روایتی از خونینترین روز تاریخ انقلاب بیرجند
به گزارش نوید شاهد خراسان جنوبی، صدای انقلاب و اعتراض مردم به رژیم پهلوی از قم، تهران، مشهد و یزد و شیراز فراتر رفته و گوشه گوشه ایران فریاد انقلاب بلند شده بود، مردم جنوبیخراسان از بیرجند و قائن و فردوس نیز از مدتها قبل ندای امام را شنیده بودند و به آن لبیک گفتند.
در فعالیتهای انقلابی مردم این دیار آتش زدن طاق نصرتی که برای سفر شاه به بیرجند ساخته شده بود توسط محمد حسن موهبتی در خرداد ۵۷، سخنرانیهای متعدد مبارزان در مسجد آیت الله آیتی؛ تظاهرات مردم بیرجند از هنرستان کوروش سابق به سمت حسینیه صاحب الزمانی در اول آبان ۵۷، تظاهرات مردم در روز عید غدیر خم در ۲۸آبان و ... ثبت شده است و ۷ بهمن ۵۷ نیز روزی دیگر برای مبارزه و اعتراض بود. بیرجندیها راهپیمایی خود را از حسینیه پایین شهر به سمت خیابان فرح( طالقانی فعلی) حرکت خود را آغاز کردند، این در حالی بود که نیروهای نظامی در مقابل مردم مسلح و آماده تیراندازی بودند.
علما جلودار بودند
جلودار مردم علماء بودند، آیت الله نابغ آیتی، آیت الله ربانی، حجت الاسلام شهاب و حاج آقای عبدالهی در صف اول بود و شعارهای تند مردم هر لحظه شدیدتر می شد. استقبال مردم به حدی بود که ابتدای جمعیت در میدان ۶ بهمن( میدان امام فعلی) و انتهای جمعیت در خیابان فرح(طالقانی فعلی) بود.
در این بین یک روحانی شجاع، بی باک و جسور به نام حجت الاسلام واحدی با صلابت تمام به میان جمعیت رفت و گفت بگو مرگ بر شاه و جمعیتش با صدای بلند همراهش کردند، گویی بیرجند به لرزه درآمده بود.
یکی از تظاهر کنندگان آن روز علی سندروس نام داشت که تنها ۱۴ بهار از عمرش گذشته بود و به همراه برادرش آمده بود. او و دیگر مردم در رو به روی ژاندارمری پای خود را به زمین می کوبیدند و شعار می دادند.
ناگهان نیروی مستقر در ژاندارمری واقع در خیابان شهدای فعلی به سمت مردم تیراندازی کردند و یک تیر نیز به علی اصابت کرد و خونش به زمین ریخته شد، مردم علی را به بیمارستان رساندند اما قبل از رسیدن به بیمارستان ، او شهید شده بود.
خون دو جوان مظلوم به زمین ریخته شد
به فاصله چند دقیقه پس از ساختمان بالای ژاندارمری جوان ۱۷ ساله ای به نام محمد سورگی که او هم جزء تظاهر کنندگان بود به همراه برادرش و جمعی از مردم در خرابه ای کنار میدان حکیم نزاری پناه گرفته بود که توسط مأموران ژاندارمری دستگیر شد و مورد اصابت ضربات شدید سر نیزه و قنداق تفنگ قرار گرفت.
محمود در همین حال ناجوانمردانه با شلیک گلوله کلت به شهادت رسید و خون دیگری به ناحق در خیابان های بیرجند ریخته شد. نیروهای رژیم برای متفرق کردن مردمی که فاصله میدان حکیم نزاری تا میدان ۶ بهمن(میدان امام فعلی) بودند اقدام به پرتاب گاز اشک آور کرد.
با ریختن هر خونی، جنشی شکل می گیرد و هزار قلب به خروش می آید. خون شهدای ۷ بهمن شهیدان سورگی و سندروس ۷ بهمن را تبدیل به خون بارترین روز تاریخ انقلاب بیرجند کرد و نامشان در کنار دیگر شهدای انقلاب بیرجند چون شهید خاکشور، محمد علی راستگو مقدم، محمود میری و پرویز حسینی قرار گرفت.
منبع : برگرفته از کتاب روایت حضور