خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
صدیقه صوفی مادر شهید "امین الله جانباز" گفت: «امین الله 9 سال بعد از شهادتش گمنام بود و بعد از آن چند تکه استخوانش را برایم آوردند. به من می گویید گریه نکن! ، جز گریه بر داغ فرزندم که غریبانه شهید شد کار دیگری هم مگر دارم.»
کد خبر: ۵۶۴۹۰۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۲۳
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید "امین الله دریا بیگیان" در وصف لحظه شهادت فرزند شهیدش گفت:«مادر برایش بمیرد که اینگونه غریبانه و مظلوم در سرما و زیر برف در سنگرش به شهادت رسید. لحظه ای که من در خانه گرم بودم ، پسرم زیر برف جان داد. خدایا از من این فدایی دل داغ دار زینب(س)را قبول کن»
کد خبر: ۵۶۴۹۰۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۲۳
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
پدر شهید «امین کاظمی» با بیان اینکه ما هرچه داریم از صلوات بر محمد و آل محمد است، گفت: «از آنجا که هم پدرم در خدمت روحانیت بود و هم خودم اینگونه بودم و ما بسیار مقید به لقمه حلال بودیم. اتفاق عجیبی نبود که امین هم در خدمت مسجد و منبر باشد و در تقوا و دیانت فردی شود که لایق شهادت شد.»
کد خبر: ۵۶۴۹۰۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۲۶
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید «براتعلی شیرازی» در خاطرات ی از نحوه اعزامش گفت: «براتعلی روزی آمد گفت مادر من میخواهم به جبهه بروم ولی میدانم بابا نمیگذارد. من میروم و بعد تو رضایتش را به دست آورید سه ماه بود که هرچه نامه میدادیم جوابی نمیآمد تا اینکه خبر شهادتش را برایم آوردند.»
کد خبر: ۵۶۴۹۰۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۲۶
خاطرات شفاهی همسران شهدا؛
همسر شهید «مصطفی نیکچه فراهانی» در خاطرات ی از همسر شهیدش گفت: «مصطفی اخلاق بسیار خوبی داشت. همبازی کودکانش بود و هرگز با آنها به تلخی حرف نمیزد. در خانه بسیار متین و آرام بود.»
کد خبر: ۵۶۴۹۰۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۱۶
قسمت دوم خاطرات شهید «امرالله شهروی»
مادر شهید «امرالله شهروی» نقل میکند: «بهم گفتی: اگه فردای قیامت حضرت فاطمه جلوت رو بگیره چی؟ میگه چرا بچهات رو نگذاشتی بره جبهه؟ مگه خون پسرت رنگینتر از خون پسر من بود؟ اینو که گفتی ساکت شدم. حالا مادرجان! منم یک چیزی ازت میخوام نه نگو، پیش بیبی فاطمه زهرا شفاعت من رو هم بکن.»
کد خبر: ۵۶۴۸۸۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۱۶
قسمت نخست خاطرات شهید «محمدعلی اعرابی»
خواهر شهید «محمدعلی اعرابی» نقل میکند: «هر وقت از جبهه برمیگشت، اگر عملیاتی انجام نداده بود، نمیگذاشت مادر او را ببوسد. میگفت: کار شاقی نکردم. از بیتالمال استفاده کردن و خوردن و خوابیدن که آدم رو خسته نمیکنه.»
کد خبر: ۵۶۴۸۸۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۱۶
خاطرات شفاهی والدین شهدا/
مادر شهیده رسمیه کارزانی میگوید: ما از عشایر کوچرو منطقه «سرنی» صالح آباد بودیم و در سیاه چادر استقرار داشتیم، در بمباران هوایی مناطق مسکونی دخترم شهید شد، دخترم ۹ ساله بود و بسیار برای من و پدرش عزیز بود. بعد از گذشت سالها از شهادتش هنوز صدای قدم زدنش را در خانه احساس میکنم. در ادامه فیلم این مصاحبه تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۶۴۸۸۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۱۶
شهید «محمدمراد گراوند» یکم شهریور ماه 1342 در روستای کلسرخ واقع در بخش طرهان از توابع شهرستان کوهدشت متولد شد. با آغاز جنگ تحمیلی در سال 59 زمانی که تنها 17 سال داشت راهی جبهه شد. وی در عملیاتهای مختلفی شرکت داشت. سرانجام در تاریخ بیست و دوم دی ماه 1365 در منطقه عملیاتی شلمچه در عملیات کربلای ۵ به درجه رفیع شهادت نائل گردید. در ادامه تصاویری از این شهید والامقام را می بینید:
کد خبر: ۵۶۴۸۶۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۱۵
قسمت دوم خاطرات شهید «یوسف پریمی»
همسر شهید «یوسف پریمی» نقل میکند: «بعد از شهادت یوسف، یک روز از مدرسه به دخترم زهرا یک دفتر دادند تا پدر یا مادر، آن را امضا کند. زهرا وقتی به خانه آمد، آنقدر گریه کرد تا خوابش برد. وقتی صبح بلند شدیم، دفتر زهرا با خط یوسف با خودکار قرمز امضا شده بود.»
