نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطرات
خاطرات شهدا: شهید "محمد طالبیان" به روایت دوستان و همرزمان
می گفت: پاشید، پاشید، می خواهم جارو کنم و با جارو میزد به پایمان. بلند شدیم و نشستیم. خنده ام گرفت و با خود گفتم که بنده خدا از کجا بداند آقایی را که با جارو دارد بیدار می کند، آقای شهردار است.
کد خبر: ۴۷۲۱۱۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۰۵

خاطرات شهدا: شهید "محمد طالبیان" به روایت دوستان و همرزمان
خانم میزبان برای خوش آمد گویی و پذیرایی به اتاق آمد. حجاب کاملی نداشت. آثار ناراحتی را در چهره حاجی دیدم. بلند شد و رفت وضو گرفت و گوشه اتاق به نماز ایستاد و آن قدر نمازش را ادامه داد تا این که سفره غذا پهن شد.
کد خبر: ۴۷۲۱۱۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۰۳

خاطرات شهدا: شهید "محمد طالبیان" به روایت دوستان و همرزمان
شهید رجایی به محض شنیدن نام وی، به احترام از جا بلند می شود و می نشیند و با خوشحالی می گوید: آقا معلم! بهترین گزینه برای این سمت هستند. ایشان حق معلمی به گردن ما دارند. در زندان آقا معلم صدای اش می کردیم.
کد خبر: ۴۷۲۱۰۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۰۲

خاطرات شهدا: شهید "محمد طالبیان" به روایت دوستان و همرزمان
گفت: اگر کسی در شهرداری منتظر حتی یک امضاء بماند من مدیونش خواهم بود. حالا اینجا هیچی، در آخرت چه جوابی دارم بدهم؟ حاج آقا طالبیان یک مسئول نبود؛ یک فرشته خدمت بود که از جانب خدا برای خدمت به خلق فرستاده شده بود.
کد خبر: ۴۷۲۱۰۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۰۱

همسر سردار شهید "ماشااله قربان پور" می‌گوید: با اولین شرکت در جنگ دل از دنیا و زندگی برید و مکرر می‌گفت: تا زمانی که دین و میهن در معرض خطر است رفاه و آسایش برایم بی‌معناست و تا آخرین نفس از آرمانهایم دفاع خواهم کرد. با این نگرش بود که به یک مرد نظامی تمام عیار تبدیل شد. نوید شاهد اصفهان توجه شما را به خواندن خاطرات ی از این شهید والامقام دعوت می‌کند.
کد خبر: ۴۷۲۱۰۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۳۰

"بهرام مسعودیان" پیشکسوت گردان تخریب لشکر 32 انصار الحسین همدان:
عملیات کربلای پنج نمونه عینی اخلاص و تواضع شهیدانی بود که خالصانه و غریبانه در راه حفظ وطن جان شیرین خود را تقدیم انقلاب کردند.
کد خبر: ۴۷۲۰۹۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۰۲

من به همراه یکی از دوستانم، وارد یکی از پایگاه‌ها شده و با صحنه‌ بسیار عجیبی روبرو شدیم، فرمانده گروهان را دیدم که در کنار جنازه‌ یکی از شهدا نشسته است، وقتی ما را دید ... ادامه این خاطره از همرزم شهید «صفر اسمعیلی» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۷۲۰۸۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۳۰

ناگفته هایی از زندگی شهید اسلامیان:
شهید اسلامیان همواره تلاش می کرد تا بهترین رفتار و منطبق با اسلام ناب محمدی را داشته باشد و در طول شش سال زندگی مشترک کوچکترین برخوردی منافی با این رفتار ندیدم.
کد خبر: ۴۷۲۰۷۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۰۱

برادر شهید بزرگوار "قاسم دست گشاده"در بخشی از خاطرات این شهید می گوید:«همیشه به این فکر می کرد که چطور پدر و مادر را راضی کند که به جبهه های نبرد اعزام شود.» گویی دیدار و حضور در جبهه برایش آرزویی شده بود که بالاخره به آن رسید.
کد خبر: ۴۷۲۰۶۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۳۰

در آن زمان، ابوالفضل هر وقت که به خانه می‌آمد و می‌دید که رادیو روشن است و اخبار با آهنگ پخش می‌کند فورا آن را خاموش می‌کرد و می‌گفت... ادامه این خاطره از خواهر شهید «ابوالفضل خوئینی» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۷۲۰۳۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۲۹

کتاب «آقای کاف میم» دربردارنده خاطرات شفاهی «حسن کمالیان» مستندساز و عکاس دفاع مقدس از سوی انتشارات «راه‌یار» منتشر شد.
کد خبر: ۴۷۲۰۱۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۲۹

گفتگوی اختصاصی با جانباز هرمزگانی دوران دفاع مقدس/قسمت دوم
"محمد مالکی زاده"جانباز سرافراز دوران دفاع مقدس و از نخبگان علمی جامعه ایثارگری در هرمزگان است . نوید شاهد هرمزگان گفتگوی اختصاصی با وی انجام داده است که بخش دوم این گفتگو برای علاقمندان منتشر می شود.
کد خبر: ۴۷۲۰۱۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۳۰

کد خبر: ۴۷۲۰۰۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۲۹

کد خبر: ۴۷۲۰۰۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۲۹

کد خبر: ۴۷۱۹۵۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۲۸

صدای ناله سکینه خانم بلندتر شد. داشت اشهد می‌خواند. رباب دست‌هایش را بالا برد. خدایا خودت می‌دانی این زن چقدر نذر و نیاز کرده! عمر آن چهار تا که به دنیا نبود، این یکی... آنچه می‌خوانید روایت داستانی از تولد شهید «رقیه رضایی‌لایه» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۴۷۱۹۵۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۲۸

کد خبر: ۴۷۱۹۵۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۲۸

پیش از تولد تنها فرزندش «محدثه» از طرف تیپ ۴ سلمان فارسی مسئولیت پاک‌سازی منطقه‌ «نصرت آباد» از وجود اشرار، به او واگذار شد. موقع تولد کودک، مادر به او تلفن می‌زند و می‌گوید: «محمود جان! انتظار بسر آمد. تو پدر شدی. پاشو برای دیدن دخترت بیا» نوید شاهد سیستان شما خوانندگان محترم را به خواندن خاطرات ی از شهید "محمد دولتی مقدم" دعوت می کند.
کد خبر: ۴۷۱۹۲۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۲۸

شهید «نجاتعلی خدابنده» محل دفنش را به دوستش در گلزار شهدا نشان داد و سپس عازم جبهه‌ها شد، چندی نمی‌گذرد که به شهادت می‌رسد و در همان جا به خاک سپرده می‌شود.
کد خبر: ۴۷۱۹۱۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۲۸

می‌گفت: مانع رفتن من نشوید، من راهم را پیدا کردم، من خودم را در جبهه‌ها پیدا کردم. اما باز هم پدرم متقاعد نشد. گفت: استخاره باز کنید... ادامه این خاطره از خواهر شهید «قدرت‌الله زرآبادی‌پور» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۷۱۸۹۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۲۸