طلب بخشش از خداوند
به گزارش نوید شاهد خراسان جنوبی، شهید حسن خطیبی، روز یکم مرداد ماه 1344 در منطقه عشق آباد شهرستان طبس متولد و روز پنجم اسفند ماه 1362 در منطقه عملیاتی جزیره مجنون به فیض شهادت نایل شد. در این نوشتار گوشه هایی از وصیت نامه این شهید دلاور عرصه های ایثارگری تقدیم حضور علاقه مندان می شود:
وصیت نامه شهید حسن خطیبی
بسم الله الرحمن الرحيم
وصيتنامه اينجانب حسن خطيبي فرزندمحمود بنده حقيرخداونديكتاي بي همتا
........... باسپاس و ستايش بي پايان پروردگاري را كه به من بنده گنهكارش منت نهاد و دگر بار توفيق جهاد در راهش را نصيبم فرمود ....... اينك به خواست خداوند يكتا و با نظر خاصه امام عصرعجل وحضرت علي بن موسي الرضا(ع) از دردهاي وارده بر پيكرم، شفا يافته و دردهايم تسكين يافته است. برحسب احساس وظيفه اي كه مي نمايم، در راه رضاي خداوند متعال واولياءگراميش و براي وفاي به عهدي كه با امام هشتم(ع)بسته ام و براي خودسازي كامل خود و آزاد گشتن از تمامي اميال نفسي و به اميد ديدار مولايم حسين(ع) و لقاي پروردگارم و در جهت پاسخ به نداي هل من ناصرينصرني حسين زمان امام بزرگوارمان خميني كبير، لازم و واجب مي دانم برخودم كه دگر بار عازم جبهه حق عليه باطل گردم، به آن اميد كه مورد قبول پروردگار رحمان و رحيم واقع شوم.
طلب بخشش از خداوند
و اما قبل از هر چيز در اين دل شب از خدايم مي خواهم؛
خداوندا مرا ببخش. اگر غيبت كردم و از ديگران بدي گفتم و خودم را نيك جلوه دادم.
از اينكه به والدينم احترام نگذاشتم.
از اينكه براي برتري خودم، ديگران را خوار و سبك كردم.
از اينكه تعهدهايي را كه با خداي خويش بستم، شكستم.
ازاينكه همواره از ديگران عيبجويي كردم وعيوب خود را فراموش نمودم.
ازاينكه سخناني گفتم و بدان عمل نكردم.
ازاينكه آگاهي هايم را دراختيار ديگران قرار نداده باشم.
ازاينكه ديگران را مسخره و تحقيركرده تا اشتباهات خودم پوشانده شود.
ازاينكه دراسرارخصوصي مردم تجسس كرده باشم.
ازاينكه قول داده وخلاف عمل كرده باشم.
ازاينكه براي پياده كردن قوانين نماز در جامعه سستي كرده باشم.
ازاينكه طبيعت و هرآنچه درآن است، سبب رشد و پندگيري نشده باشد.
از اينكه شب خوابيدم بدون اينكه براي رفع مشكلات مسلمين كوششي انجام دهم.
ازاينكه كارهايم را براي رياست طلبي و شهرت طلبي انجام داده باشم.
ازاينكه دركارها، تنها خود را محور قرار داده باشم نه خدارا.
ازاينكه سنجيده، حساب شده و با فكرسخن نگفته باشم.
ازاينكه به ديگران گمانهاي بي مورد و نفاق افكن برده باشم.
ازاينكه حاضرنشده باشم به خاطر آسايش ديگران، خود را به سختي اندازم.
ازاينكه حلال وحرام دين تو را رعايت نكرده باشم.
ازاينكه چشمانم را از نگاه هاي فسادانگيز نپوشانده باشم.
ازاينكه نسبت به دوستان واقوام، حق را ناحق كرده باشم. وخلاصه پروردگارا هرگناه وخطايي كه از اول عمرتاكنون از من سرزده به كرم وفضل خودت مرا ببخش و برمن مگيرچه گناهي، كه در ياد دارم و چه آني كه فراموش نمودم.آمين.
سخنی چند با همگان
و اما اينك كه عازم پيكار با بعثيهاي مزدور مي باشم، لازم مي دانم چند كلمه اي هم با شما امت اسلام سخن بگويم ........ هرچه بيشترخود را بسازيد و ياد قيامت نمائيد. توشه سفرببنديد، قبل ازآنكه دستتان ازهمه جا بسته شود. يادتان نرود به حال من گريه نكنيد، چرا كه اگرتوفيق شهادت نصيبم شد، خود شما سزاوارتريد كه به حال خودگريه كنيد، چون من كه از اين دنيا بريده ام و هيچ ناراحت نيستم و يك ذره رضاي خدا را با تمام دنيا حاضرنيستم بدل نمايم.
........ اگراهلبيت واولياء خدا از شما راضي بودند، عبادات ديگر هرچقدركم باشد،پذيرفته مي شود. ولي اگر از ولايت بدور بوديد، واي به حالتان و واي به حالمان ...... پس هرگونه سختي را كه برشما وارد مي شود، با كمال صبر واستقامت آن را دفع نمائيد، زيرا سختي ها جز براي پاك نمودن گناهان وامتحان ما نمي باشد. پس لحظه اي درنگ ننمائيد كه ضرر از هرجا جلوش گرفته شود، منفعت است. دنيا و آنچه درآن است فاني مي باشد. پس چه سود داردكه انسان به آنچه برفنا مي شود، دل ببندد وحرص بزند. هرچه بيشتر به معنويات توجه كنيد و راضي باشيد به رضاي خداوند ...... زياد مزاحم شدم. اميدوارم مرا عفو نمائيد ........
خداحافظ اي امام خداحافظ اي امت اسلام وخداحافظ اي پدر و مادر مهربان وگرامي. وعده ما جلو درب بهشت ان شاالله. به اميد پيروزي اسلام بركفرجهاني
فرزند شما و بنده حقيرحسن خطيبي
26/11/1362
منبع : اداره اسناد و انتشارات اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران خراسان جنوبی