مهدی امینی جزه

مهدی امینی جزه
وصيت نامه شهيد محمد اميني جزه

اعزام به جبهه با اجازه نامه رفتن به کوه

پدر شهيد به جهت اينکه فرزند ديگرش (برادر بزرگ شهيد ) در حال انجام خدمت سربازي در منطقه جنوب بود ، از اجازه دادن به شهيد (مهدي اميني جزه) جهت اعزام به مناطق جنگي و جبهه ممانعت مي نمود . شهيد مهدي اميني به فکر چاره مي افتد و نقشه اي طرح مي کند بر اين مبنا ، روزي ورقه اي به برادر کوچکترش محمدآقا مي دهد و مي گويد اين برگه اجازه نامه رفتن به اردوي مدرسه به کوه است ، بروه به مامان بده و از طرف من بگو امضاء کند تا به اردو بروم . مادر شهيد هم بي خبر از همه جا امضاء کرده و به او مي دهد . شهيد مهدي اميني نامه اي مي نويسد که من براي اعزام به جبهه مي روم و فردا صبح به قصد رفتن به کوه کيف و کتابهايش را روي پله گذارده و به پايگاه مالک اشتر عزيمت مي نمايد . پدر شهيد پس از اطلاع از عملکرد فرزندش اعتراضي نمي نمايد و اينگونه ابراز مي دارد که چونکه خودش رفته و راهش را شناخته مانع نمي شوم . شهيد پس از طي مرحله آموزشي به سقز اعزام مي گردد و 36 روز بعد به شهادت مي رسد در حاليکه هنوز برادر بزرگترش در منطقه حضور داشته و چندي بعد به شدت مجروح مي گردد . لازم به تذکر است که پدر شهيد تا سال 83 حتي 1 ريال و يا هيچ گونه کمک مادي و يا هر نوع ديگر از بنياد شهيد و متوليان امر دريافت نکرده بود و عقيده اي هم بر اين منوال نداشت تا اينکه بينايي چشمش را از دست داد و آنگاه به بنياد مراجعه نمود . البته پدر شهيد مرحوم شدند . اميد است متوليان و مدعيان پاسداري از خون شهدا در گفتارو رفتارشان صادق و با عمل افکارشان را تأييد نمايند .
طراحی و تولید: ایران سامانه