وصیت نامه شهید برات امینی خانکوک
نام :برات
نام خانوادگى :امينىخانلوك
نام پدر :غلامرضا
تاريختولد :09/07/1338
ش.ش :14
محلصدورشناسنامه :فردوس
تاريخ شهادت :19/04/62
نوع حادثه :حوادثمربوطبهجنگتحميلى
شرح حادثه :حوادث ناشى ازدرگيرى مستقيم بادشمن-توسطدشمندرجبهه
استان :بنيادشهيداستانخراسان جنوبی
شهر :ادارهبنيادشهيدفردوس
بسم الله الرحمن الرحيم
آنكس كه تو را شناخت جان را چه كند
فرزند و عيال و خانمان را چه كند
ديوانه كنى هر
دو جهانش بخشى
ديوانه تو هر دو جهان را چه كند
شكر و سپاس بى پايان بر خداوند يكتا كه لطفش را شامل حالم گردانيد كه از يك شئ ناچيز به اين صورت درآيم و در اين زمان و مكان مقدس زيست كنم و بتوانم قدم كوچكى در راه او و به خاطر او بردارم .
درود و سپاس بر پيامبران و امامان (ع) كه مردم را از ظلمت نجات داده و آنها را به سوى نور و مرگى شرافتمندانه دعوت نمودند .
درود بى پايان بر رهبر كبير انقلاب ، امام خمينى كه اين مملكت را از لجن و فساد بيرون كشيد و به مرتبه اى رسانيد كه پايگاه ملائكه الله شد.
سلام و درود بى پايان بر شهيدان گلگون كفن كه با ايثار خونشان نهال اسلام را آبيارى كردند و اينچنين درخت تناورى را به وجود آوردند كه همه ابرقدرتها بايد در برابر آن سر تسليم فرود آورند .
اينك كه براى سومين بار به جبهه اعزام مى شوم ، از خداوند متعال مى خواهم كه گناهان مرا ببخشد و آن مرحله نهايى و آرزوى نهايى كه شهادت است و آرزوى هر مؤمن مى باشد ، نصيب من كند .
حال كه به خاطر رضاى خدا دل از فرزند و همسر و مادر و برادر و اقوام و مال و ثروت ، برمى كنم ، از درگاهش خواستارم كه يك لحظه شيطان و اصحابش غالب نشوند كه اگر خداى نخواسته اينطور شود ، زحمات ما بى مزد خواهد بود.
اميدوارم اين وصايايم براى مردم خوانده شود :
- اى كسانى كه هنوز بيدار نشديد و به گمراهى مى رويد ، بياييد پيش از آنكه دير شود ، به خود آييد و فكر كنيد براى چه كار مى كنيد و زحمت مى كشيد بترسيد از آن روزى كه خداوند در قرآن مجيد ، سوره المعارج مى فرمايد :
(( تعرج الملائكه و الروح اليه فى يوم كان مقداره خمسين الف سنه )) آن روزى كه برابر با 50 هزار سال است و تمام مردم لخت و عريان سر از قبر ها بيرون مى آورند و مى دانند از كارهايى كه كرده اند ، آن روز است ، روز حسرت و پشيمانى ، ولى فايده اى ندارد .
- از برادران و دوستانم تقاضا دارم بيشتر به جبهه بروند و نگذارند كه ديگر رزمندگان در جبهه خسته شوند و يك لحظه مهلت نفس كشيدن را به دشمنان اسلام ندهيد ، در هر جا كه هستند .
- از مردم هميشه در صحنه مى خواهم همچنانكه تا به حال پشتيبان ولايت فقيه بوده و در گرفتن ضد انقلاب و كمك به جبهه و جلوگيرى از شايعه پراكنى ها فرزندان خود ( سپاه و بسيج ) را يارى نمودند ، بيشتر كوشا شوند ، زيرا كمك شما مردم است كه روز به روز پيروزى را نصيب فرزندان شما در جبهه مى نمايد .
- از دعا براى فرج امام زمان (عج) و سلامتى رهبر كبير انقلاب بعد از هر نماز فراموش نكنيد ، مخصوصا برادران سپاه و بسيج .
