حضور در جبهههای حق علیه باطل یک وظیفه است
به گزارش نوید شاهد گلستان، شهید «قربان مظفری هاشم آباد» یکم فروردین ماه ۱۳۳۹، در روستای هاشم آباد از توابع شهرستان گرگان به دنیا آمد. پدرش جعفر (فوت ۱۳۷۰)، کشاورز بود و مادرش رباب (فوت ۱۴۰۲) نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته تجربی درس خواند و دیپلم گرفت. شهید مجرد و به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. بیست و هفتم اردیبهشت ماه ۱۳۶۱، با سمت خمپاره انداز در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای امامزاده عبدالله شهرستان زادگاهش قرار دارد.
قربان مظفری فرزند کربلائی جعفر مظفری و ربابه آزاد محله اول فروردین ماه ۱۳۳۹، در یک خانواده روستایی در قریه هاشم آباد گرگان دیده به جهان گشود. سال ۱۳۴۵ در همان روستای محل تولدش به دبستان راه یافت، دوران تحصیلات ابتدایی را با موفقیت به پایان رساند و جهت ادامه تحصیل به شهر گرگان رفت و در سال ۱۳۵۸ در دبیرستان ایرانشهر موفق به اخذ مدرک دیپلم شد. او بسیار خوش برخورد، مهربان و صبور بود و از لحاظ برخورد با دیگران زبانزد همه بود، در سختیها و مشکلات صبورانه رفتار میکرد و هیچگاه زیر بار حرف زور نمیرفت و تسلیم نمیشد در طی دوران تحصیل در انجمن جوانان که در روستای محل زندگی اش تشکیل شده بود، عضو شد و مشغول فراگیری قرآن، شرح و تفسیر نهج البلاغه گردید.
او همیشه به فکر درس بود، در مجالس رسمی شرکت نمیکرد یک چهارپایه کوچک داشت و دائم روی آن مینشست و درس میخواند. روزهای تعطیل همراه پدر و مادرش برای کار به زمین کشاورزی میرفت. او خیلی زحمت کش بود قبل از رفتن به جبهه، پدرش برای او ماشین خرید تا با آن کار کرده و خیال جبهه را از سرش بیرون کند را از سرش بیرون کند. او از صبح تا شب کار میکرد و غروب به خانه بر میگشت. پدرش به او میگفت: پول هایت را برای ازدواجت پس انداز کن، اما قربان میگفت: من باید به جبهه بروم. او به نماز و روزه بسیار اهمیت میداد، از دعا و قرآن غافل نبود و در مراسم سوگواری ائمه اطهار (ع) مخصوصا سوگواری سرور و سالار شهیدان امام حسین (ع) حضور فعال داشت. در راهپیمائیها و اجتماعات مذهبی قبل و پس از انقلاب اسلامی شرکت میکرد و در جهت رشد و آگاهی مردم کوشا بود. رفتار بسیار خوب و صمیمی قربان الگوی دوستان و آشنایان بود رفتار پسندیده و نیکوی شهید همیشه در یاد و خاطره آشنایان نقش بسته و همگان به خوبی از او یاد میکنند.
شهید در دعای کمیل و نماز جمعه شرکت میکرد. او در بیشتر تظاهرات که بر ضد حکومت فاسد پهلوی تشکیل میشد، شرکت میجست و جوانان را وادار به شرکت در چنین حرکتهای اسلامی و انقلابی مینمود. مادر شهید میگوید: در موقع تظاهرات و راهپیماییها میدیدم که شهید در خانه نیست. وقتی غروب میشد و با لباسهای خونی به خانه بر میگشت از او سؤال میکردم که تیر خوردهای میگفت: نه مادر به مجروحین رسیدگی میکردم. او علاقه زیادی به امام امت، روحانیت و انقلاب اسلامی داشت و معتقد بود که باید با صدام که نوکر آمریکاست مبارزه کنیم. شهید با اینکه از سربازی معاف شده بود، اما همیشه میگفت: من باید بروم، حضور در جبهههای حق علیه باطل یک وظیفه است.
او در سال ۱۳۵۹ به خدمت مقدس سربازی رفت و آموزش نظامی را در تهران دید و پس از اتمام آموزش مستقیما به جبهه نبرد حق علیه باطل رهسپار گردید و مشغول جنگ با کفار بعثی عراق گردید، مدت ۱۶ ماه در خط مقدم جبهه در جبهههای دزفول، حملات فتح المبین و بیت المقدس شرکت داشته و موفقیتهایی هم کسب نمود او خمپاره انداز بود تا اینکه در بیست و هفتم اردیبهشت ماه ۱۳۶۱، در منطقه شلمچه بر اثر اصابت مستقیم تیر به ناحیه سر به درجه رفیع شهادت نایل گردید و با شهادت خویش افتخاری بس جاودان برای خانواده خویش به ارمغان آورد. پیکر پاک قربان مظفری را در گلزار شهدای گرگان، مدفن پاکان و خوبان به خاک سپردند. راهش مستدام باد.
انتهای پیام/