شهادت آذر ماه

ماشاءالله دور و برش را که نگاه کرد و ديد که بسياري از دوستانش شهيد شده اند. رضا،محمد،جواد و خيلي هاي ديگر، ديگر طاقت نياورد و به همه خواسته ها پشت پا زد و رفت.

در مسابقات قرآن همواره ممتاز بود ، با همه به نيکي رفتار مي کرد چنان که خانواده و اقوام جز نيکي و خاطره ي خوش چيزي از وي به ياد ندارند . در حد توان نماز شب مي خواند و صورتش مملو از نور خدا و سينه اش آکنده از ياد خدا بود

در اول محرم 1360 به جبهه حق عليه باطل اعزام گريد و بعد از مدت يک ماه که در جبهه بود در يکي از شبهاي سرد آذرماه شيردلان ميهن اسلامي و جانبازان و رزمندگان افتخار آفرين اسلام حمله عظيم و دشمن کوب طريق القدس را در جبهه بستان شروع کردند

جانباز شهيد «حاج حسين چنگيزی» در وصیت خود می نویسد: «هيچ وقت در زندگی از ياد خدا و کمک به خلق خدا غافل نشويد با نفس خود مبارزه کنيد ساده زيستن را در زندگي خود پيشه کنيدو...» متن کامل وصیت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

شهید زنده و شاهد وگواه مي باشد از برادرم مي خواهم که در مورد من نگران نباشد زيرا من راه خود را که راه حسين است انتخاب کرده ام واين راه را خواهم پيمود.

عبدالحسین دوران تحصیلات متوسطه را همراه با دروس حوزوی گذراند و در سال 58 به خدمت سربازی شتافت در حين سربازي با قبولي در انستيتو تکنولوژي بروجرد راهي دانشگاه شد. وی در طول عمر کوتاه اما پر برکتش به علت انسي که با قرآن و نهج البلاغه و کتابهاي ادعيه داشت به تاليف مطالبي پرداخت از جمله روانشناسي کودک در قرآن ، جايگاه جوانان در قرآن و ...

محمد در حال و هواي صميمي روستا پرورش يافت و از همان کودکي به نماز ايستاد و الفباي عشق و شور و معرفت را از کلام مهربانانه پدري زحمتکش و مادري دلسوز آموخت