وصایای شهید "هادی دادرس جوان"
به گزارش نوید شاهد خراسان جنوبی، شهید هادی دادرس جوان ، روز یکم تیر ماه 1341 در شهرستان فردوس متولد و روز دوم آبان ماه 1360 در منطقه عملیاتی بستان به فیض شهادت نایل شد. در سالگرد شهادت این شهید قهرمان ، گوشه هایی از وصایای وی را تقدیم علاقه مندان می کنیم :
وصیت نامه اول شهید هادی دادرس جوان
از خداوند می خواهم شما مادری چون زهرا(ع) و فرزندانتان چون حسین و حسینیان باشد.
من فرزند پدر و مادری هستم که اولین امامشان علی(ع) و آخرین آنها امام زمان است. پدر و مادرم و برادران عزیزم بنده نماینده شما در این سنگرها هستم که سنگر اسلام و قرآن است پدر! من می جنگم برای اسلام و ان شاءالله به لطف خداوند اگر شهید شدم برایم گریه نکنید چون این یک سعادت است و امیداوارم که نصیب همه بشود و به بهترین کام خود که شهادت در راه خدا بود رسیدم و پدر امیداوارم که پدری چون علی (ع) باشید .......
12/7/1360
نام هادی نام خانوادگی:دادرس جوان فرزند: محمدباقر
شماره شناسنامه:111 تاریخ تولد: 1/4/1341
وصيتنامه دوم شهید هادى دادرس جوان
.......... هموطنان انقلابى و متعهد! هميشه قرآن را بخوانيد و با يارى الله و همت امام و كوشش كليه برادران و خواهران و تمامى دشمنان پيروز خواهيد شد. به هوش باشيد كه بيگانگان از فرصت سوءاستفاده نكنند و از شما تقاضا دارم كه اسلام و رهبر عزيز را تنها نگذاريد.
توصیه ای با برادران سپاه پاسداران
......... برادرانم ! هر روز صبح 5 آيه از قرآن را با ترجمه آن بخوانيد و به كار ببنديد. هميشه يك روز هفته را روزه بگيريد و سعى كنيد نمازتان را هميشه در اول وقت و به طور جماعت بخوانيد، زيرا كه ثواب آن بيشتر است.
رابطه و پيوندتان را با ملت عزيز محكمتر كنيد و از مردم جدا نشويد ........
برخوردتان بامردم خوب و مكتبى باشد و با دشمنان و ضد انقلاب و سازشكاران و منافقين به خوبى و سادگى رفتار نكنيد، زيرا كه آنها از شيطان بدترند. مبادا روزى مردم از شما بدى ببينند ......
خداحافظی عاشقانه
مادرم خداحافظ ! آيا مى توانم محبتهاى تو را كه همچون در زير خاكستر نهفته است فراموش كنم. مادر من به جايگاهى مىروم كه همه مىروند به جایى مىروم كه آغاز زندگى جديد است. با تو خداحافظى مىكنم خداحافظ... به تو مىگويم خوشحال باش.
مادر عزيزمى دانى كه چيزى كه به زندگى ارزش مىدهد چيست؟ ايمان و عقيده به (خداى ) بىنياز «انا لله و انا اليه راجعون » ما به سوى او باز مىگرديم، همچنان كه آمديم. هيچگاه اميد را از دست نده و مايوس و نا اميد نباش. چون ياس مرگ آور است. من مدتى از تو دورم و به راهى جاويد مسافرت مىكنم. مادر عزيز نمى دانم كه با چه پيامى محبتهاى تو را به روى كاغذ بياورم. با تو وداع مىكنم و از تو مى خواهم كه فرزندانم را با محبت به مسير اسلام راهنمایى كنى و هرچهار تن را لباس رزم بپوشى و به جبهه بفرستى. مى خواهم كه اگر به شرف شهادت نایل شدم، به خاطر رضاى خداوند، به خاطر دين پاك اسلام، براى من گريه نكنى. دلهايتان براى من نسوزد و فقط دلتان براى اسلام بسوزد كه فرياد: هل من ناصر امام حسين بلند است.
از خداوند مى خواهم شما مادرى چون زهرا (س) و فرزندانتان چون حسن و حسين باشند.
من فرزند پدر و مادرى هستم كه اولين امامشان على (ع) و آخرين آنها امام زمان است ............
منبع : اداره اسناد و انتشارات اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران خراسان جنوبی