به شعر علاقه داشت اما در انجام وظیفه قاطع و مسئولیت پذیر بود
دوران خدمت و مبارزات
شهید علیرضا شریفی، قبل از اخذ دیپلم و بعد از
آن، یعنی در سال 1360 از طریق بسیج دانش آموزی به میادین نبرد اعزام شد و در منطقه
جنوب و خرمشهر به مدت 4 ماه با بعثیون کافر به مبارزه پرداخت. دوران مقدس سربازی
را به استخدام ارتش درآمد و مدت 45 روز از خدمت زیر پرچم را در جبهه خرمشهر
گذراند. در همین ایام بود که در آموزشکده افسری قبول و برای رفتن به تهران، با
یگان مربوطه تسویه حساب و به همراه یکی دیگر از دوستان همشهری اش به پادگان آموزشی
تهران اعزام گردید.
پس از یکسال آموزش در یگان ژاندارمری، در تاریخ پانزده شهریور1362 موفق به اخذ سردوشی و درجه ستوان سومی گردید. در ادامه ، به منطقه شرقی و محروم کشور در خراسان جنوبی اعزام و به پاسگاه گزیک منتقل شد. هنوز یکسال از خدمتش نگذشته بود که به علت قاطعیت در انجام وظیفه ، مسئولیت گروهان بندان در استان سیستان و بلوچستان را به وی واگذار نمودند.
او در این مدت به اتفاق همراهانش، بستر ناامنی را برای اشرار و قاچاقچیان مرز شرقی کشور بوجود آورده بود. شهید عزیز در همین ایام، بنابه سنت حسنه رسول گرامی اسلام(ص) ازدواج نمود که حاصل این پیوند مقدس یک فرزند پسر بود. پس از سه سال خدمت خالصانه در مناطق مرزی شرق کشور، عازم کردستان شد و مسئولیت فرماندهی گروهان زکی خانی سقز را به وی سپردند.
حالات روحی و اخلاقی
شهید علیرضا شریفی، طبع شعری داشت و بسیار علاقه
مند به شعر و شاعری بود، به طوری که اگر قطعه شعر یا کتابی در این خصوص مطالعه می
کرد، چنان غرق در محتوای آن می شد که چهره اش برافروخته می گردید. گاهی شعرها را
با خود زمزمه می کرد و دفترچه ای داشت که بعضی از اشعار را درون آن یادداشت می کرد.
وی چه در دوران تحصیل، چه در زمان حضور در جبهه و چه در ایام خدمت
کاری، برای انجام وظیفه خویش از هیچ کوششی فروگذار نکرد و کارها و وظایف خویش را
قاطعانه و با جدیت هرچه تمامتر انجام می داد.
بنابه اذعان اطرافیان؛ اعتقاد و ایمان او به وحدانیت حضرت باریتعالی و عقیده قلبی به خدمت کردن در نظام اسلامی و آیین اسلام از صفات بارزی بود که شهید در طول دوران زندگیش به آن پایبند و مصمم بود. او همیشه برای غلبه بر شرّ از اراده و قدرت ایمانی خویش استفاده می کرد و عاشقانه برای خدمت به اسلام وانقلاب و کمک به محرومین جامعه قدم برمی داشت. به طور آشکارا تنفر و انزجار خویش را از ظلم و ظالمان و طاغوتیان اعلام می کرد.
شهادت و عروج
علیرضا حدود 90 ماه در منطقه سقز کردستان به انجام وظیفه و خدمت خالصانه خویش به نظام مقدس جمهوری اسلامی مشغول بود که قطعنامه 598 در تاریخ بیست و هفتم تیرماه سال 1367 از طرف ایران پذیرفته شد. با توجه به اینکه در طول مدت حضورش در کردستان از همسر و فرزند خویش دور بود، تصمیم به تهیه و اجاره مسکن در سقز گرفته و خانواده خویش را درآن ساکن نمود.
هنوز 45 روز از این قضیه نگذشته بود که خبر شورش عده ای از اشرار و منافقین در منطقه، موجب نا آرامی و حضور شهید و همراهانش در منطقه شد. روز 26 شهریور1367 با دشمن درگیر و پس از تعقیب و گریزهای پی در پی ، سرانجام روز 27 شهریور 1367 پر پرواز به سمت دوست گشوده و با پیکری خونین، غسل شهادت نموده و به ملکوت اعلی پیوست. روحش شاد و راهش پر رهرو.
منبع : اداره اسناد و انتشارات اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران خراسان جنوبی