نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

نام شهید: ناصر

نام پدر: علی رضا

تاریخ تولد:1346

محل تولد: روستاي فتح

تاریخ شهادت:62/5/3

محل شهادت: حاج عمران

زیارتگاه : روستاي فتح

وصیتنامه

بسم الله الرحمن الرحيم

تاريخ وصيتنامه: 62/3/23 – دشت عباس

مسلمين قيام كنيد خداوند در قرآن كريم فرموده:«خداوند سرنوشت هيچ قومي را تغيير نخواهد داد مگر اينكه آن قوم خودشان بپا خيزند» پس اي محرومين، اي پابرهنه ها،‌اي كساني كه ساليان دراز مهر خاموشي بر لب زده بوديد اكنون موقع آن رسيده كه به پا خيزيد و حق خود را از مستكبرين بگيريد خداوند وعده داده كه مسلمين بر كفار پيروزند به شرط آنكه با ايمان و خلوص نيت بجنگند امروز روز غلبه كوخ نشينان بر كاخ نشينان كرملين و كاخ سفيد است روزي است كه بايد مستضعفين بر مستكبرين غلبه پيدا كنند. اي مستضعفين اگر بدانيد كه چقدر دلم مي خواست تا مي توانستم به شما خدمت كنم و خدمت به شما را كه در توانم بود همين راه را انتخاب كردم كه شايد خون حقير كه لياقت شهادت را در خود نمي بينم به شما تقديم كنم. حال اي مستضعفين بدانيد كه شما از بندگان صالح خداوند هستيد و خداوند هيچ وقت شما را فراموش نمي كند پس قدر خودتان را بدانيد و در دعاهايتان و در نمازهايتان حاجات دنيوي خود را از خداوند طلب نكنيد بلكه از خداوند بخواهيد كه شما را از بندگان صالح خودش قرار دهد و معنويت و راه رسيدن به معبود را از خداوند طلب كنيد.

و اكنون سخني دارم با برادران حزب الله،‌اي برادران شما را به خدا، شما را به خون بناحق ريخته حسين قسم مي دهم كه امام را تنها نگذاريد شما مانند اهل كوفه نباشيد. برادران و خواهران نگذاريد دشمنان اسلام و قرآن خون شهيدان را پايمال كنند نگذاريد بار ديگر شياطين بر اين كشتي طوفان زده غلبه پيدا كنند پاسدار اسلام باشيد پاسدار قرآن و خون شهيدان باشيد كه خدا نيز شما را ياري خواهد كرد.

اي خواهر حزب الله سياهي چادر تو بيش از سرخي خون من پشت دشمن را به لرزه درمي آورد بهوش باش شياطين در كمينند كه بار ديگر شما را به دام بيندازند .

الهي در پي ات بودم ، خدايا عشق ديدارت عقل از كفم ربوده بود به هركجا نظر مي كردم در جستجوي تو بودم، خدايا چه بگويم، چه بنويسم كه قلم از نامت نفسش به شماره افتاده است و بالاخره تو را يافتم تو را با تمام وجود احساس كردم و چه احساس شيريني، چه كسي مي تواند شادي منتظري را در ديدار با عشقش وصف كند،‌چه قلمي است كه بتواند خون را به رشته تحرير درآورد،‌كدامين تمثيل است كه بتواند وصف كند و چه كسي مي تواند فدا شدن در راهت را فنا نام نهد . خدايا اگر جز به ريختن خون من راهت به پيش نمي رود بگذار تا قطره ناچيز خون من در درياي بيكران خون شهيدان ‌حل شود و همچون سيلابي توفنده ظلم و جور را از ريشه بركند، بگذار تا خون من فدايت شود. خدايا خودت افتخار ممزوج شدن خونم را با خون شهدا به من عطا فرما . خدايا اميد رحمت از تو دارم نااميدم مكن . و اي كريما جنود خود را بر كافران و مشركان و منافقان پيروز گردان . الهي رضاً‌ برضائك و تسليماً لامرك الهي قلبي به فدائك .

خدايا مرا از بلاي غرور نجات ده تا حقايق وجودت را درك نمايم. خدايا دوست دارم تنها و گمنام باشم تا در غوغاي كشمكشهاي پوچ مدفون نشوم خدايا دردمندم روحم از شدت درد مي سوزد، قلبم مي خروشد ،‌ احساس مي كنم كه ديگر جاي من در اين دنيا نيست با همه وداع كرده ام، دست از زندگي شسته ام و همچون مولايم حسين(ع) مي خواهم به سوي خدايم بروم. خدايا به سوي تو مي آيم مرا در جوار رحمت خود سكني ده، خدايا هنگامي كه با دشمن روبرو مي شوم حب دنياي فريبنده را از دل من بيرون كن و وسوسه هاي مال دنيا را از ضمير من بشوي.

پدرم گرچه فرزندي مفيد براي شما نبودم و نتوانستم زحمات شما را جبران كنم اما شما براي رضاي خدا مرا ببخشيد و حلالم كنيد زيرا كه زحمات زيادي را متحمل شديد و مرا بزرگ كرديد اكنون خوشحال باش كه اين امانت را به دست صاحبش مي سپاري.

و اما سخني با برادرانم دارم، برادران عزيزم من براي شما برادري خوب و حق شناس نبودم اما اين رفتارهاي نادرست من از روي ناداني بود از شما مي خواهم اگر شما را ناراحت كردم و موجب ناراحتي شما شدم به بزرگواري خودتان مرا ببخشيد و حلال كنيد.

همه شما را به خدا مي سپارم . الهي رضاً برضائك و تسليماً لامرك، الهي قلبي بفدائك

منبع : بنیاد شهید وامور ایثارگران استان کهگیلویه وبویراحمد