مادر شهید «لطفالله امیرشریفی» نقل میکند: «لطفالله روزی به من گفت: موقع خنده، روی صورت دوتاییمون گود میشه؛ برای من به خاطر خاری که توی دوران بچگی به صورتم رفت، اما برای شما خداییه. به او نگاه کردم. گفت: اگه بذاری به جبهه برم با این نشانی، همیشه به یاد شما هستم تا وقتی که شما دعا کنی و من شهید بشم.»
کد خبر: ۵۳۰۲۷۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۰۸
«شدت شلیک گلولهها و مقابله به مثل آنها به حدی بود که گردان ما زمین گیر شد. در همین لحظات به دنبال نیرویی میگشتم، تا تعدادی از بچهها را جمع کرده، برای شکستن خط جلو بروند و معبر را برای عبور سایر بچهها آماده کنند، که چشمم به مجیدآقا افتاد ...» ادامه این خاطره از شهید جانباز «مجید نبیل» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۳۰۲۵۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۰۸
خواهر شهید «محمدعلی تک» میگوید: «خواب دیدم جنازه محمدعلی خانه پدرم است. میخواستند جنازه را ببرند. مردی داخل جمعیت آمد و رو به حاضرین گفت: صبر کنین! امام زمان (عج) باید بیاد و بر جنازه این شهید نماز بخونه.» نوید شاهد سمنان در سالروز شهادت، شما را به مطالعه خاطرات ی از این شهید گرانقدر دعوت میکند.
کد خبر: ۵۳۰۲۲۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۰۷
خاطرات شفاهی والدین؛
پدر شهید محمد شیخ الاسلامی گفت: ۱۳ سال منتظر بودیم تا بازگردد و در نهایت پس از سالها انتظار چند تکه استخوان سهم ما از محمد شد.
کد خبر: ۵۳۰۲۱۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۰۷
رئیس بنیاد مراغه:
رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران مراغه عنوان کرد: ثبت و انتقال فرهنگ ایثار و مقاومت کاری ارزشمند است و خاطرات والدین معظم شهدا سندی برای انتقال پیام شهدا به نسلهای آینده است.
کد خبر: ۵۳۰۱۹۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۰۷
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر گرامی شهیدان والامقام «شیرخانی» می گوید: هر دو پسرم به فاصله کمتر از یکسال به شهادت رسیدند، افتخار می کنم که فرزندانم در این راه رفته اند و می دانستم که فرزندانم در راه وطنشان به شهادت می رسند. فیلم این مصاحبه در ادامه تقدیم حضورتان می شود.
کد خبر: ۵۳۰۱۸۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۰۷
«حاجآقا کی تشریف آوردید که من شما را ندیدم؟ گفتند: پسرم چرا روی چمنهای یخزده خوابیدهای؟ نمیگویی که ممکن است مریض بشوی؟ نمیگویی که ممکن است افراد گروهک بیایند و اسلحهات را ببرند؟ ...» ادامه این خاطره از سید آزادگان، شهید «حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاکبر ابوترابیفرد» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۳۰۱۷۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۰۷
خاطرات شفاهی پدر و مادر و برادر شهید «حمیدرضا صباغی»
پدر شهید صباغی: «بار آخر که میخواست به جبهه برود به من گفت؛ پدر جان من دیگر برنخواهم گشت و این بار آخری است که هم را میبینیم. در قطار با دو تا از رفقایش عکسی یادگاری گرفت و رفت و دیگر بازنگشت.»
کد خبر: ۵۳۰۱۶۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۰۶
خاطرات شفاهی پدر و مادر شهید «غلامحسین شفیعی»؛
پدر شهید شفیعی در خاطره گویی از فرزندش گفت: «اینها دوازده رفیق بودند که به سربازی رفتند. همه سربازی خود را به پایان رساندند ولی غلامحسین مجدد به عنوان بسیجی به جبهه بازگشت. از سختی جبهه و جایی که بود چیزی نمیگفت تا مادرش نگران نشود. میگفت ما باید برویم تا خستگان جنگ پیش خانوادههای خود بیایند.»
کد خبر: ۵۳۰۱۶۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۰۶
خاطرات شفاهی پدر و مادر شهید «حسن خاجی»؛
مادر شهید از اخلاق حسن، شهید گمنامش و چشم انتظاری آنها برای بازگشت فرزندشان گفت: «ما همچنان منتظریم تا بیایید ولی هنوز خبری از او نشده بود. او سیار مومن بود و به کسب علم و دانش اهمیت زیادی میداد و سفارش میکرد که مساجد را خالی نگذارید.»
