مادر شهید «محمد حسین خدادادی» از شهدای هشت سال دفاع مقدس نقل میکند: «محمد حسین قلب بسیار رئوف و مهربانی داشت. او به همه بسیار محبت میکرد. هیچ گاه کاری نمیکرد که باعث رنجش کسی شود.» در ادامه متن کامل این روایتها را میخوانید.
کد خبر: ۵۲۷۹۶۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۰۹
انتشار به مناسبت چهل و سومین سالگرد پیروزی انقلاب؛
شهید محمد اعیانی از شهدای انقلاب در دیار سربداران می باشد. دختر این شهید والامقام از قیام مردم سبزوار در محرم سال ۱۳۵۷ و شهادت پدرش خطراتش را می کند.
کد خبر: ۵۲۷۹۲۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۰۹
مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس لرستان:
سرهنگ «محسن رشیدی» گفت: نقش روحانیت در دفاع مقدس مغفول مانده است که لازم است نویسندگان در این زمینه ورود کنند و خاطرات روحانیون در دفاع مقدس را ثبت و ضبط کنند.
کد خبر: ۵۲۷۹۲۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۰۹
انتشار به مناسبت چهل و سومین سالگرد پیروزی انقلاب؛
شهید حسن اسدی برای اعتراض به رفتار بی رحمانه رژیم خاندان پهلوی، با غسل شهادت به تظاهرات علیه مزدوران این رژیم می رفت تا اینکه در همین راه حق طلبی و ظلم ستیزی به درجه رفیع شهادت نایل آمد.
کد خبر: ۵۲۷۸۸۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۰۹
انتشار به مناسبت چهل و سومین سالگرد پیروزی انقلاب؛
شهید حمید ادیبی برای اعتراض به نصب تصویر محمد رضا شاه پهلوی از کارخانه اخراج شد ولی این حرکت باعث فرونشستن حس حق طلبی و ظلم ستیزی اون نگشت؛ تا اینکه عاقبت در ماه پیروزی خون بر شمشیر در حین تظاهرات انقلابی به درجه رفیع شهادت نایل آمد.
کد خبر: ۵۲۷۸۸۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۰۷
انتشار به مناسبت چهل و سومین سالگرد پیروزی انقلاب؛
شهید هادی آهنگر مقدم از اولین شهدای انقلاب اسلامی در قیام مردم مشهد به شمار می رود که خون او از اولین قطرات نابی بود که جوانه های انقلاب را رویاند و مردم با نام و یاد او در برابر مزدوران شاه می ایستادند.
کد خبر: ۵۲۷۸۷۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۰۷
«بعد از عمل جراحی میگفت کسی بالای سر یگان نیست و من با همین وضعیت بروم بهتر است به همین دلیل بلافاصله از بیمارستان مرخص شد، به منطقه رفت و مشغول ادامه ماموریت شد ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات فرمانده شهید «محمدمحسن پرویز» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۲۷۸۶۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۰۹
خاطره ای از شهید «حسن اربابی»
بردار شهید خاطرهای از شهید «حسن اربابی» و دلسوزی های وی برای یک حیوان روایت میکند.
کد خبر: ۵۲۷۸۱۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۰۶
«به زبان کودکانه به ما توصیه میکرد که از حجابمان مراقبت نماییم.» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات شهید «علی اتحادی شــیروانه ده» از زبان خواهرزادهی این شهید بزرگوار است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۲۷۷۹۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۰۶
«بیشتر به گلزار شهدا میرفتم و اشک میریختم. دوازده سال از شهادتش گذشته بود که پیکر مطهرش بازگشت و من آرام شدم.» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات شهید «علی اتحادی شــیروانه ده» از زبان مادر این شهید بزرگوار است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۲۷۷۷۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۰۶
«نماز و روزه این شهید بزرگوار هیچگاه قطع نمیشد در بدترین شرایط سنگری که میساختند طوری طراحی میکردند که بتواند نمازش را به صورت ایستاده بخواند ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات فرمانده شهید "محمدمحسن پرویز" است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۲۷۷۴۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۰۷
«مادر جان به من میگویند برای تشییع برادر شهیدم به قزوین بروم، ولی من میگویم اینجا بمانم و راه برادرم را ادامه بدهم بهتر است به همین دلیل در جبهه ماند و نیامد ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات فرمانده شهید «محمدمحسن پرویز» از زبان مادر این شهید بزرگوار است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۲۷۷۲۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۰۶
شهید «محمدعلی مرادزاده فهرجی» :
پدر شهید «محمدعلی مرادزاده فهرجی» از آخرین دیدار خود با شهید میگوید: روز اعزام شهید به جبهه بود، شهید را همراهی کردم، «محمدعلی» متوجه حالت روحی و نگرانی من شد و با لبخند گفت: پدر نگران نباشد جانباز نمیشوم، شهید میشوم.
کد خبر: ۵۲۷۶۸۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۰۵
برگی از خاطرات آزادگان در اسارت؛
«یکی از عراقیها آمد داخل اردوگاه و به حاجآقا گفت: ابوترابی! بازی میکنی؟ حاجآقا گفت: ما پیرمردیم، ما کجا، شما کجا؟ ما که بازی بلد نیستیم. عراقی گفت: تو پیرمردی؟ من هر روز با دوربین میبینم که تو بازی میکنی ...» ادامه این خاطره از «سید آزادگان، شهید حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاکبر ابوترابیفرد» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۲۷۵۷۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۰۴
«زمانی که برای دوره آموزشی به مشهد رفته بود، در حرم امام رضا (ع) چهل بار نماز شب خوانده بود. بعد از چهلمین شب، با من تماس گرفت و گفت: مادر جان من خوابی دیدهام که اگر لایق باشم به آن میرسم! ...» ادامه این خاطره را از زبان مادر شهید «حسن حسینپور» در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۲۷۴۶۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۰۳
خاطرات شفاهی والدین؛
مادر شهید مرتضی درویشی درباره فرزند خود گفت: قبل از شهادت مرتضی چندین بار خواب دیدم امام خمینی (ره) به منزل ما آمده و نوید شهادت مرتضی را به پدرش میدهد.
کد خبر: ۵۲۷۴۶۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۰۳
خاطرات رزمندگان گردان 410 غواص لشکر ثارالله؛
در خاطرات «عباس قطب الدینی» همرزم شهید عابدینی آمده است: نمی دانم چگونه از آن همه مانع عبور کرديم. در مدت چند ثانيه خودم را روي خط پدافندي دشمن ديدم. مثل اينکه کسي دست ما را گرفت و بلند کرد و روي خاکريز گذاشت. علی عابدينی همان اول شهيد شد.
کد خبر: ۵۲۷۳۳۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۰۲
تاریخ شفاهی؛
مادر شهید «سعید حیدری» می گوید: با اینکه پسرم سنش خیلی کم بود ولی مورد علاقه فرماندهان خود قرار داشت و یکی از فرماندهان او گفته بود که تو به زودی شهید می شوی.
کد خبر: ۵۲۷۳۳۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۰۳
خاطرهای از زبان مادر شهید «احمد کیخایی» درباره علاقه پسر شهیدش به کتاخوانی و همکاری وی با نشریه نقل شده است که در ادامه می خوانید.
کد خبر: ۵۲۷۳۰۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۰/۳۰
«من از روی دلسوزی و خدمت به ایشان، این پرتغال را پوست کندم که میل کند. تا چشمش به این بشقاب افتاد، گفت: اگر این میوه برای همه است من هم میخورم و اگر نه نمیخورم! ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات شهید «محمدعلی رجایی» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۲۷۲۸۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۰/۳۰