تا پايان دوره راهنمايي درس خواند. راننده بود. پنجم آذر 1357 ، درميدان امامزاده عبدالله زادگاهش هنگام درگيري با نيروهاي رژيم شاهنشاهي بر اثر اصابت گلوله به سر، شهيد شد
از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. سوم دی 1366، با سمت راننده ذر جاده هفت تپه – اندیمشک دچار سانحه رانندگی شد و بر اثر شکستگی جمجمه و عوارض ناشی از آن به شهادت رسید.
علی جانم ان شاالله مرا می بخشی چون برایت سخت شده با زیاد بودن کارها خانه ان شاالله خداوند این فداکاری شما را در اخرت عوضی می دهد و پیش خدا و پیامبر و امامان و حضرت فاطمه (ع) رو سفید می باشد.
حیدر که آمد در خانه به صدا در آمد. خودش رفت کنار در و برگشتنش طول کشیده متوجه شدم چند نفر ضد انقلابی آن را بیرون کشیده و در کوچه آخری با چاقو به او حمله ور شده و وی را درون جوی آب لگد مال کردند.
دانش آموز اول متوسطه بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. سوم دی 1360، با سمت تک تیرانداز در گیلانغرب هنگان درگیری با نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش خمپاره به سر، شهید شد.
مسئوليت آزاده انسان بودن يعنى چه بايد بداند كه در نبرد هميشه تاريخ و هميشه زمين و همه جاى زمين كه همه صحنه ها كربلاست و همه ماه هامحرم ، و همه روزها عاشورا ، بايد انتخاب كند.
وقتی به مدرسه می رفت من همیشه به او بیست تومان پول تو جیبی به او می دادم. ولی او هرگز پول هایش را خرج نمی کرد. پول هایش را پس انداز می کرد و برای رزمندگان میوه و کمپوت می خرید و برایشان ارسال می کرد.