قبولی در رشته پزشکی بخاطر احتیاج جبهههای جنگ
به گزارش نوید شاهد خراسان جنوبی، شهيد حسین دلخواه فرزند محمد علی، روز شانزدهم تیر ماه سال ۱۳47 در خانوادهاي مذهبی و بی آلایش ساکن شهر مقدس مشهد چشم به جهان گشود. از کودکی صفات و آثار بزرگی در او نمایان بود. تحصیلات ابتدایی را در تایباد و دوره راهنمایی را در فردوس با موفقیت پشت سرگذاشت. در این ایام صبر، آرامش، حجب و حیا و خوش خلقی در او موج می زد. کاروان عمر درگذر بود تا اینکه تابستان سال 1361 فرا رسید و حسین سال اول دبیرستان را با موفقیت سرگذاشته بود. اینک او توانایی آن را یافته بود که در عرصه پیکار با دشمن کافر شرکت کند. لذا در تیر ماه همان سال، پس از طی دوره آموزشی راهی منطقه کردستان می شود و این زمان، نقطه عطفی در زندگی او بود که دستاوردهای گرانبهایی برایش به ارمغان آورد و آنچه را که در خلوت و تنهایی در پی آن بود تا روح بلندپروازش را راضی نگهدارد، در جبهه حق علیه باطل می یابد. آنجا که فضایش معطر به نفس پاکباختگان و بندگان خالص بود.
حافظ سنگر درس و جبهه
در تابستان سال 1361، حسین به مدت 75 روز به همراه سایر همرزمانش به پاکسازی منطقه کردستان از لوث وجود اشرار و ضد انقلاب و نیز حفاظت و حراست از سرزمین میهن اسلامی می پردازد. پس از بازگشت، مجدداً به کلاس درس می رود و در سنگر علم و دانش مصمم و کوشا به تحصیل ادامه می دهد. او در ایام تحصیل با همت و تلاش بسیار درس می خواند و نمرات بالایی کسب می کرد و هر تابستان به محض فراغت از تحصیل به جبهه می شتافت. بالاخره سال دوم دبیرستان خاتمه می یابد و به محض گذراندن امتحان خرداد ماه، به همراه چهل نفر از همرزمان، در تاریخ بیست و یکم خرداد سال 1362 به مدت سه ماه به غرب کشور اعزام و در این مدت در عملیات والفجر 2 و والفجر 3 شرکت می کند و برای دفاع از حریم اسلام و آزادی، مردانه می جنگد و سرانجام در تاریخ سیزدهم شهریور 1362 پیروز و سربلند باز می گردد و با شروع سال تحصیلی، رزم دیگرش را در سنگر کلاس و مدرسه شروع می کند. کلاس سوم دبیرستان را نیز با موفقیت پشت سر گذاشته و برای پیوستن به صفوف کفرستیزان، عاشقانه و بدون اتلاف وقت، در تاریخ چهاردهم خرداد 1363 عازم منطقه جنوب می شود و از آنجا جهت شرکت در عملیات آزادسازی ارتفاعات کله قندی و پاسگاه دوراجیه به منطقه غرب اعزام می گردد و به اتفاق سایر مبارزان، این عملیات را فاتحانه به انجام می رساند. با وجود پایان مأموریت سه ماهه، قبل از شروع عملیات میمک، فرماندهان از او می خواهند که مدتی دیگر در جبهه بماند و عملیات میمک را نیز شرکت نماید. حسین با اینکه سال تحصیلی فرا رسیده بود، به خاطر اسلام جبهه میمک را بر جبهه کلاس برتری می دهد و با شجاعت تمام در عملیات مذکور شرکت می کند و پیروزی و افتخار دیگری نصیب اسلام می شود. بالاخره در تاریخ بیست و چهارم آبان 1363 پس از اتمام عملیات از جبهه بازگشته و بلافاصله حضور فعالش را در کلاس درس از سر می گیرد. دو ماه از سال تحصیلی گذشته بود اما او با جدیت شروع به جبران دروس عقب افتاده نمود و کلیه امتحانات را با نمرات بالا گذراند. پس از اتمام سال چهارم دبیرستان و شرکت در آزمون سراسری و تربیت معلم، روح پر خروش او به میعادگاه عاشقان مخلص برمی گردد و در مرداد ماه سال 1364 راهی منطقه جنگی می شود. پس از قبولی در کنکور، به خاطر اینکه احساس می کرد جبهه به او و امثال ایشان احتیاج دارد، یک سال دیگر را به تعویق انداخت، تا سال بعد در کنکور شرکت کند. او که نیروی کارآمد و با تجربه بود و ضربه ای که از جانب کمبود پزشک به نیروهای رزمنده وارد می شد را از نزدیک لمس کرده بود، لذا پس از بازگشت از جبهه در آبان ماه 1364 تصمیم بسیار جدی به ادامه تحصیل در رشته پزشکی می گیرد.
قبولی در رشته پزشکی بخاطر احتیاج جبهه های جنگ
حسین با اندوخته بیشتری در آزمون سراسری سال 1365 شرکت نمود و نذر کرده بود که در صورت قبولی در رشته پزشکی، به مدت یک سال بطور منقطع یا به هر نحوی که نیاز باشد در خدمت جبهه باشد، لذا پس از شرکت در آزمون به سوی جبهه شتافت و تصمیم گرفت در واحد اطلاعات و عملیات که نیروهای کارآزموده نیاز دارد، نقش مؤثری ایفا نماید. لذا پس از اتمام کنکور بلافاصله عازم منطقه جنوب شد و یک دوره آموزش غواصی را با موفقیت پشت سر نهاد. پس از آن در عملیات حماسه آفرین کربلای 4 و 5 در منطقه جنوب و در حساس ترین محورها شرکت می کند و برگی دیگر بر دفتر دلاوری هایش می نگارد.
در مهر ماه سال 1365 نتایج آزمون سراسری دانشگاه ها اعلام شده و حسین با رتبه عالی در رشته پزشکی دانشگاه تهران قبول می شود. برای ثبت نام در موعد مقرر به تهران عزیمت نموده و پس از آن دوباره به جبهه و به منطقه جنوب بازمی گردد. پس از شرکت در عملیات کربلای 5 در بهمن ماه سال 1365 از واحد نظامی مربوطه ترخیص و در اواخر بهمن ماه برای ادامه تحصیل در رشته پزشکی به تهران می رود. سپس تصمیم گرفت که تعطیلات عید را در جبهه بگذراند. این شهید والامقام در تاریخ بیست و پنجم اسفند سال 1365 برای آخرین بار پا به جبهه گذاشته و حین عملیات کربلای 8 روز هجدهم فروردین ماه سال 1366 در منطقه شلمچه به عنوان معاون گروه غواص خط شکن شرکت می کند و به سمت سنگرهای دشمن پیشروی می کند. سرانجام بر اثر انفجار نارنجک دشمن به شدت مجروح و به فیض عظمای شهادت نایل می گردد. يادش گرامی و راهش پر رهرو.
منبع : اداره اسناد و انتشارات اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران خراسان جنوبی