شهید حبیب الله قول

شهید حبیب الله قول
معرفی شهدای گلستان

مروری بر زندگی نامه شهید حبیب الله قول /به مادرم بگویید حلالم کند

هر بار که در تخت بیمارستان بستری می شد دائما به پرستاران و نزدیکانش می گفت : به دوستانم بگویید ازین که شما در رزم هستید و من خوابیده ام شرمنده شما هستم.
به مناسبت سالروز تولد

زندگی نامه و آلبوم تصاویر منتشر نشده شهید حبیب الله قول در سالروز ولادتش

او از همان اوایل دوران کودکی که دیده به جهان گشود در یک خانواده دوست دار اهل بیت در کنار پدر و مادری مهربان شروع به رشد کرد و بنا به شرایط آن زمان نتوانست به تحصیل بپردازد. او هر روز صبح پس از اقامه نماز صبح برای چرای گوسفندان آنان را به صحرا می برد و با غروب خورشید به خانه بر می گشت.پدر وی پس از اینکه دید پسرش حبیب اله بسیار مصمم است که به جبهه برود از طرفی خوشحال بود که او نیز در نگهداری و حفظ از این مملکت کوشا است و می خواهد برای حفظ ناموس و مردمان این مملکت قدمی بردارد .
طراحی و تولید: ایران سامانه