لالایی با صدای اذان
صدای اذان، ندای عروج
حسن همجواري منزل پدری اش از همان اوايل طفوليت با مسجد و شنیدن صداي الله اكبر و لا اله الا الله به طور مداوم از مأذنه آن در هر صبح و شام، گویا ذكر لالايي خواب و بيداري آن طفل شده و زمينه اي برای رشد و تربیت دینی وی گرديد، كه بعدها در ایام بزرگسالي، به هر چه غير از خدا بود، پشت نمود .
زندگی و شهادت
شهید عزیزالله معقول ، از سن شش سالگي براي فرا گرفتن علم و دانش، پا به مدرسه نهاد و تا سوم ابتدايي ادامه تحصيل داد . بعد از آن ترك تحصيل كرد و در كنار پدر مشغول دامداري و كشاورزي شد. چند سال بعد جهت كار و تأمين مايحتاج زندگي خود و پدر و مادر، عازم تهران شد، ولي گويا شرايط حاكم بر فضاي آن زمان تهران ، عزيزالله را خشنود نكرده و به وطن بازگشت و شغل شباني را در كوه ها و بيابان هاي اطراف ادامه داد.
حسن خلق، سادگي ، صفا و صميميت او باعث شده بود كه همه به او علاقه ي شديدي پيدا کنند . چند سالي نيز كار شباني را با حق الزحمه ي خيلي كم ادامه داد تا اين كه زمان سربازي او فرا رسيد . عزيزالله به مدت 11 ماه در منطقه ي نوسود از لشكر پياده ي شيراز خدمت و سرانجام در تاريخ ششم مهرماه 1362 در همان منطقه به فیض شهادت نایل گردید. پيكر پاك اين عزيز فداكار و سرباز رشيد اسلام ، پس از چند روز به وطن برگشت و بر روي دستان امت حزب الله و ولايتمدار شهرستان تشييع و در گلزار شهداي عشق آباد به خاك سپرده شد. روحش شاد و یادش گرامی.
منبع : اداره اسناد و انتشارات اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران خراسان جنوبی