خلاصه زندگینامه شهید سید ابوطالب حسینی / اخلاص و متانت مثال زدنی
اخلاص و متانت شهید در کلام پدر
پدر مرحومش از سید ابوطالب خیلی می گفت. همیشه از متانت، وقار، اخلاص و تواضع او تعریف می کرد. شهید سید ابوطالب حسینی تا سال دوم دبیرستان تحصیل کرد ولی عشق و شور جبهه، همه سراسر وجودش را در برگرفته بود. همیشه آرزوی شهادت می کرد و خود را سبکبال می دید.
بالاخره به عنوان نیروی رزمی عازم جبهه های نبرد حق علیه باطل شد. سال 1362 از راه رسید. 22 فروردین همان سال، 16 سال او تمام می شد. باید برایش جشن تولد گرفت. اما.....
عملیات والفجر یک و پرواز به آسمان
عملیات والفجر یک آغاز شده بود. سید ابوطالب در منطقه فکه، اسلحه در دست، جلوتر از همه، با هجوم به دشمن بعثی، صف پیوسته ایشان را می شکست و دلاورانه جلو می رفت. روز21فروردین ماه سال1362 بود که سرانجام درمیان کوهی از آتش قرار گرفت و درون آتش گم شد. گویا تقدیر اینچنین بود که برای جشن تولدش، آتش عظیم دشمن را خاموش کند. او با جسم کوچکش در درون آتش محو شد و دیدگان منتظر والدینش را برای همیشه چشم به راه خویش گذاشت. جسم و روحش هردو با هم پرواز کرد و دیگر اثری از او بدست نیامد. روحش شاد و یادش گرامی.
منبع : اداره اسناد و انتشارات اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران خراسان جنوبی