راضی به رضای حق؛ مروری بر زندگی نامه شهید محمد رضا حبیب اللهی
قرآن آموز مکتبخانه ای
محمدرضا قرآن را در کودکی در مکتب خانه آموخت. تا سال پنجم
دبستان را در روستای زادگاهش گذراند. با آنکه علاقه زیادی به درس خواندن داشت اما
به علت عدم تمکن مالی و پاره ای از مشکلات، مجبور به ترک تحصیل شد. تا زمان پیروزی
انقلاب، مشغول کار در مغازه ای در تهران بود.
دوران سربازی و فعالیتهای انقلابی
دوران خدمت سربازی اش را در زمان طاغوت سپری کرد و بعد از آن، با دختر عمویش ازدواج نمود. در این زمان در سپاه پاسداران مشغول فعالیت بود. او به اسلام و میهن اسلامی علاقه بسیار زیادی داشت. در طول 6 سال که در سپاه حضور داشت، شبانه روزی فعالیت می کرد. به منظور تبلیغات به روستاها می رفت و در دستگیری و جمع آوری نیروهای ضد انقلاب سهم به سزایی داشت. ایشان بارها به جبهه های نبرد و مناطق جنگی رفت و با آنکه تک فرزند و برای خانواده اش عزیز و گرامی بود، بهر صورت رضایت ایشان را جلب می کرد و به جبهه می رفت.
رسیدن به آرزوی دیرینه
وی سالهای عمرش را در راه خدمت به ایران اسلامی گذراند. علاقه و عشق راستین به امام و انقلاب داشت. در راه اسلام از جان و مالش مایه می گذاشت و آرزویش شهادت در راه خدا بود. وی 5 مرتبه در میادین نبرد و از جمله در عملیاتهای خیبر، کربلای 4 و والفجر8 حضور داشت. در تاریخ پنجم مرداد 1364 به منطقه جنگی جنوب اعزام شد و به عنوان پاسدار رسمی در لشگر 5 نصر حضور پیدا کرد. سرانجام روز بیست و دوم بهمن 1364 در محل اروندرود، حین عملیات پیروزمندانه والفجر 8 به علت اصابت ترکش خمپاره به سر و پا و دست به مقام رفیع شهادت نایل گردید. روحش شاد و یادش گرامی.
منبع : اداره اسناد و انتشارات اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران خراسان جنوبی