خاطرات عاشقی

navideshahed.com

برچسب ها - خاطرات عاشقی
خاطرات عاشقی(1)
در عملیات محرم که رزمندگان کم سن و سال برای شروع اقدامات به خط جابه جا می شدند و آماده نبرد بودند دشمن متوجه قصد ما شد و این بود که آتش باران خود را آغاز کرد. رزمندگان مجبور شدند در کانال ها سنگر گرفته و مشغول راز و نیاز با خداوند شوند. این راز و نیازها نتیجه داد و امداد غیبی شامل حال رزمندگان شد. ادامه این مطلب را در فیلم مربوطه مشاهده کنید.
کد خبر: ۵۸۹۲۰۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۲۵

خاطرات عاشقی(1)
در عملیات محرم که رزمندگان کم سن و سال برای شروع اقدامات به خط جابه جا می شدند و آماده نبرد بودند دشمن متوجه قصد ما شد و این بود که آتش باران خود را آغاز کرد. رزمندگان مجبور شدند در کانال ها سنگر گرفته و مشغول راز و نیاز با خداوند شوند. این راز و نیازها نتیجه داد و امداد غیبی شامل حال رزمندگان شد. ادامه این مطلب را در فیلم مربوطه مشاهده کنید.
کد خبر: ۵۸۹۲۰۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۲۰

جانباز سید ابوالفضل کاظمی از دوران هشت سال دفاع مقدس می‌گوید: یادم می آید با چند تن از همکاران در جبهه بودیم. یکی از دوستانم گفت؛ وقتی شما زخمی شدید من به شدت ترسیدم و با خودم قرار گذاشتم به بهانه شما هر طور شده فرار کنم. آنقدر ترسیده بودم که چهره ام مثل گچ سفید شده بود. با خودم گفتم خدا کند بتوانم بگریزم. تا سقز نیز همراه جسم زخمی شما آمدم. اما یک دیدار همه چیز را تغییر داد.
کد خبر: ۵۷۱۴۲۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۴/۱۱