16ساله ولی با بصیرتی بالا
سال 1346 همانند سالهای قبل با شور و شوق وصف ناشدنی مردم از راه رسید. فروردین اولین ماه فصل بهار، مژدگانی نم نم باران، ترانه و ترنم پرندگان و بازشدن شکوفه های بهاری را با لبخند زیبای طبیعت به همگان می دهد. روز دوم این ماه از سال 1346 لبخند زیبایی بر لبان خانواده تجلی نقش می بندد. نوزاد این خانواده متولد می شود. او پسر است و نامش را ولی اله می گذارند. روستای زیبای بیدسکان از توابع شهرستان فردوس، زادگاه این نوزاد بوده و در شناسنامه زندگی او به ثبت می رسد. او در این خانواده و با اعتقادات دینی و مذهبی پرورش می یابد.
شش ساله بود که وارد دبستان روستا شد و تحصیل علم ودانش را آغاز کرد. تا سال پنجم ابتدائی با شرایط سخت مالی و اقتصادی به تحصیل پرداخت و از آن پس، به دلیل وجود مشکلات، به درس خواندن ادامه نداد و ترک تحصیل نمود. این دوران با ایام مبارزات مردمی و شروع انقلاب اسلامی مصادف شده بود. او نیز مانند مردم انقلابی، مخالف رژیم شاهنشاهی بوده و امام امت (ره) را ناجی ملت ایران از ضلالت و گمراهی و شر طاغوتیان می دانست.
شهید ولی الله تجلی بیدسکان، برای گذران زندگی به پدر خود در کارهای کشاورزی کمک می کرد. پس از مدتی، به شغل رانندگی پرداخت و مدت شش ماه رانندگی کرد. در همان ایام که کشور اسلامی خود را درحال جنگ دید، بر خود لازم دانست با دشمن بعثی به مبارزه بپردازد. لذا به مدت سه ماه در جبهه حضور یافت. بعد از اینکه دوره سه ماهه او به اتمام رسید، به زادگاه و وطن خویش برگشته و در کارساختمانی و بنایی مشغول شد. مدتی را به همین منوال سپری نموده، ولی فکر و ذکرش جبهه و حضور در مناطق عملیاتی بود. معتقد بود که : « اگر امثال من در جبهه نباشند پس چه کسی باید باشد؟» این احساس مسئولیت و تعهد به اعتقادات دینی و میهنی، باعث شد دوباره به جبهه رفته و سرانجام در تاریخ 26/5/1362 در منطقه مهران به فیض شهادت نائل شده و از عالم ناسوت ره ملکوتیان را در پیش گرفت. روحش شاد و یادش گرامی.
منبع : اداره اسناد و انتشارات اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران خراسان جنوبی