دلنوشته/شهید جواد وفایی مقدم
به گزارش نوید شاهد خراسان جنوبی، دلنوشتهای در رثای شهید والامقام جواد وفایی مقدم را به شرح ذیل منتشر و تقدیم علاقه مندان میگردد:
دفاع مقدس که به پایان رسید سفره گسترده شهادت را جمع کردند و به آسان بردند، یک دفعه چشم می گرداندی و میدیدی چه دستهایی که دراز و خالی مانده است و چه دلهایی پر از حسرت است. حسرت ماندن و جاماندن. حسرتی که گویا دل فرشتهها را به درد میآورد. دستها به نیاز آن نازنین بلند شد. خدایا شهادت را از تقدیر ما پاک مکن ما را همچنان به شهادت بنواز و چنین بود که گویا سروشی در جان، زمین و زمان جاری شد. فرمان «ارجعی» سرخ برای نفسهای مطمئنه صادر گشت و زمین و زمان در فهم این حقیقت بالغ شدند که:
اگر آه تو از جنس نیاز است در باغ شهادت باز باز است.
باز دلها تازه شد، تازه تازه، باز خیلی از دستهها گرمای دست دوست و خیلی از دلها گرمای مهر دوست را درک کردند.
فصلی گذشت از آن عاشورای سرخ و آن خواهش دوباره و
این بار سفرهای کوچک در آبهای نیلگون خزر
پهن شد تا دستهای پر وضو که طعم خوش جهاد میدادند به سفره دراز شود و دراز شد و
شهید وفایی مقدم راهی آسمان شد و صدایی آسمانی باز خواند:
اگر آه تو از جنس نیاز
است در باغ شهادت باز باز است
هشت سال دفاع مقدس تمام شد ولی نبرد همچنان ادامه دارد و حیات که این غفلتی که مرا فرا گرفته است ظلمات قیامت است. ما چه بخواهیم چه نخواهیم راهمان از کربلا میگذرد. اگر باب جهاد اصغر بسته شده باب جهاد اکبر که مبارزه با نفس است باز است. برادر و خواهر گرامی که در سال 1374 یکی دیگر از بهترین فرزندان این آب و خاک عِند ربهم یرزقون شد و من و تو هنوز در این قفس خاکی گرفتار ماندهایم و خدا نکند که با دوری از شهیدان به ذلت رهسپار گور گردیم. پس بیائید میثاقی نو ببندیم که قیام حسین (ع) گونه آنان را زینب (س) وار دنبال کنیم.
منبع: اداره اسناد و انتشارات اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران خراسان جنوبی