جانباز ضیا حاجی هاشمی

جانباز ضیا حاجی هاشمی
زندگی نامه دست نویس جانباز ضیا حاجی هاشمی / بخش دوم

بدون توجه به خمپاره ها

جانباز ضیا حاجی هاشمی در بخشی از زندگی نامه اش چنین می نویسد که اولین خمپاره ای که از جانب عراقی ها زده شد ارتشی ها سریع سنگر گرفتند. من هم که رفته بودم مقداری آب به سنگری که در آن مستقر بودیم ببرم، بدون توجه به خمپاره راهم را ادامه دادم تا به سنگرمان که در ارتفاعات بود رسیدم.
زندگی نامه دست نویس جانباز ضیا حاجی هاشمی / بخش اول

در پس هاله ای از نور

جانباز ضیا حاجی هاشمی در توصیف اولین دیدار امام خمینی چنین می نویسد که فشار جمعیت آنقدر زیاد بودم که داشتم خفه می شدم. به عقب برگشتم و به جحره هایی که روبروی امام بود رفتم. همینطور که داشتم به امام نگاه می کردم، یک هاله نورانی دور سر امام دیدم که مجذوبش شدم.
طراحی و تولید: ایران سامانه