"فریاد یک سرباز معلم از خط مقدم:

"این بعثی‌ها را ریشه‌کن خواهیم کرد!"

"در این نامه که از قلب خاکریزهای آبادان نوشته شده، شهید صالح ابراهیم‌نژاد با لحنی سرشار از ایمان فریاد می‌زند: "ان‌شاءالله ظرف دو سه ماه کلک این بعثی‌ها را خواهیم کند!" اینک پس از چهار دهه، این کلمات همچون طنینی از ایستادگی و امید، روح حماسه‌های دفاع مقدس را زنده نگه داشته‌است."

به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهید «صالح ابراهیم نژاد سعادتلو»، بیست وهفتم دی، ۱۳۳۷ در روســتای سعادتلو از توابع شهرستان کرج دیده به جهان گشود. پدرش یدالله، کارگری می‌کرد و مادرش فیروزه نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند ودیپلم گرفت. معلم بود. ازدواج کرد. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. هجدهم اسفند، ۱۳۶۰ در آبادان با اصابت گلوله به ســر، شهید شد. مزار وی در گلزار شهدای زادگاهش قرار دارد.


"این کلمات، آخرین پیام‌های شهید صالح ابراهیم‌نژاد از قلب نبرد است؛ سطرهایی که بوی باروت و عطر ایثار می‌دهد و در هر واژه‌اش، عشق به میهن موج می‌زند."

متن نامه به یادگار مانده شهید:

                                                         سلامی از خط مقدم
خدمت برادر عزیزم منصور عباسپور،
سلام و احترام فراوان. امیدوارم همیشه شاد و سلامت باشید و زندگی‌تان دور از هرگونه نگرانی در سایه خداوند متعال بگذرد.

                                                     احوال‌پرسی و دلتنگی‌ها
اگر دوست داشته باشی از حال دوست فراموش‌شده‌ات باخبر شوی، بدان که الحمدلله سالم و سلامت هستم. تنها نگرانی‌ام دوری از دیدار شماست. سلام مرا به پدر و مادرت، علی جان و بچه‌ها برسان.

                                                      شرح وضعیت جبهه
منصور جان! الان در آبادان، پشت رود کارون در خط اول جبهه هستیم. وضعیتمان خوب است و در حالت دفاعی به سر می‌بریم. با این عراقی‌های ناکس مدام درگیر تیراندازی هستیم و گاهی به هم فحش می‌دهیم! همین‌طور روزگار می‌گذرد.

                                                         امید به پیروزی
یک ماه است که در این جبهه هستیم. انشاءالله ظرف دو سه ماه کلک این بعثی‌ها و عراقی‌ها را خواهیم کند! به امید پیروزی حق بر باطل در همه جبهه‌ها و بازگشت سالم همه رزمندگان.

                                                  درد دل‌های یک رزمنده
باور کن منصور جان! اگر جنایات این‌ها را از نزدیک ببینی، واقعاً ناراحت می‌شوی. آن‌قدر جنایات بی‌سابقه‌ای مرتکب شده‌اند که از گفتنش شرم می‌کنم. از طرفی بیماری مادرم هم خیلی مرا نگران کرده است.

                                                      وصیت به دوست
منصور جان! به درس‌هایت خوب برس تا هرچه زودتر موفق شوی. اگر به سربازی آمدی، به آموزش‌ها به ویژه تیراندازی در 100 و 200 متر خوب دقت کن. نمره‌هایت را بالا ببر چون بر اساس نمره‌ها تقسیم‌بندی می‌کنند.

                                                            پایان نامه
زیاد سرت را درد نیاورم! خداحافظ. به امید دیدار و پیروزی هرچه سریع‌تر.

با احترام،
دوست تو: صالح ابراهیم‌نژاد
هشتم دی ماه 1360

انتهای پیام/

برچسب ها
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده