دوست شهید «مجتبی شمسالدین» نقل میکند: «عباس لب باز میکند و از رشادت بچههای بسیج میگوید؛ از کم توقعی و زهدشان، از طاقتشان در هوای حدود پنجاه درجه خوزستان و مقاومتشان. مجتبی دارد به حرفها گوش میکند. در دلش غوغایی به پا شده است. دارد خود را با معیارهایی که عباس برای بسیجیها میدهد، میسنجد. چند روزی نمیکشد که راهی میشود.»
(به نقل از ابوالفضل باغبان)»