کربلای ایران تداوم کربلای حسین (ع) است
شهید احمد حیدری پنجم خرداد 1344 در طبس متولد و شهادتش هشتم مرداد1362 در منطقه مهران اتفاق افتاد. این شهید عزیز در فرازی از وصیت نامه اش برای تداوم کربلای امام حسین(ع) چنین گفته است :
پروردگارا ما را
پيرو و دنباله رو رزمندگان و ايثارگراني قرار بده كه دركربلا به ياري امام حسين
شتافتند. پروردگارا ما مي شنيديم كه ايثارگراني بوده اند در ركاب پيامبر و در كنار
علي(ع) و در كربلاي حسين(ع) دست ازجان شستند و از هستي دل كندند و از زن و فرزند گذشتند
و بودن را در نبودن جستجو كردند و بقا را در فنا و ماندن را در رفتن و جاودانگي را
در شهادت ديدند. در روايتها بود كه اصحاب امام حسين(ع) شب عاشورا خوشحال بودند و
از شوق در پوست نمي گنجيدند و در عاشورا براي شهادت مسابقه ميدادند و براي رفتن به
خط مقدم از يكديگر سبقت مي گرفتند و آرزويشان شهادت در ركاب امام حسين(ع) بود
كه همان راه خدا بود. مي گفتند درصدر اسلام گاهي سربازي تشنه مي شد آب را به سرباز
مجروح تشنه تري نثار مي كرد..... ما مي گفتيم: آيا مي شود و آيا شده است؟
اما صدر اسلام دوباره تجديد شد. كربلا تكرارگشت. ياران حسين(ع) باز در كربلا حماسه آفريدند و ايثار را نشان دادند و جان باختن بر سر ايمان و رها كردن تن و جان را و فداكردن همه چيز را به نمايش گذاشتند. حنظله ها باز از حجله به سنگر رفتند و قاسم ها خود را به زير تانك انداختند و علي اكبرها در كربلاهاي خونين شهر( خرمشهر) و هويزه و بستان و سوسنگرد و پاوه و دشت عباس و رقابيه با خون خويش پيروزي ايمان بر اسلحه را رقم زدند و حبيب بن مظاهرها به جبهه رفتند و مسلم بن عوسجه ها به شهادت رسيدند و دست ابوالفضل ها قلم شد و سرها از بدنها جدا گرديد و بدنها پاره پاره شد و كربلا تكرار شد.
آري كساني پيدا شدند از تبار قبيله ثارالله كه مسلح و مُصلِح بودند و عارف مجاهد و سنگرنشين زاهد و شيران روز و عابدان شب و قهرمان نبرد و نيايش و مظاهر خشم و عطوفت، كساني در تداوم راه كربلائيان ظهوركردند كه از خانه و كاشانه دل كندند و نام و نان را رها كردند و عاشق شهادت بودند و حسين(ع) را در جبهه ها باور كردند و در شب حمله، نماز شب خواندند و قبل از شروع عمليات دعاي كميل و دعاي توسل و زيارت عاشورا خواندند و در جبهه ها و سنگرها خدا را مي ديدند و دعاي رهبر خود و يك امت از جان گذشته را بدرقه راه داشتند و دست خدا به همراهشان بود. بلي بودند و هستند كه راه حسين را دنبال كنند و با دشمن متجاوز بجنگند. پروردگارا من هم جز همين هدف، هدف ديگري ندارم. خدايا من هم جز ياري اسلام و مسلمين هدف ديگر ندارم.
شهید حسین دلدار متولد هیجدهم مرداد 1341 در طبس و تاریخ شهادتش چهارم اسفند 1362 در منطقه عملیاتی چنگوله عراق ذکر شده است. وی در قسمتی از وصیت نامه اش حسین(ع) را معلم خویش می داند و چنین می گوید :
شهید ابراهيم دقيق متولد دهم فروردین 1344 از شهرستان بیرجند و اول فروردین 1365 در ارتفاعات پنجوین عراق به شهادت رسید. در فرازی از وصیت نامه اش لبیک گو به ندای حسین (ع) است و چنین می گوید :
خوشحالم از اينكه توانستم نداى سالار شهيدان حسين بن على را لبيك بگويم و همانطور كه امام حسين ، جان خود را در راه خدا داد ، من هم اين جان ناقابل خود را فداى خدا و فداى اسلام و فداى رهبر عزيز و ملت قهرمانم كنم.شهید محمدرضا دشتى متولد بیست و سوم دی ماه سال 1340 از شهرستان فردوس، در تاریخ چهاردهم بهمن 1361 در تنگه چزابه به فیض شهادت نائل شد. او در وصیت نامه اش علی اکبر وار چنین گفته است :
خون هيچيك از ما بهتر و عزيزتر از خون جوان 18 ساله حسين (ع) ، على اكبر نيست . پس اين خونهاى عزيزتان را در پاى اين نهال بريزيد و آبياريش كنيد .شهید محمد دامادی آبیز متولد دوم مهرماه 1348 از شهرستان زیرکوه، تاریخ شهادتش هفدهم مهرماه 1364 در منطقه فاو عراق ذکر شده است. این شهید عزیز در مقام امر به معروف و نهی از منکر در فرازی از وصیت نامه اش چنین توصیه نموده است :
اما شما برادران گرامى، طرز زندگى كردن در اين دنياى فانى را از سيد الشهدا، حسين بن على بياموزيد، در اعمالتان حسين گونه باشيد، درس شهادت، ايثار، مردانه گرى، شهامت و جوانمردى را از حسين (ع) بياموزيد، مقاومت در برابر دشمن اسلام را از حسين (ع) بياموزيد، از تجهيزات نظامى دشمن هراسى نداشته باشيد، چون سلاح شما ايمان به خدا است و به خدا توكل كنيد.منبع : اداره اسناد و انتشارات اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران خراسان جنوبی