کد خبر: ۵۶۴۸۳۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۱۵
قسمت نخست خاطرات شهید «یوسف پریمی»
همسر شهید «یوسف پریمی» نقل میکند: «با چنان شور و حالی در مراسم عزاداری شرکت میکرد که نگو. حوض کوچک چشمانش لبریز از اشک میشد و بر سر و سینه زنان سوگواری میکرد. صدای «یاحسین» تنها ترانهای بود که دل یوسف را با خود میبرد.»
کد خبر: ۵۶۴۷۶۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۱۴
دایی شهید «غلامعلی اشتری» نقل میکند: «جلوی آیینه ایستاده بود و خودش را نگاه میکرد. گفتم: «داییجان! خودت رو میبینی؟ گفت: لباس ارتش برام خیلی ارزش داره. وقتی این رو میپوشم، انگار به استقبال شهادت میرم.»
کد خبر: ۵۶۴۷۲۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۱۳
«عبدالرحیم افسر بعثی در ماههای اولیه اسارت بسیار خشونت میکرد و میگفت شما قهرمانپروری کردید و من نمیگذارم هیچکدام از شما سالم به ایران برگردید ...» ادامه این خاطره از سید آزادگان شهید «حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاکبر ابوترابیفرد» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۶۴۶۹۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۱۲
طی مراسمی؛
مسئولان استان قزوین طی مراسمی، از کتاب «سالهای پشتیبانی» رونمایی کردند.
کد خبر: ۵۶۴۶۲۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۱۰
«به محض رسیدن به خط مقدم حدود ۱۰۰ متری تیررس دشمن بودیم. دو شبانهروز در آن محل که بسیار سرد بود، ماندیم و شب سوم به سوی دشمن حرکت کردیم تا ظهر منطقه را فتح کردیم. در حین حرکت در زیر آتش خمپاره و ترکش، گلولهای به من اصابت کرد و بیهوش شدم ...» ادامه این خاطره را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۶۴۵۸۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۰۹
جانباز ۷۰ درصد دفاع مقدس
«سعداله مرادی فرد» جانباز هفتاد درصد دفاع مقدس است که سال ۱۳۶۶ در جبهه قلاویزان مهران به افتخار جانبازی در راه اسلام و انقلاب نایل آمد. او چند سالی است که در دانشگاه علوم پزشکی شبکه بهداشت به مردمان وطنش خدمت میکند. وی میگوید: جمهوری اسلامی ایران که امروز به ثمر نشسته و نماد آزادی و پیشرفت در جهان است را حاصل زحمات امام و ملت انقلابی ایران میدانم. در ادامه فیلم مصاحبه با این جانباز سرافراز تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۶۴۵۷۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۰۹
خاطرهای از همرزم شهید «محمدحسن ولیپوری»
همرزم شهید «محمدحسن ولی پوری» در بیان خاطرات وی می گوید: من به ايشان گفتم رزمنده، نكند از بعثی مي ترسی در جوابم گفت: اگر خدا توفيق داد و عمليات آغاز شد در جنگ و رو به روی بعثیها معلوم میشود كه مادر چه كسي پسر آورده است كه واقعاً همينطور هم بود چون در جبهه مثل شير مي جنگيد و در داخل شهر و محل هم يك مبارز تمام عيار بود.
کد خبر: ۵۶۴۵۴۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۱۲
زندگینامه شهید «سعدی موسیوند»؛
شهید «سعدی موسیوند» در میان همه شهیدان بروجرد، تنها شهیدی است که حاصل پرافتخار دوران زندگی جنگی خود را به صورت سفرنامه نگاشته است.
کد خبر: ۵۶۴۵۴۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۱۱
زندگینامه شهید «ناصر موسیوند»؛
شهید ناصر موسیوند، از شهدای پایگاه مقاومت مسجد امام سجاد(ع) شهرستان بروجرد است که آرزو داشت اگر شهید شد او را شبانه دفن کنند.
کد خبر: ۵۶۴۵۴۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۱۰
خاطراتی از دفتر خاطرات شهيد «اسداله کردی»؛
شهید «اسداله کردی» در خاطرات خود آورده است: تنها كارم شاد كردن دل بچه های محصل بود. به وسيله خريدن چند دفتر و قلم از حقوق ناچيزم كه حتي گاهي به قيمت بی پول ماندن خودم در آن دوره افتاده و غريب تمام می شد.
کد خبر: ۵۶۴۵۴۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۰۹