نوید شاهد هرمزگان - صفحه 114

آخرین اخبار:
نوید شاهد هرمزگان
خاطره‌‌ای از شهید «علی نمردی»

شهیدی که به قولش عمل کرد و به خانه بازگشت

مادر شهید تعریف می‌کند: «از بنیاد شهید آمده بودند، بغض تو گلویم انبار و دست و پایم سست شده بود، علی آمده بود همان طور که خودش قول داده بود.»

تصاویر به یادگار مانده از شهید «ساعد مهران‌پور»

پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان هرمزگان مجموعه تصاویر شهید «ساعد مهران‌پور» را منتشر کرد.
خاطرات شفاهی همسران شهدا؛

اگر من نروم پس تکلیف آینده چه می‌شود

همسر شهید «علی هاشمی‌پور» می‌گوید: «شهید زیاد به ماموریت می‌رفت، به شهید می‌گفتم که بعضی از ماموریت‌ها را نرود چون بچه کوچک داشتیم و برایم سخت بود، می‌گفت اگه من نروم و شخص دیگه‌ای هم نرود پس تکلیف آینده چه می‌شود. شهدا رفتند و ما مانده‌ایم، انشاالله شهدا ما را در آن دنیا شفاعت کنند.»

آلبوم تصاویر شهید «عبدالله ملاحی لافتی» منتشر شد

پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان هرمزگان مجموعه تصاویر شهید «عبدالله ملاحی لافتی» را منتشر کرد.

تصاویر به یادگار مانده از شهید «صفر فاریاب‌زاده»

پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان هرمزگان مجموعه تصاویر شهید «صفر فاریاب‌زاده» را منتشر کرد.

تصاویر به یادگار مانده از شهید «علی سفاری»

پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان هرمزگان مجموعه تصاویر شهید «علی سفاری» را منتشر کرد.
دست‌نوشته‌‌ به جا مانده از شهید «احمد رنجبری»

نامه تبریک سال نو شهید

دست‌نوشته این شهید گرانقدر «احمد رنجبری» به مناسبت سالگرد شهادت وی، برای علاقه‌مندان منتشر می‌شود. وی در نامه‌ای به خانواده‌اش می‌نویسد: «با سلام به محمود و سجاد امیدوارم که حالشان خوب بوده باشد و همیشه سرحال بوده باشند و این سال نو را برای شما تبریک عرض می‌کنم و ...»
فرازی از وصیت‌نامه شهید «غلامحسین حاج‌حسینی تازیانی»

برای سرور آزادگان امام حسین(ع) گریه کنید

شهید «غلامحسین حاج‌حسینی تازیانی» در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: «برای سرور آزادگان امام حسین(ع) گریه کنید که در زمانی که نه قلم بود و نه دفتری با هفتاد و دو تن یارانش خود را جوهر و زمین را کاغذ قرار داد و ...»

تصاویر به یادگار مانده از شهید «حسین ترکی‌زاده»

پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان هرمزگان مجموعه تصاویر شهید «حسین ترکی‌زاده» را منتشر کرد.

بریده‌ای از زندگی شهید «سهراب فلاحی کمیز»

نوید شاهد استان هرمزگان زندگینامه شهید والامقام «سهراب فلاحی کمیز» را برای علاقمندان منتشر می‌کند.
خاطره‌‌ای از شهید «محمد عیدزاده»

همه او را با پاکی و صداقتش می‌شناختند

برادر شهید تعریف می‌کند: «تمام مردم آبادی او را با پاکی و صداقتش می‌شناختند، بیشتر مردم محل برای مشورت در کارهایشان به نزد او می‌آمدند و ...»
خاطره‌‌ای از شهید «قنبر عبدالله‌زاده غلام‌شاهی»

شهیدی که با گرفتن حنا به پایش، خبر از شهادتش داد

مادر شهید تعریف می‌کند: «به خواهرش می‌گفت به قدری حنا درست کن که پاهایم سوزش کند چون ممکن است دوباره برنگردم.»

بریده‌ای از زندگی شهید «خداداد زاهری»

نوید شاهد استان هرمزگان زندگینامه شهید والامقام «خداداد زاهری» را برای علاقمندان منتشر می‌کند.
خاطره‌‌ای از شهید «حسین رنجبری نیاکی»

15 سال منتظر آمدنش بودم

برادر شهید تعریف می‌کند: «انگار می‌‌دانست که این آخرین باری است که این خانه را می‌بیند و از این کوچه گذر می‌کند. رفتن و آمدنش 15 سال به درازا کشید، 15 سال منتظر آمدنش بودم.»

بریده‌ای از زندگی شهید «ناصر حیدری»

نوید شاهد استان هرمزگان زندگینامه شهید والامقام «ناصر حیدری» را برای علاقمندان منتشر می‌کند.
خاطره‌‌ای از شهید «ابوالقاسم جمعه‌پور گنجی»

شهیدی که نگران همسنگرش بود

برادر شهید تعریف می‌کند: «یکی از همشهریانمان که با هم در یک محله زندگی می‌کردیم همسنگر او بود. ابوالقاسم بیشتر از اینکه ناراحت خودش باشد، ناراحت همسنگرش بود.»
دست‌نوشته‌‌ به جا مانده از شهید «اکبر آشنایی»

نامه‌ای به شهید از طرف دوستش

نامه دست‌نوشته به این شهید گرانقدر «اکبر آشنایی» به مناسبت سالگرد شهادت وی، برای علاقه‌مندان منتشر می‌شود. دوست شهید در نامه‌ای به شهید می‌نویسد: «نامه شما در بهترین ساعت به دست من رسید و من خیلی خیلی خوشحال شدم و امیدوارم که همیشه نامه‌های خودمان در راه باشد.»

تصاویر به یادگار مانده از شهید «اکبر آشنایی»

پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان هرمزگان مجموعه تصاویر شهید «اکبر آشنایی» را منتشر کرد.
خاطره‌‌ای از شهید «غلام خرگر»

شهیدی که به فرمان امام(ره) لبیک گفت

خواهر شهید تعریف می‌کند: «اگر ما به جبهه نرویم، صدامیان کشور ما را تصاحب کرده و امنیت مردم را به خطر می‌اندازند. باید به حرف امام خمینی لبیک بگوییم تا بتوانیم دشمن را شکست دهیم.»
خاطرات شفاهی همسران شهدا؛

مراقب باشیم خون شهدا پایمال نشود

همسر شهید «علی محمدحسینی تختی» می‌گوید: «زمانی که جنگ شروع شد، من و شهید در خرمشهر زندگی می‌کردیم و با سختی زیاد خودمان را به شیراز رساندیم و از شیراز به بندرعباس آمدیم، شهید در تاریخ یک مهر برای جبهه خودش را معرفی کرد و در تاریخ 12 مهر به پادگان 05 کرمان اعزام شد. تنها خواسته‌ام این هست که مراقب باشیم خون شهدا پایمال نشود.»
طراحی و تولید: ایران سامانه