به صحنه مبارزه برگشتند و حماسه‌اي ماندگار از خود بر جاي گذاشتند.
کد خبر: ۴۱۸۲۷۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۳

تابستان سال 56همه فکر می کردیم می رود کلاس شنا در حالیکه ایشان در گردان غواص لشکر ثارالله (گردان 408) عضو شده بود، وظیفه ی او استفاده از آر پی جی و انهدام تانک بود.
کد خبر: ۴۱۸۲۱۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۲

نویسنده: یار محمد عرب عامری
خداي اونها هم بزرگه! من بايد به خاطر دفاع از اسلام و دينم جبهه برم!
کد خبر: ۴۱۸۱۵۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۲

من خيلي دلم مي خواست يک جوري بشود که همه بچه هاي کوچه با هم دوست باشند و آن سه چهار تا بچه هم ديگر متلک و فحش نخورند اما نمي دانستم که با چه زباني به بچه هاي کوچه مان حالي کنم که اين کارشان درست نيست و مسخره کردن ديگران کار زشتي است. و ضمنا خيلي هم دلم مي خواست.که بچه هاي ديگر هم به مسجد بيايند و کتاب بگيرند و بخوانند و مثل من لذت ببرند و يک چيزي ياد بگيرند.
کد خبر: ۴۱۸۱۵۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۲

حمید گفت امشب شب دامادی من است و به طور جدی گفت من شهید می شوم به طوری که بعد از عبور از موانع به موقعیت کانل 143 شراهانیه رسیدیم ...
کد خبر: ۴۱۸۱۵۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۲

مروری بر زندگی نامه و وصایای سردار شهید زین العابدین علی
جبهه و جنگ چنان وي را عاشق كرده بود كه او حتي راضي نمي شد تركش ها را از بدنش جدا كرده و انگشتان شكسته خود را درمان كند
کد خبر: ۴۱۸۱۴۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۲

نویسنده محمد محقق
این جا پادگانه یا مجلس عروسی!
کد خبر: ۴۱۸۱۱۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۱

شهید سّید عسگری زرگری
«یه خبر خوش! یه خبر دست اول!».
کد خبر: ۴۱۸۱۰۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۲

خاطرات رزمندگان لشکر ثارالله از عملیات کربلای 4؛
چندين سال در عمق خاک دشمن شناسايي کردم، ولي اسير نشدم، آن روز نزديک بود در خاک خودمان اسير شوم.
کد خبر: ۴۱۸۰۸۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۱

دل نوشته های شهید والامقام احمد نظری
امیدوارم موقعی که به سمنان آمدم دختر عزیزم خوب خوب ((بابا)) بگوید
کد خبر: ۴۱۸۰۵۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۱