شهید جهانگیر صفریانی

شهید جهانگیر صفریانی
روایتی شنیدنی از دختر شهید«جهانگیر صفریانی»؛

تنها سفری که به یادم می ماند سفر بی بازگشت پدرم بود

دختر شهید«جهانگیر صفریانی» می گوید: 13 فروردین که اعلامیه پدر را بر در و دیوار خانه مان دیدم باور کردم که دیگر پدرم را نخواهم دید پیکرش را به میانه آوردند در حالی که اشک صورتم را پوشانده بود با شاخه گلی به سوی او رفتم.گفتم"سلام بابا" اما جوابی نشنیدم.
طراحی و تولید: ایران سامانه