طاقت ماندن نداشت
به گزارش نوید شاهد خراسان جنوبی، شهيد محمد زارع مصعبی، روز یکم خرداد 1345 در خانواده ای كشاورز و معتقد به اسلام، ساکن روستای معصبی، از توابع شهرستان سرایان دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در آغوش پر مهر و محبت خانواده اش گذراند. سپس راهی مدرسه شد و تا كلاس چهارم ابتدايي درس خواند، ولی به دلیل پاره ای از مشکلات از تحصیل بازماند و کار كشاورزي را پیشه خود نمود. سپس در معیت برادر بزرگترش، روی تراكتور کار می کرد.
اعتقادات و خلقیات
محمد در خانواده اي مذهبي و انقلابي بزرگ شده بود. از سن ده سالگي به مسائل ديني علاقه مند شد و در کنار خانواده اش هميشه در جلسات ديني شركت مي كرد. او هميشه در زندگي احترام خاصي به تمام مردم مي گذاشت و اخلاق پسنديده وی زبانزد دوستان و آشنايان بود.
روحیه انقلابی
قبل از انقلاب، در تظاهرات و راهپیماییها عليه طاغوت شركت فعالانه اي داشت. وقتي راهپيمايي شروع می شد، با عده اي از مردم روستا به فردوس مي رفتند و همنوا با مردم مسلمان وانقلابي اين شهر ، فرياد مرگ بر شاه سرمی دادند.
شهيد بنا به فرمان امام عزيزمان براي شركت در جنگ با كفار بعثي، در ستاد بسيج مصعبي ثبت نام نمود. بنا برعلاقه وافري كه برای خدمت به نظام مقدس اسلامي داشت، به ستاد بسيج و سپاه پيوست و در پادگان بيرجند مشغول آموزش نظامی شد. بعد از گذراندن يك ماه دوره آموزشی، چند روزی را در روستای محل زندگیش سپری نموده و سپس به جبهه اهواز اعزام شد.
جبهه و شهادت
او سه ماه در اهواز خدمت كرد و سپس به جبهه جنوب در دارخوين اعزام و سه ماه دیگر را نیز در آنجا مشغول شد. پس از آن به كردستان رفت و سه ماه هم در آنجا با دشمنان مبارزه کرد. مرتبه بعدی به جبهه خرمشهر اعزام شد. این شهید بزرگوار پس از هر مرحله اعزام مدت کوتاهی در روستا به سر می برد و طاقت ماندن نداشت. در ادامه اعزامها، به جبهه شوش دانیال و سرپل ذهاب نیز عزیمت نموده و براي سپری نمودن دوران مقدس سربازی، مدت سه ماه در سرخس آموزش دید. وی داوطلبانه برای چندمین بار به جبهه غرب اعزام شد. قبل از رفتن به جبهه، خداحافظي كرد و رفت و سرانجام پس از رشادت های بسیار، روز یازدهم تیرماه 1365 در منطقه مهران، به فیض شهادت نایل شد. روحش شاد و یادش گرامی.
منبع : اداره اسناد و انتشارات اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران خراسان جنوبی