سه‌شنبه, ۰۲ ارديبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۵۲
مادر شهید "امیرحسین اعتمادیان" روایت می‌کند: «امیر در طول خدمتش تنها یک بار به مرخصی آمده بود و زمانی که می خواست به جبهه برود رفت حمام، و آمد و زمانی که وارد خانه شد برای چند لحظه‌ای صورتی نورانی و ملکوتی داشت.» متن کامل این خاطره را در نوید شاهد بخوانید.
صورت نورانی

به گزارش نوید شاهد شهرستان‌های استان‌تهران، شهید «امیرحسین اعتمادیان» یادگار «عسگر»  فروردین سال 1347 در شهرستان تهران چشم به جهان گشود. وی تحصیلات خود را تا اول راهنمایی ادامه داد و پس از آن نیز جهت کمک حال پدر در مغازه تراشکاری مشغول بود. او به مسائل مذهبی خیلی علاقه  داشت، اگر در خانه کسی دیر نماز می‌خواند بسیار ناراحت می‌شد و همیشه می‌نشست و نصیحت می‌کرد و از زمان قیامت یادآوری می‌کرد و پس از آن از طریق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان سرباز وظیفه به خدمت سربازی اعزام و راهی جبهه‌های نبرد حق علیه باطل شد. این شهید گرانقدر در سوم اردیبهشت ماه 1367 در منطقه حلبچه بر اثر اصابت ترکش دشمن بعثی عراق به سر و صورت به درجه‌ی رفیع شهادت نایل آمد.

خاطره ای از مادر شهید:

امیر در طول خدمتش تنها یک بار به مرخصی آمده بود و زمانی که می خواست به جبهه برود رفت حمام، و آمد و زمانی که وارد خانه شد برای چند لحظه‌ای صورتی نورانی و ملکوتی داشت. من از این نورانیت نگران شدم و رو به قبله کردم و گفتم خدایا؛ پسرم را به تو می‌سپارم و پس از اعزام به جبهه بود که خبر شهادتش را آوردند.

خاطره ای از همرزم شهید:

نامه‌ای از خانواده اش دریافت کرده بودم و می‌خواستم این نامه را ببرم و بدهم به امیر و در آنجا هم به امیر گفتم که نوبت مرخصی‌ات رسیده. بیا با هم به مرخصی برویم. الان عراق شیمیایی می زند و هر لحظه امکان شهادت وجود دارد، ایشان برگشت گفت که شما اگر می‌خواهید بروید ولی من اینجا می‌مانم و هر چه قسمت باشد همان می‌شود و اگر هم شهید شوم به آرزویم می‌رسم.

منبع: گنجینه شهدای بهارستان(زندگی‌نامه شهدای شهرستان بهارستان )
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده