برگی از خاطرات؛
«آن روز به‌قدری اسیر بعثی در کانال خرمشهر تجمع کرده بودند که برای انتقال آن‌ها به عقب نه تنها کمپرسی‌های ما تکمیل ظرفیت شد بلکه کمپرسی‌های یخچال‌دار ما را نیز پر از بعثی می‌کردند و اسرا را به عقب یعنی به اهواز انتقال می‌دادند ...» ادامه این خاطره را از زبان رزمنده دفاع مقدس «دکتر پرویز لطفی» در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.

اسرای بعثی در کانال خرمشهر!

به گزارش نوید شاهد استان قزوین، رزمنده دکتر پرویز لطفی روایت می‌کند: نیرو‌های بعثی مستقر در عراق به تازگی حقوق و برخی امکانات مانند لباس و ادوات شخصی داخل در نایلون و کاملاً نو تحویل گرفته بودند. اسکناس‌های حقوق آن‌ها نیز کاملاً نو و تا نخورده بود. به‌خاطر وحشتی که خداوند در دل این کفار انداخته بود تمام این اسکانس‌ها، ادوات و لباس‌ها در دست نیرو‌های ایرانی افتاد.

مصداق بارز وحشتی که خداوند وعده داده بود از مؤمنین در دل کفار خواهد انداخت همین بعثی‌هایی بودند که چندین هزار چندین هزار خودشان با زیرپوش سفید با پای خودشان از خرمشهر به سمت اهواز حرکت کردند و تسلیم شدند با کسی هم کاری نداشتند. انگار که راه را خودشان هم بلد باشند. در مسیر کانال بود که نیرو‌های ایرانی بالاخره راه این بعثی‌های اسیر را سد کردند و آن‌ها را با سازماندهی و ترتیبات به سوی اهواز راهی کردند.

حمل‌ونقل ما با کمپرسی و حتی نیسان هم نبود با کمپرسی بود. نیرو‌ها سوار کمپرسی می‌شدند و سریع وقتی به مقصد می‌رسیدند از کمپرسی پیاده می‌شدیم. دیگر خبری از اتوبوس و مینی‌بوس و حتی نیسان و مزدا نبود. همین کمپرسی بود و چیز‌هایی که شبیه و یا بدتر از کمپرسی بودند. اما آن روز به‌قدری اسیر بعثی در کانال خرمشهر تجمع کرده بودند که برای انتقال آن‌ها به عقب نه تنها کمپرسی‌های ما تکمیل ظرفیت شد بلکه کمپرسی‌های یخچال‌دار ما را نیز پر از بعثی می‌کردند و اسرا را به عقب یعنی به اهواز انتقال می‌دادند با این وجود بازهم خودروی حمل‌ونقل و آسایشگاه اسرا کم می‌آمد و مجبور بودیم اسرای را همان‌جا نگه داریم تا ماشین بعدی بعد از تخلیه بعثی از راه برسد و نفرات بعدی را سوار و منتقل کند.

پوستر سالروز شهادت شهید «سلیمانی»

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده