مي سوزم.آتش تمام وجودم رابه كام خويش كشيده است.تنم به اين سوختن عادت داردكه سالهاست خاكم با اين آتش عجين شده است. فرزندانم هر بار سوخته اند و هر بار به پا خاسته اند و دوباره از خاكسترم به پرواز درآمده اند. صدايشان رامي شنوي كه درگذر زمان فرياد برآورده اند كه، ما «ايستاده ايم».