گفتگو با مادر شهید «مهدی کریمیفیجانی»
«شمسی شریفی» گفت: «وقتی امام (ره) را تبعید کردند، من تهران بودم و مهدی شیر میخورد. آن روز من گریه کردم و اشکهایم ریخت روی صورت مهدی. همان موقع من را نگاه کرد. یک دفعه یک جیغ بلند کشید. عمهاش زود آمد پیش من و گفت: چی شده؟ گفتم: نمیدونم چرا یک دفعه جیغ کشید. بعدها امام (ره) فرمود: سربازان من در گهوارهها هستند. وقتی این سخنرانی را شنیدم و آن اتفاقی که افتاد و مهدی جیغ کشید، گفتم: بچه من هم در راه امام به شهادت میرسد.»