- جنازه ام را در همان روستاى خودمان خانكوك دفن كنيد .
- مادرم و همه اقوام و دوستانم در تشييع جنازه ام گريه نكنند زيرا از اين عمل دشمنان اسلام خوشحال مى شوند .
- موقع دفن بگذاريد هر كس خواست بدنم را ببيند تا از جنايت آمريكا و عمالش بيشتر آگاه شود .
- در تشييع جنازه ام شعار جنگ جنگ تا پيروزى و خونى كه در رگ ماست ، هديه به رهبر ماست را تكرار كنيد .
- در سر قبرم يك دعاى ندبه بخوانيد و رزمندگان را دعا كنيد .
از همشهريانم كه در تشييع جنازه ام شركت كرده ايد و پيام مرا مى شنويد مى خواهم وقتى راه كربلا باز شد و وارد صحن امام حسين (ع) شديد ، يك سلامى هم از بابت من بدهيد و باز در آنجا براى امام دعا كنيد .
- زياد دل به دنيا و مال و فرزند نبنديد كه اينها علاوه بر آنكه به درد شما نمى خورد ، فقط چند روزى از شماست .
- اى برادران ، شما در زمانى زندگى مى كنيد كه خدا نعمت زياد داده و در مقابل مسئوليت بيشترى از شما مى خواهد . حال كه به شما جمهورى اسلامى عطا كرد ، آيا بايد فقط بنشينيد و از كمبود صحبت كنيد ، بايد بگوييد انقلاب شد و براى فلانى و فلانى كار پيدا شد و به مقام رسيدند ؟ يا اينكه بگوييم اگر همه چيز از همه طرف به روى ما بسته شد ، اگر جوانان ما خونشان را نثار اين درخت تناوركردند كه اول با خون حسين (ع) آبيارى شده و هم اكنون هم احتياج به خون دارد ، باز خوشحاليم كه اسلام زنده شد و آزادى نصيب ما شد و حلقه غلامى و نوكرى ابرجنايتكاران شرق و غرب ، از گوشمان باز شد .
هر كس عقيده اول را داشته باشد ، روز به روز به سوى گمراهى كشيده خواهد شد و هر كس عقيده دوم را دنبال كند به سوى نور و به سوى خدا كشيده خواهد شد .
- مادرم و خانواده ام مبادا تحت تاثير كسى قرار بگيريد و از اينكه من شهيد شدم خداى نكرده شما را از اين جمهورى اسلامى دلسرد كنند، بلكه همچون گذشته و بهتر از گذشته از اين انقلاب دفاع كنيد و اگر كمك خواستند ، كمك كنيد .
- دوستانم و رفقايم ، هم اكنون كه نداى حسين زمان از گوشه جماران بلند است: « هل من ناصر ينصرنى » بشتابيد و لبيك گوييد و تا آنجا پيش برويد كه ديگر در روى زمين هيچ يك از اين جنايتكاران نتواند سر بلند كند ، آن وقت است كه زمينه براى ظهور حضرت مهدى (عج) آماده مى شود .
- بيدار شويد و جلوى اين جنايتكاران گرانفروش را ، در اين زمان كه فرزندان صديق ملت عاشقانه به جبهه مى روند و جان عزيزشان را براى اسلام فدا مى كنند ، بگيريد و در ملأ عام و در حضور مردم مبارز آنها را به سزاى اعمالشان برسانيد ، زيرا آنها هميشه به فكر فايده بيشتر و كلاهبردارى و توطئه هستند و براى اينكه چيزى در اين مملكت پيدا نشود .
چند وصيت به خانواده :
.......... هيچ وقت به عنوان اينكه من در جبهه هستم و شهيد شدم ، چيزى از جايى نگيريد كه راضى نخواهم بود .
از خانواده ام و مادرم و برادر و خواهر و ديگر اقوام و همسايگان مى خواهم ، اگر از جانب من ناراحتى ديديد ، بنده را ببخشيد ، كه اگر نبخشيد ، روز قيامت نخواهم توانست جوابگوى شما باشم .
22/03/62برات امينى - امضاء
منبع: اداره اسناد وانتشارات اداره کل بنیادشهید وامور ایثارگران