کد خبر: ۵۳۰۱۶۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۰۶
خاطرات شفاهی پدر و مادر شهید «عباس پور ابراهیمی»؛
مادر شهید «عباس پور ابراهیمی» در خاطره گویی از فرزند شهیدش گفت: «به من از لحظه شهادت عباس گفتند که به پایش تیر خورده و نتوانسته بود به عقب برگردد. پسرخالهاش همراه او بوده ولی عباس او را مجبور کرده که به عقب بیاید و خودش آنجا مانده بود.»
کد خبر: ۵۳۰۱۶۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۰۶
خاطرات شفاهی پدر و برادر شهید «علی اصغر امیری»؛
پدر شهید «علی اصغر امیری» در خاطره گویی از فرزند شهیدش و داوطلب شدن او قبل از رسیدن موعد سربازیاش گفت و اینکه در 14 سالگی راهی جبهه گردید.
کد خبر: ۵۳۰۱۵۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۰۶
«با خنده گفت توی این دوره زمونه کم پیدا میشه عروس و مادرشوهر ۳ سال در یک خانه با هم زندگی کنند. حالا راستشو بگو شما اخلاقت خوبه یا عروست، گفتم: والا من که خودمو میشناسم میدونم اخلاق خوبی ندارم. هر چی هست از خوبی پسر و عروسمه ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات مادر شهید مدافع حرم «ذکریا شیری» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۳۰۱۲۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۰۵
مادر شهید «نبیالله دیلمی» نقل میکند: «همینطور که داشتم داخل باغ رو نگاه میکردم، نبیالله رو دیدم و ازش خواستم از گلهای باغ به من بده. سه شاخه گل داد و گفت ... » نوید شاهد سمنان در سالگرد شهادت، در دو بخش خاطرات ی از این شهید گرانقدر را برای علاقهمندان منتشر میکند که توجه شما را به قسمت نخست این خاطرات جلب میکنیم.
کد خبر: ۵۳۰۱۱۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۰۵
همرزم شهید «نبیالله دیلمی» نقل میکند: «اولین نور بالایی هم خود نویسنده دعای عهد بود؛ شهید نبیالله دیلمی که به خط خوش شهره بود. صفای روحی عجیبی داشت و به همین دلیل دلم نمیآمد نوشتن آن را به فرد دیگری بسپارم.» نوید شاهد سمنان در سالگرد شهادت، در دو بخش خاطرات ی از این شهید گرانقدر را برای علاقهمندان منتشر میکند که توجه شما را به قسمت دوم این خاطرات جلب میکنیم.
کد خبر: ۵۳۰۱۱۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۰۷
روایتی خواندنی از فرزند جانباز «فرصت شلانی»؛
فرزند جانباز «فرصت شلانی» در روایتی خواندنی از مادرش می گوید: دشمن همه جا را نا امن می دانست و دیوانه وار به هر نقطه ی ایران سوغات مرگ می فرستاد. مرام ناجوانمردانه دشمن بزدل، جنگ شهرها بود.
کد خبر: ۵۳۰۰۹۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۱/۰۲
زندگینامه شهید «حسین پورمحسنی»؛
همسنگران شهید «حسین پورمحسنی» میگویند: او اهل نماز شب بود و به گواهي همسنگرانش نماز شبش در جبهه ترك نمي شد. آخر شب برمیخواست و با خدا زمزمه مي كرد.
کد خبر: ۵۳۰۰۹۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۰۴
مادر شهید «احمد میرشاه» در سالروز شهادت فرزندش به بیان خاطرهای از آخرین اعزام شهید معظم پرداخته است که به همین مناسبت منتشر می شود.
کد خبر: ۵۳۰۰۸۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۰۴
شهید «حبیب الله آخوندی»
شهید «حبیب الله آخوندی» در پاسخ مادرش گفت: جنگ در مرحلهای است که جایز نیست جبهه را خالی بگذاریم اگر من نروم دیگری نرود دشمن مملکت ما را اشغال میکند.
کد خبر: ۵۳۰۰۸۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۰۴
روایتی از آزاده سرافراز« شهرام شاهدوست»؛
آزاده سرافراز« شهرام شاهدوست» در روایتی می گوید: کاش قبل از اسارت به شهادت می رسیدم. سال های زیادی از دوران اسارتم می گذرد ولی هنوز از شکنجه های آن زمان رنج می برم. آثار شکنجه های در بدن اسرا سند گویای مقاومت و مردانگی هستند.
کد خبر: ۵۳۰۰۸۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۱/۰۱