آخرین اخبار:
کد خبر : ۴۸۱۴۸۷
۱۳:۵۹

۱۳۹۹/۰۳/۲۶
خاطرات رزمنده کرمانشاهی/ قسمت سوم؛

شاید فرمانده‌ام راضی نباشد

نوید شاهد - یکی از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس کرمانشاهی است که در بخشی از خاطرات خود می‌گوید: «به آن پسر آبادانی گفتیم تو که شلوارت کامل پاره شده چرا یک شلوار از این انبار برنمی‌داری بپوشی؟ گفت: «می ترسم فرمانده ام راضی نباشد. اگر عملیات تمام شد و فرمانده ما راضی بود اینجا که شلوار بسیار زیاد است، من هم یکی می پوشم.»
نویسنده :
اداره هنری، اسناد و انتشارات



به گزارش نوید شاهد کرمانشاه؛ "مصطفی محمدی" یکی از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس کرمانشاهی است که خاطرات و لحظه‌های بی تکرار عشق و آتش و خون را در کتابی به نام" ریگ های داغ پاتاق" را در 60 قسمت گردآوری کرده در ادامه قسمت سوم تقدیم مخاطبان ارجمند می گردد:

شاید فرمانده ام راضی نباشد

کمی جلوتر رفتم به سمت راست، محمد مراد گراوند را دیدم و با هم توی یک چاله نشستیم. قدری صحبت کردیم. یکی از بچه های آبادان آمد و پیش ما نشست. توی همان  چاله نشسته بودیم که شلوارش از روی زانو پاره و جدا شد. این در حالی بود که مقر بزرگ تدارکات عراقی ها که پر از انواع وسایل و خوراک و پوشاک و دیگر ملزومات بود، به تصرف نیروهای ما درآمده بود. به آن پسر آبادانی گفتیم تو که شلوارت کامل پاره شده چرا یک شلوار از این انبار برنمی داری بپوشی؟ گفت:" می ترسم فرمانده ام راضی نباشد. اگر عملیات تمام شد و فرمانده ی ما راضی بود اینجا که شلوار بسیار زیاد است، من هم یکی می پوشم."
انتهای پیام/


گزارش خطا

ارسال نظر
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه